نگهداشت آب در زیر زمین
بررسی روشهای استفاده از تکنولوژیهای نوین استحصال آب در گفتوگو با حامد بهشتی
انتقال آب، پروژه شکستخورده و خطرناکی است که متاسفانه در ایران هنوز هم خاطرخواهانی دارد. کسانی که هیچ از پایداری سرزمین نمیدانند و همه چیز توسعه را در رفتارهای سازهای و ساختوساز و صرف هزینه میدانند. مشابه انتقال آب میتوان به سدسازی ناپایدار و غیرضروری در ایران نیز اشاره کرد. اما با پیشرفت بحران آب در ایران، استفاده از تکنولوژیهای جدید حائز اهمیت است. شاید بتوان مهمترین تکنولوژیهای اخیر را استفاده از آبشیرینکن در سواحل کشور دانست. تکنولوژی که قطعاً تبعات زیستمحیطی بسیاری دارد و میتواند سواحل ایران را با چالشهای محیط زیستی مواجه کند. با این حال حامد بهشتی، دکترای سیاستگذاری انرژیهای تجدیدپذیر و مدیرعامل یک شرکت بزرگ استفاده از پنلهای خورشیدی آبشیرینکن در آلمان به تجارت فردا میگوید؛ ایران نیازمند بهرهمندی از تکنولوژی بهرهوری آب و استفاده از روشهای نوین انرژی و استحصال آب است اما باید از روشهای غیرمتمرکز برای حفظ امنیت آب استفاده کرد.
کشور ما با چالشی به نام بحران آب مواجه است. از گذشتههای دور تاکنون ایران در اقلیم خشک و نیمهخشک قرار داشته است. توسعه صنایع و کشاورزی نیاز جمعیت رو به افزایش ایران بوده. در شرایطی که خشکسالی در حال افزایش است، راهکار مقابله با بیآبی در ایران چیست؟
گاهی راهکارها آنقدر بدیهی است که میتوان به آنها به سادگی اشاره کرد. مثلاً میتوان گفت؛ بهینه کردن مصرف کشاورزی، مدیریت آب شرب و صنعت. اگر جنبه شعاری این مساله را در نظر نگیریم باید به نوع و نحوه مصرف دقت کنیم. همانطور که ما توانستیم مصرف برق در ایران را در زمانی که نیاز بیش از تولید بود مدیریت کنیم در بخش آب نیز مساله قابل مدیریت کردن است. در بخش برق با تبلیغات اثرگذاری که در دهه ۷۰ به بعد صورت گرفت عملاً روی مصرف سرمایهگذاری شد. شعار «هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش» نمونه واقعی و اثربخشی از تبلیغات روی مصرف بود. واقعیت این است تا وقتی مصرف مدیریت نشود، هیچ تکنولوژی نمیتواند نیاز مدیریت بحران را برطرف کند. اگر مصرف مدیریت نشود ورود تکنولوژیها صرفاً هزینه تولید را بالا میبرد. تا مصرف بهینه نشود بحران آب در ایران با تاکید بر استفاده از انواع تکنولوژی قابل مدیریت نیست چراکه تکنولوژی الزاماً راهحل نیست.
کشور ما در مرحله پست نرمال از نظر آب و هوایی است. چشمانداز هم نشانهای از بازگشت بارشهای نرمال را نمیدهد. روند مصرف آب در بخشهای مختلف نیز نشان میدهد مدیریت درستی بر منابع آبی نیست. برای گذر از چنین مرحلهای باید راهکارهایی ارائه شود. آن راهکارها چیست؟
تکنولوژی میتواند به نوعی به کمک مدیریت بحران آب هم بیاید. تصور کنید دنیای پیش از تکنولوژی موبایل در حوزه ارتباطات چگونه دنیایی بوده است. حتماً تکنولوژی میتواند به مدد مدیریت بیاید و شرایط را کاملاً دگرگون کند. اما باید در نظر گرفت تکنولوژی با چه قیمتی میتواند این کار را انجام دهد. سیستمهای پنل خورشیدی بالاترین بهرهوری را در بازار انرژی دارند. زمانی ادعا میکردند اگر پنلی ۲۰ درصد بهرهوری داشته باشد، یعنی بهترین کیفیت را دارد به شما ارائه میدهد. ولی الان پنلهای خورشیدی هستند که ۵۰ تا ۶۰ درصد بهرهوری را افزایش میدهند اما قیمت یک سانتیمتر مربع آن حدود ۱۰ هزار دلار است. یعنی تکنولوژی میتواند به فرآیند مدیریت کمک کند اما هزینه خاص خودش را دارد. من بیش از یک دهه است در صنعت انرژی و آب فعالیت میکنم. بیشتر از یک دهه است اعلام شده صنعا پایتخت یمن اولین شهری است که به زودی خشک میشود. این به زودی از پنج سال تا یک سال گفته شده ولی هنوز هم بیآب نشده و با وجود بحرانهای انسانی و جنگ هنوز هم آب دارد! کاملاً قبول دارم که بحران در ایران بسیار جدی است. ولی این نگاه که یک کیلو هندوانه این مقدار آب میبرد، پس ما کشت هندوانه نداشته باشیم، مثلاً برای تولید گوشت اینقدر آب نیاز داریم پس گوشت نخوریم و... این نوع نگاه را الزاماً درست نمیدانم. یک انسان بیش از یک هندوانه مصرف آب دارد. پس با این تاویل نباید انسان زاد و ولد داشته باشد؟ مدیریت و درست مصرف کردن آب در کشوری که دچار خشکسالی است و مشکل آب دارد البته نکته درستی است. در این شرایط است که تکنولوژی باید به کمک مدیریت آب بیاید. بنابراین تکنولوژی متناسب با شرایط سرزمین این امکان را به مدیریت منابع آب میدهد که بتواند منابع آب را مدیریت و با بحران آب مقابله کند. الان تکنولوژیهایی که در دنیا وجود دارد بدون در نظر داشتن مصرف بهینه آب هیچ ارزشی ندارد. بنابراین باید برگردیم و بر مساله مصرف و مصرف بهینه تاکید کنیم. همه ترینهای سرمایهگذاری به نحوه مصرف و قطعاً به درست مصرف کردن برمیگردد. اگر شما ۱۰۰ تومان پول دارید ۹۰ تومانش مصرف بهینه آب است و تنها ۱۰ تومان از این پول تکنولوژی استحصال آب جدید است.
چه نوع تکنولوژیهایی میتواند به بهبود بهرهوری آب کمک کند و در خدمت مصرف بهینه آب در ایران خشک و کمآب باشد؟
در خصوص حوزه آب باید در نظر بگیریم ما چند نوع آب داریم. یکی آب مصرفی و نوشیدنی است که در لولههای شهری است. بیشتر شهرهای ایران آب لولههایش قابل مصرف است. یک تجربه بسیار مهم در دنیا که با معضل آب مواجه هستند همین است. شما هیچوقت نمیبینید بتوان آب لوله را مصرف کرد. آب لولهها معمولاً کیفیت نسبتاً امنی در حد حمام کردن و شستن ظروف و دست و صورت و... دارد. بنابراین آب لولهکشی برای مصرف نیست. در برلین آب را میتوان نوشید چون عمق دسترسی به آب کمتر از نیم متر است. در ایران اما آب با کیفیت در لولههاست. آبی که قابل خوردن است و بالاترین کیفیت را دارد. همین آب به چاه توالت میرود، ظرف شسته میشود و در حمام استفاده میشود. در مورد کنتورهای هوشمند جدید نیز میتوان نکاتی را مطرح کرد. استفاده از کنتورهای هوشمند که نسبت به شارژی که روی آن صورت میگیرد آب را تحویل میدهد. این نوع تکنولوژی در ایران میتواند مفید باشد. شما از قبل میدانید که باید صد دلار آب مصرف کنید و بیش از این آب ندارید. کنتورهای آب هوشمند بسیار بازار رو به رشدی دارند و در نمایشگاههای صنعت آب این کنتورها بسیار مورد توجه هستند و هرچند وقت یکبار شرکتهای جدیدی در این حوزه وارد میشوند. البته باید در نظر داشت که حوزه مصرف آب بسیار حوزه مهمی است و شامل فرهنگ و آموزش و سبک زندگی و... میشود. اما در بحث استحصال و تولید آب جدید، تکنولوژیهای متنوعی وجود دارد که بخشی از آنها الان موجود هستند و بخش دیگری از آنها باید به تناسب نیاز استفاده شود. برای تولید آب جدید تکنولوژی آبشیرینکن تکنولوژی قابل قبولی است. آبشیرینکنهایی که در ایران و در حوزه خلیجفارس مورد استفاده قرار میگیرند صنعت قابل قبولی است.
آیا در ایران تکنولوژی آبشیرینکن به صورت جدی و در مقیاس بزرگ و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد؟
بله، نهتنها کارخانههای تولید آبشیرینکن وجود دارد بلکه تکنولوژی تولید دستگاههای بزرگ آبشیرینکن در ایران نیز موجود است. حتی تعرفه آب از دستگاه آبشیرینکن از سوی وزارت نیرو تعیین شده است و آب تولیدی این دستگاهها به فروش میرسد. یعنی دولت برای ۱۵ سال از آبشیرینکنها آب خریداری میکند. این آبشیرینکن هم تولید داخل هستند و هم تولید خارج هستند.
