مدیریت صحیح و اصولی منابع طبیعی آب، ضرورتی مهم برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. از اینرو با توجه به افزایش روزافزون هزینههای فراهم کردن آب، افزایش تقاضا، خشکسالیها، تهدیدهای آینده و ناپایداریهایی که به دنبال آنها وجود دارد، دولتها را به فکر واداشته است که به دنبال راهکارهایی برای جلوگیری از هدررفت، کاهش مصرف، استفاده کارا و در نتیجه ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا در حوزهها باشند.
الزامات حکمرانی برای مدیریت بحرانهای زیستمحیطی مهم است. وقتی صحبت از حکمرانی آب میشود در واقع منظور استفاده از سیستمهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که برای مدیریت بهینه منابع آب و ارائه خدمات در حوزه آب مورد استفاده قرار میگیرند. برای رسیدن به این هدف شاید بتوان از سه اصل خیلی مهم یاد کرد؛ درجه اول شفافیت است.
هرگونه حیات زیستی و انسانی متکی به آب است و نمیتوان دنیای بدون آب را متصور شد. از نظر اقتصادی آب یک کالاست که همانند سایر کالاها در اقتصاد نیازمند تعیین قیمت واقعی آن، استفاده بهینه و افزایش کارایی و بهرهوری آن، توجه به طرف تقاضا و عوامل موثر بر آن و توجه به طرف عرضه و عوامل موثر آن و تبیین عوامل موثر بر بازار آب به منظور تدوین راهبرد و استراتژی برای صیانت و حفاظت از آب برای نسل فعلی و نسلهای بعدی و مدیریت بهینه بازار آب (عرضه و تقاضا و سیاستهای دولت و حاکمیت) در راستای توسعه پایدار است.
آمارها در سال آبی سپریشده اخبار خوبی را به دست نمیدهند و مکرراً در رسانهها، به مردم نسبت به تنش آبی هشدار داده شده است. اگر بخواهیم از زاویه دیگر به موضوع نگاه کنیم، آیا بحران آب از مرز هشدار عبور کرده و دیگر قابل حل نیست؟ این سوال را در گفتوگویی با علیرضا دائمی، کارشناس مهندسی آب و معاون سابق وزارت نیرو مورد بررسی قرار دادیم. دائمی معتقد است اکنون میتوان با انجام اصلاحات، کشور را از تنش آبی به سلامت عبور داد. از نظر این کارشناس مهندسی آب، باید نگاه به مدیریت سرزمین را تغییر داد و اصلاح اول را از این نقطه آغاز کرد. به گونهای که در برنامههای توسعه منطقهای، مساله آب به عنوان زیرساخت اصلی مورد توجه قرار گیرد و جهت توسعه به سمت سواحل اقیانوسی تغییر کند. دائمی تاکید دارد که باید نگاههای منطقهای صرف را در پیشبرد توسعه کنار گذاشت و اسناد بالادستی کشور را ملاک قرار داد.
تکنولوژی به کمک بحران آب میآید؟ ممکن است این پرسش یکی از امیدهای متولیان آب در کشورهای دچار مشکل کمآبی در جهان باشد. بحرانی که به نظر میرسد با اثرات متوالی تغییرات اقلیمی در کنار سوءمصرف منابع آبی و نادیده گرفتن فرآیند توسعه پایدار در ایران خود را چنان نشان داده که نیاز است از تکنولوژی برای مقابله با اثرات مخرب زیستمحیطی و انسانی استفاده شود.
به دلیل نازل بودن ریزشهای جوی و نامناسب بودن پراکنش زمانی و مکانی آنها در کشور، ایران در زمره کشورهای اقلیم خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد. در کنار محدودیت طبیعی مذکور، به دلیل رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و توسعه بخشهای اقتصادی، تقاضا برای آب، روزبهروز در حال افزایش است و این امر توازن میان عرضه و تقاضای آب را با توجه به ظرفیتهای سمت عرضه از بین برده است.
مدیریت آب در ایران آن هم در شرایطی که تغییرات اقلیمی دست در دست سوءمدیریت منابع آب گذاشته است، نیازمند سیاستگذاری و استفاده از تکنولوژیهای جدید است. البته غالب کارشناسان آب معتقدند مهمترین راه مدیریت منابع آب افزایش بهرهوری و استفاده بهینه از آب است چراکه اگر از بهترین و پیشرفتهترین تکنولوژی استحصال آب هم استفاده شود اما فرهنگ مصرف آب نتوانسته باشد متناسب با تکنولوژی پیشرفت کند، مشکل حادتر و عملاً غیرقابل مهارتر خواهد شد.
تقریباً در تمامی مناطق دنیا، رشد جمعیت، شهرنشینی سریع، افزایش سطوح مصرفی، بیابانزایی، فرسایش خاک و تغییرات اقلیمی موجب شده تا کشورهای بسیاری از کمبود آب شدید رنج ببرند. این روند نگرانکننده همچنین مردم جهان را برای تغذیه خود با مشکلات فراوانی مواجه کرده است. گذشت آن زمانی که تامین آب قابل پیشبینی بود و کشاورزان برای کشت محصولات خود تنها به بارشهای فصلی نیاز داشتند. در هزاره اخیر، بارندگیها بسیار پراکنده شده و سیل و خشکسالی ناشی از الگوهای تغییرات اقلیمی همه پیشبینیها را برهم زده است. چنین روندی همچنین بر صنایع مختلف و تولید انرژی (که به مقادیر ثابت و زیاد به آب وابسته بودند) نیز تاثیر شگرفی گذاشته است.
صنعت آب با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم میکند. واقعی نبودن تعرفه برای مصرفکنندگان، بالا بودن هدررفت آب در صنعت کشاورزی و حجم بالای پروژههای نیمهتمام، از جمله مهمترین این مشکلات است. بهرام فیاضی دبیر انجمن صنفی شرکتهای صنعت آب و فاضلاب در این باره میگوید؛ مهمترین اصل برای جذب سرمایه و سرمایهگذار، ایجاد امنیت اقتصادی است. هنگامی که قوانین کشور نتوانند امنیت یک سرمایه را تضمین کنند یا وضعیت اقتصادی کشور ثبات لازم را برای سرمایهگذاری نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت سرمایهگذار پول و منابع خود را به پروژهای اختصاص دهد.
مدیریت سنتی منابع آب، افزایش جمعیت (طی ۵۰ سال گذشته جمعیت ایران چهار برابر شده است)، توسعه ناپایدار اقتصادی و اجتماعی، بهرهوری کم آب، پرداخت یارانه و پایین نگه داشتن قیمت آب و انرژی به منظور خودکفایی و امنیت غذایی به همراه شرایط اقلیمی خاص کشور از عوامل مهم زمینهساز و ایجادکننده بحران آب محسوب میشوند.