ظرف سالهای گذشته شاهد رشد مناسب واحدهای فعال در بخش صنایع غذایی کشور بودیم بهگونهای که در حال حاضر بازار محصولات غذایی در ایران به شکلی کاملاً رقابتی اداره میشود. رشد صنعت غذا در ایران بر پایه مزیتهای داخلی در این زمینه از جمله امکان تولید سبد غذایی متنوع، نیروی کار و انرژی ارزان و در اختیار داشتن بازار بزرگ مصرف داخلی و صادراتی محقق شده است.
در کشور ما صنعت پخش هنوز شکل واقعی به خود نگرفته است و هر فردی در این صنعت بر مبنای امکانات و ذهنیتی که دارد، مشغول به فعالیت است. با وجود اینکه متولی این بخش، وزارت بازرگانی سابق (معاونت بازرگانی داخلی وزارت صمت فعلی) است اما به دلیل نوساناتی که در حوزه تولید وجود دارد، عملاً نتوانسته آییننامه قوی برای صنعت پخش تنظیم کند تا فعالان صنعت بتوانند متناسب با آن فعالیت کنند. در کشورهای دنیا غالباً این صنعت از دو قسمت مجزا تشکیل شده که در ایران این دو ادغام شده است.
یکی از موانع بزرگ بر سر راه پیشرفت صنایع غذایی، رانتهایی است که دولت برای برخی از مواد غذایی تخصیص میدهد. زیرا فضای رقابتی در این صنعت را ناعادلانه میکند. به عنوان مثال در مساله کسری مرغ و تخممرغ که اکنون تبدیل به مشکلی بسیار حاد در کشور شده است، شاهدیم که یک هفته گفته میشود قیمت تخممرغ بالا رفته و هفته دیگر گفته میشود اصلاً تخممرغ نیست. تزلزل در قیمت تخممرغ خودبهخود تثبیت در اقتصاد صنایع تبدیلی و صنایع پروتئینی را هم به هم میزند و این مشکل به شکل زنجیرهای به سایر صنایع غذایی سرایت میکند.
طبق آمارهای اعلامشده از سوی وزارت جهاد کشاورزی، تولیدات بخش کشاورزی کشور سالیانه ۱۲۷ میلیون تن است. این تولیدات شامل غلات، حبوبات، لبنیات، گوشت، مرغ، آبزیان و محصولات باغی و زراعی است. ۲۸/ ۱ میلیون تن یا به عبارت دیگر حدوداً یک درصد از این تولیدات به آبزیان ایران اختصاص دارد. همچنین از نظر میزان صادرات، حدوداً پنج میلیارد دلار ارزش صادرات بخش کشاورزی ایران است که ۵۰۰ میلیون دلار از این ارزش را صادرات بخش آبزیان تشکیل میدهد. بهعبارت دیگر، بخش آبزیان ۱۰ درصد از کل صادرات بخش کشاورزی را به خود اختصاص داده در حالی که تنها یک درصد تولید را در اختیار دارد. بر اساس آمار منتشرشده از FAO (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد)، ارزش تجارت آبزیان در جهان حدوداً ۱۲۴ میلیارد دلار است. این میزان حدوداً با ارزش تجارت گوشت قرمز برابری میکند و چنانچه پیشبینی میشود رشد آن نسبت به سایر بخشهای کشاورزی در آینده بیشتر خواهد بود.
چندی از معضلات مربوط به محیط کسبوکار که گریبانگیر صنایع غذایی ایران شده بدین قرار است: تضاد منافع حاصل از تخصیص ارز مرجع، قیمتگذاری دستوری، به رسمت نشناختن نظام عرضه و تقاضا و همچنین تبدیل تولیدکننده به توزیعکننده ارزش افزوده در کل زنجیره تولید که از طریق اجبار به درج «قیمت مصرفکننده» به جای «قیمت درب کارخانه» اتفاق میافتد. همه مواردی که گفته شد سیاستهایی هستند که بیش از اینکه به نفع مصرفکننده باشند، به سود واسطهها هستند و بیش از آنکه تامینکننده امنیت غذایی باشند به «کاهش جذابیت سرمایهگذاری در صنعت غذا» منجر شدهاند.