از نظر محیطزیستی و تبعات آلودگی برای آب و خاک و نمک حاصل از این تبدیل آب شور به آب شیرین که آبشیرینکنها دارند، با احتساب نیاز آبی کشور این موضوع چطور قابل توجیه است؟
آبشیرینکنها بدون تبعات نیستند. آبشیرینکنها میتوانند مثل بقیه ابزارها مشکلاتی را داشته باشند که به طور خاص یکی از مشکلات آبشیرینکنهای بزرگ و صنعتی، آب شور خروجی و محلولهای شیمیایی است که به آب اضافه میکنند. وقتی این محلولها و آب شور استخراج میشود دوباره به دریا برمیگردد و حجم بالایی از نمک به آب دریا اضافه میشود. خیلی پیش آمده است که در مجاورت استفاده از آبشیرینکنها اکوسیستم در مجاورت دچار مشکلات زیستمحیطی شده و مشکلاتی برای ماهیان و آبزیان به وجود آمده است. نحوه برگرداندن آب شور به دریا یا دامپینگ، خیلی قسمت حساسی است که در سطح دریا و اقیانوسها لولهکشیهای خاصی صورت میگیرد تا بتوانند نمک و آب شور را به نحوی مدیریت کنند. مهمترین قسمت تکنولوژی آبشیرینکنها کنترل آب شور در مرحله بازگردان به دریاست. در کنار آن محلولهای شیمیایی که استفاده میشوند باید به نحوی بررسی و مدیریت شوند که نتوانند اکوسیستم دریا را دچار چالش کنند. اینها برای اشلهای صنعتی بزرگ است. الان برج خلیفه دوبی همه آب مورد نیازش را از یک آبشیرینکن شرکت میتسوبیشی ژاپن تامین میکند. این برج اندازه یک شهر آب نیاز دارد. نزدیک ۶۰ درصد آبشیرینکنهای جهان در منطقه خلیجفارس مستقر هستند.
منطقه خلیجفارس عمدتاً مجموعهای از کشورهایی هستند که تنش آبی بسیار شدیدی دارند. اغلب کشورها از ایران وضعیت به مراتب بدتری دارند. بسیاری از این کشورها اگر از این تکنولوژی استفاده نکنند عملاً مسائل امنیتی خواهند داشت اما در ایران چنین نیست. آیا این نحوه استفاده برای ایران قابل توصیه است؟
شعاری در جهان مرسوم است که زندگی قابل مذاکره نیست. کسی که آب ندارد و زندگیاش در خطر است برای اینکه از تکنولوژی استفاده کند و آب جدید به دست بیاورد با کسی مذاکره نمیکند. بنابراین مصلحت نقشی در تامین آب برای منطقهای که دارد حیاتش را از دست میدهد ندارد. این شعار به تاثیرات تغییرات اقلیمی در دنیا مرسوم شد. به هر حال به دلایل متعدد از جمله تغییر اقلیم و سوءمدیریت منابع آبی در ایران به اینجا رسیدهایم. وقتی به اینجا رسیدهایم حالا باید دنبال تلفات کمتر و آلودگی کمتر باشیم. مطمئناً آبشیرینکنهای بزرگ یکی از گزینههای مطرح است. نیروگاه اتمی بوشهر ۵۰ سال قبل با دو رآکتور طراحی شده است. مدیر وقت نیروگاه، آن زمان به اداره کشاورزی نامه زده و تاکید کرده است که از زمان آغاز طرح، ۱۰۰ هزار مترمکعب آب بر ثانیه قابل بهرهبرداری است که میتواند در اراضی کشاورزی بوشهر و خوزستان مورد استفاده قرار گیرد. با این حال هنوز بخش آبشیرینکن نیروگاه بوشهر افتتاح نشده است! این نمونه نشان میدهد قدمت استفاده یا برنامه استفاده از آبشیرینکن در ایران به پنج دهه قبل برمیگردد و مساله جدیدی نیست. آن زمان نیز تاکید شده بود که ایران در آینده نیازمند استفاده از آبشیرینکن برای تامین آب مورد نیاز است. الان نیز این نیاز احساس میشود.
