افزایش تعداد و شدت توفان‌‌‌ها و نیز سایر بلایای طبیعی، علاوه بر تهدید جان انسان‌‌‌ها مشکلات اقتصادی قابل‌توجهی را به همراه آورده است. تازه‌‌‌ترین آنها سیل مهیب اسپانیا بود که خسارات فراوانی به جای گذاشت و بیش از ۱۵۰ نفر جان خود را از دست دادند. طبق گزارش «اداره ملی اقیانوسی و جوی» آمریکا (NOAA)، بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۳، بلایای طبیعی حدود ۲.۶ تریلیون دلار هزینه به اقتصاد ایالات متحده تحمیل کرده است. تنها در سال ۲۰۲۳، ۲۸ فاجعه آب و هوایی با پیامدهای میلیارد دلاری رخ داده است. توفان هلن ۳۴ میلیارد دلار خسارت وارد کرد و توفان میلتون که بلافاصله پس از آن رخ داد، میلیاردها دلار به این رقم اضافه کرد.  بدیهی است که این رویدادهای آب و هوایی تاثیر قابل‌توجهی بر زندگی شخصی و حرفه‌‌‌ای کارکنان دارد.

برخی اقتصاددانان معتقدند که توفان هلن می‌تواند کسب و کارها را وادار کند بین ۴۰ تا ۵۰‌هزار جایگاه شغلی را کاهش دهند. البته سایر پیش‌بینی‌‌‌ها حاکی از آن است که ممکن است ۱۰۰‌هزار شغل با خطر مواجه شوند. در واقع، مطالبات بیکاری تا حدی به دلیل فجایع اخیر افزایش یافته است. و شاید مهم‌تر از همه، زمانی که کارفرمایان و کارکنان برای یک بلای طبیعی آماده نیستند، زندگی با ریسک‌‌‌هایی همراه است: در ایالت تنسی، انتظار می‌‌‌رفت که کارگران یک کارخانه پلاستیک بعد از توفان هلن در محل کار خود حاضر شوند.  اما شاهدان می‌‌‌گویند که کارکنان به دلیل آب‌گرفتگی تاسیسات و منطقه مجاور آن به دام افتادند. حداقل جسد سه کارگر پیدا شد و چند نفر مفقود شدند (کارخانه توسط مقامات دولتی تحت تحقیق است و تخلفات خود را رد کرده است). بروس تریسی، استاد مدیریت منابع انسانی دانشگاه کرنل، می‌‌‌گوید: برای کارفرمایان بسیار مهم است که پیشاپیش خود را برای بلایای طبیعی آماده کنند؛ به‌‌‌ویژه الان که این بلایا متداول‌‌‌تر شده‌‌‌اند. او می‌‌‌گوید: «شرکت‌ها عضو جوامع نیز هستند و در نحوه تاثیرپذیری از بلایای طبیعی [و] اقتصاد، سهم دارند.» بر اساس تجربه تریسی، بسیاری از شرکت‌ها نوعی برنامه واکنشی برای بلایای طبیعی دارند. اما به گفته وی، نحوه انتقال این برنامه‌‌‌ها به کارکنان مهم است؛ مخصوصا در جاهایی که ارتباط بین کارفرما و کارکنان برقرار نیست: «بخش مهم ماجرا نحوه ارتباط برقرار کردن با کارکنان است. باید به آنها گفت مراقب باشید! موقعیت‌‌‌هایی پیش می‌‌‌آید که خارج از کنترل ما هستند و ممکن است ما را مجبور به تعطیل کردن کسب و کارمان کنند. در این صورت، به ما زمان دهید که بگوییم چطور می‌‌‌خواهیم کار را پیش ببریم.» فراتر از این ارتباطات مهم و حیاتی، برای کارفرمایان مهم است که منابع محلی را به اشتراک بگذارند.

شرکت‌ها همچنین به کارکنان خود قول دهند که پس از بروز یک فاجعه، خدمات اضطراری را در دسترس آنها قرار دهند. تریسی دریافته است که برخی شرکت‌ها یک گام فراتر رفته و بودجه اضطراری برای کارکنان کنار می‌‌‌گذارند تا به خرید مواد غذایی و سایر اقلام ضروری در زمان بحران اقدام کنند. البته برنامه‌‌‌های واکنش اضطراری کارفرمایان نیز باید پویا باشد و در صورت نیاز در طول زمان تکامل پیدا کند. به عنوان مثال، تریسی اشاره می‌کند در طول همه‌گیری کرونا، بسیاری از شرکت‌ها پروتکل‌‌‌های واکنش اضطراری خود را هماهنگ کردند. اما تجربه‌‌‌های مختلف نشان داد هر صنعتی متفاوت است و راه‌‌‌حلی که برای یک سازمان مناسب است، ممکن است برای دیگری امکان‌‌‌پذیر نباشد؛ مثلا در شرکت‌های تکنولوژی و نرم‌‌‌افزاری، تیم‌‌‌ها می‌توانند از راه دور کار کنند، اما در کارگاه‌‌‌ها و کارخانه‌‌‌ها که کار یدی انجام می‌شود، این امکان وجود ندارد. با وجود این‌، همه رهبران سازمانی باید پیشاپیش و از طریق به اشتراک گذاشتن اطلاعات ضروری اطمینان پیدا کنند که سازمان آنها برای رویدادهای آب و هوایی آماده است. او می‌‌‌گوید: «شرکت‌ها می‌توانند بسیاری از این طرح‌‌‌های عالی را در اختیار داشته باشند. اما من دریافتم تا زمانی که برای اطمینان از آگاه‌‌‌سازی مردم ابزارهای معمولی در اختیار نداشته باشید، این برنامه‌‌‌ها در اولویت شما نخواهند بود. و بنابراین نمی‌توانید بهترین واکنش ممکن را داشته باشید. اگر یک طرح جایی در دفتر یادداشت شما ثبت شده باشد، احتمالا هیچ‌‌‌وقت کاربردی واقعی نخواهد داشت.»

تریسی استدلال می‌کند، وقتی تاسیسات یا دفاتر کارفرمایان در مناطقی قرار دارند که بیشتر در معرض بلایای طبیعی هستند، مسوولیت آنها برای آماده شدن در برابر شرایط اضطراری بیشتر است.  او می‌‌‌گوید: «من از سازمان‌هایی که آگاهی ندارند می‌‌‌ترسم. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد ما باید اقدامات احتیاطی بسیار بیشتری انجام دهیم و ریسک را خیلی موثرتر از بسیاری از سازمان‌ها درک کنیم.»

منبع: Fast company