موضوع تصدیگری دولت در زنجیره گندم، آرد و نان سبب شده تصمیمات نادرستی در این حوزه گرفته شود و برخلاف سایر بخشها در صنایع غذایی، این صنعت رشد کافی نداشته باشد. تامین آرد یکی از مشکلاتی است که از پیش از انقلاب تاکنون، همواره چالش اصلی شرکتها و تولیدات وابسته به این ماده اولیه بوده است. مشکل اصلیتر در این ارتباط بحث سیاسی بودن گندم، آرد و نان است و در تمام ادوار به جای آنکه دولتها در این حوزه نظارت داشته باشند، موضع تصدیگری را در پیش گرفتهاند و این مهم و تصمیمهای نادرست از سوی افراد بعضاً غیرکارشناس و غیرمتخصص در این حوزه باعث شده برخلاف سایر بخشها در صنایع غذایی، صنعت تولید نان که قوتلایموت مردم است با مشکل مواجه شود و رشد نکند، در حالی که بیشترین هزینه یارانه را هر سال دولت در حوزه آرد و نان پرداخت میکند؛ در حالی که این امکان وجود داشت که با یک برنامهریزی بهصورت کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تصمیماتی بهتر برای ساماندهی نان گرفت. این کار سختی نیست، بهعنوان نمونه در مقطعی دولت برنامهریزیهایی را در حوزه لبنیات انجام داد و امروز شاهد آن هستیم که در این حوزه اگر تحریمها نبود، ایران یکی از بهترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان لبنیات در منطقه بود. این اتفاق در حوزه ماکارونی هم افتاده و امروزه ماکارونی وضعیت مناسبی دارد و ایران یکی از بهترین کشورها در این حوزه در میان کشورهای همجوار است که بازارهای مناسبی را نیز در خارج از کشور در اختیار گرفته است.
وضعیت صنعت آب بستهبندی در یک جمله «وخیم» است. این وخامت اوضاع به حدی است که هیچ چشماندازی برای ادامه حیات این صنعت وجود ندارد و فعالان این بخش صنعتی روزگار بسیار دشواری را پشت سر میگذارند. در حال حاضر مهمترین نگرانی فعالان صنعت آب بستهبندی کاهش روزبهروز قدرت خرید مردم است و حالا کار به جایی رسیده که با وجود قیمت نازل آب بستهبندی در ایران، این کالا به دلیل گسترش فقر، محصولی نسبتاً لوکس به حساب میآید.
صنعت غذا در زمان شیوع کرونا شرایط متفاوتی را تجربه کرد که هم به نوعی تهدید صنعت بهشمار میآمد و هم فرصت. مهمترین تهدید کرونا برای صنعت غذایی ایران از دست رفتن بخشی از بازار این صنعت است که با تاخیر در واکسیناسیون عمومی و طولانی شدن مهار کرونا متاسفانه این آسیب به صنعت ابعاد بیشتری پیدا کرد. شیوع کرونا از یک سو باعث شد که بسیاری از صنوف مصرفکننده اقلام غذایی به ناچار تعطیل شد. صنوفی مانند رستورانها، کافهها، غذاخوریهای بینشهری و هتلها و... با شیوع کرونا ناگریز از آن بودند که فعالیت خود را تعطیل کنند یا به صورت محدود ادامه دهند. بنابراین صنایع غذایی بخشی از مشتریان ثابت خود را از دست داد که البته این موضوع در دورههای اول اعمال محدودیتهای کرونا نمود بیشتری داشت.