سوال این است که با توجه به تبعات و پیامدها، چطور باید نیاز خود را برطرف کنیم؟
این استفاده شبیه به استفاده از نیاز کشور به خودرو است. ایران به خودرو نیاز دارد اما ایران خودروهای زیادی تولید میکند که استاندارد نیستند و بیشترین آلودگی را دارند، بیشترین سوخت را مصرف میکنند و... قاعدتاً آبشیرینکنها نیاز هستند اما باید در کیفیتی تولید و استفاده شوند که اکوسیستم جنوب ایران را متاثر نکند اگرچه قطعاً ضربه خواهد زد. پیش از این البته خلیجفارس به عنوان منطقهای آسیبدیده از آبشیرینکنها مطرح بوده چراکه از نمک اشباع شده است. در این شرایط یکی از گزینههای کمککننده به تامین آب مورد نیاز حاشیه خلیجفارس استفاده از آبشیرینکنهای صنعتی است. همانطور که ما در زمینه تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کردیم و در دولتهای مختلف به سمت تولید غیرمتمرکز رفتند، در زمینه تامین آب نیاز است به همین سمت برویم. وقتی آب در یک اشل صنعتی چند میلیون لیتری تولید شود هم در بازگردان آب شور و نمک و دامپ کردن آن با مشکل مواجه خواهیم شد و هم در سرمایهگذاری فاینانس و هم بازگشت سرمایه مشکل خواهیم داشت. مهمتر از همه اینها امنیت آب است که الان کشورهایی مثل عربستان و امارات و... در تامین آبشیرینکنهایشان با مشکل مواجه هستند و در شرایط سختی که اگر تهدیدی علیه امنیت این کشورها اتفاق بیفتد مراکز آب شیرین آنها به سادگی امنیت این کشورها را به مخاطره میاندازد. ما هم اگر همه نیازهای آینده آبی کشور را در چنین پروژههایی تعریف کنیم بسیار خطرناک است و خود را آسیبپذیر میکنیم. راهکار این است که به سمت آبشیرینکنها برویم ولی با لحاظ بهرهوری و استفاده بهینه از آب دیگر الگوهای استحصال آب تا خطری امنیت آبی کشور را تهدید نکند. البته معتقدم نباید به سمت آبشیرینکنهای صنعتی و بزرگ رفت بلکه باید به سمت آبشیرینکنهای غیرمتمرکز رفت.
با توجه به بحث امنیت آب که مطرح کردید و مساله بسیار حیاتی است، در کنار آبشیرینکنها چه نوع عملیات فنی و سازهای یا صنعتی را در حوزه تامین آب میتوانید برای ایران پیشنهاد دهید؟ آیا انتقال آب از دریا میتواند راهکار مناسبی باشد؟
انتقال آب از جمله پروژههای شکستخورده است و بنده از نظر زیستمحیطی با این روش کاملاً مخالف هستم. با سدسازیهای که به صورت کلاسیک صورت گرفته نیز کاملاً مخالف هستم. اگر سدها درمان مدیریت آب بود ایران باید یکی از بهترین کشورها از نظر تامین آب بود ولی اکنون بسیاری از سدها خالی است. بخشی از مشکلات سدها مربوط به کاهش بارندگی و اثرات تغییر اقلیم است اما بقیه ماجرا مربوط به نبود پایداری در سدسازی است. متخصصان محیط زیست بر سدسازی زیرزمینی تاکید دارند. یعنی آب به جای آنکه در کشوری مثل ایران که تبخیر بالاست، پشت سد تبخیر شود باید زیر زمین محافظت شود. نگهداشت آب در زیر زمین البته در ایران سابقه باستانی دارد. اجداد ما با استفاده از مهندسی قنات این روش را هزاران سال پیش اختراع کردند. هزاران سال پیش هم ایران کشور خشکی بوده ولی با هدایت آب در زیر زمین شهرهایی مثل یزد و دیگر مناطق سابقه تمدنی بالایی دارند. سدها امروزه یکی از مهمترین عوامل تولید گازهای متان هستند. گاز متان از جمله عوامل تغییرات اقلیمی و سوراخ شدن لایه ازن است. پس سدها یکی از مهمترین عوامل گسترش گاز متان هستند. در آلمان اگر کسی گاز متان تولید کند و گاز را بسوزاند و تبدیل به دیاکسید کربن کند دولت به او پول میدهد. ما سدهایی را با این عظمت میسازیم که منبع متان هستند چون با رشد جلبک و گیاهان زمینه تولید این گاز فراهم میشود. این مناطق عمدتاً در گذشته این حجم آب نداشتهاند و حالا با آبی که در این مخزنهای سد جمع میشود، زمینه تولید گاز متان فراهم میشود. تکنولوژی جدید منابع آب حالا به سمت ذخیره آب به درون لایههای درونی زمین رفته است. اخیراً بازدیدی در نزدیکی برلین از مرکزی داشتم که آب را درون لایههای زمین انباشت کرده بودند. لایههایی از برگهای درختان که در طول چند صد سال تشکیل شده است. زمین عادی در اروپا که پوشش گیاهی عادی داشت. آنجا گفتند الان در زمین زیر پای شما به اندازه حجم چندین سد آب ذخیره شده است.
ارسال نظر