سالیان سال است که مساله تغییر کاربری باغات چای یکی از مشکلات جدی فعالان صنعت چای است. باغهای چای ایران با چند گرفتاری بزرگ مواجه هستند. این باغها معمولاً باغهای کوچکقواره هستند و در نتیجه مکانیزه کردن فرآیند باغداری و باغداری مدرن در باغهای کوچک صرفه اقتصادی ندارد. بنابراین باغداران چای در بسیاری از موارد به صورت سنتی عمل میکنند که همین مساله بهرهوری تولید را کاهش داده و هزینهها را بالا میبرد.
با آغاز قرنطینه خانگی بین فوریه و مارس ۲۰۲۰، یکباره درصد زیادی از جمعیت کره زمین مجبور به خانهنشینی شدند. این خانهنشینی که برای بشر معاصر، پدیدهای آزمودهنشده بود، موجب شد تا تمامی جنبههای زندگی بشری تحت تاثیر قرار گیرد. در بسیاری از کشورها در شرایط قرنطینه خروج از منزل در روز صرفاً به دلیل خرید مایحتاج عمومی مجاز بود. بدیهی است این تغییر، موجب شد تا یکی از ضروریترین نیازهای بشر یعنی موضوع تغذیه و استفاده از مواد غذایی دستخوش تغییرات شکلی شود.
صنعت غذایی در دنیا این روزها از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و در سطحی بالاتر، به یکی از فاکتورهای امنیتی در دنیا بدل شده است. در واقع، کشورها با برنامهریزی دقیق برای تامین امنیت غذایی خود تلاش دارند تا یکی از محلهای مناقشه را مسدود کنند و کیفیت زندگی مناسبی را برای مردم خود فراهم آورند. در ایران اما ظرف ماههای گذشته، نه تنها توجهی به تامین به موقع سبد کالاهای مصرفی خانوار نشده؛ بلکه به نظر نمیرسد برنامهریزی دقیقی برای تامین امنیت غذایی وجود داشته باشد؛ چراکه اگر این طور بود، کشور نباید در مورد تامین به موقع برخی اقلام، با مشکلات بسیار در بازار مواجه میشد؛ به خصوص اینکه رکن اصلی تنظیم بازار کالاهای اساسی، فراوانی است و این درست همان موضوعی است که دولت ظرف ماههای گذشته، کمتر توجهی به آن مبذول داشته است. در این میزگرد با حضور محسن جلالپور، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران و کاوه زرگران، رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق بازرگانی تهران، به بررسی چشمانداز صنایع غذایی و ابعاد مرتبط با تامین امنیت غذایی در کشور میپردازیم.
صنعت غذای جهانی نیز مانند بسیاری دیگر از صنایع جهان از بحران کرونا در امان نبوده است. تغییر در رفتارهای مصرفکنندگان در طول این دوران اثرات قابل ملاحظهای بر این صنعت و فعالان آن داشته است، بهطوری که تفاوتهای بسیاری را نسبت به قبل از وقوع همهگیری تجربه کردهاند. همهگیری کرونا تغییرات بزرگی نیز در زنجیرههای تامین رقم زده، کنترل خطرهای جدیدی ایجاد کرده و از همه مهمتر ترجیحات مصرفکنندگان را متحول کرده است.
تا اواخر سال ۲۰۲۰، هدف جهانی برای اینکه هیچ گرسنهای تا سال ۲۰۳۰ در دنیا نماند دستنیافتنی به نظر میرسید. در ادامه سال ۲۰۲۰، تعداد افرادی که از نظر غذایی در امنیت نیستند و به عبارتی به صورت اورژانسی به غذا، مواد مغذی و کمکرسانی نیاز دارند، افزایش یافته است. گزارش جهانی در این راستا روی بحران غذایی در مناطقی که ظرفیتهای محلی برای پاسخ به این نیازهای غذایی نامناسب هستند، تمرکز میکند. این گزارش خواستار یک حرکت همگانی از جانب اجتماعها و کشورهای بینالمللی به سمت مناطقی است که شدت بحران غذایی در آنها بیشتر از توان پاسخگویی منابع آنهاست.