وضعیت قرمز
صنعت آب بستهبندی به چه سمتوسویی در حرکت است؟
هماکنون ۹۰ تا ۹۵ درصد جغرافیای کلانشهرهای ایران، به آب شرب ارزان دسترسی دارند و این مساله باعث میشود کالایی مانند آب بستهبندی به راحتی از سبد خرید خانوار ایرانی کنار گذاشته شود. در واقع دسترسی به آب آشامیدنی ارزان مهمترین دلیلی است که باعث شده سرانه مصرف آب بستهبندی در کشور ما از ۲۰ تا ۲۵ لیتر برای هر نفر تجاوز نکند. این در حالی است که در کشورهای همسایه از جمله ترکیه سرانه مصرف آب بستهبندی به ۱۵۰ تا ۱۶۰ لیتر برای هر نفر میرسد. این مانع بزرگ تولید آب بستهبندی در ایران است و هماکنون علاوه بر این مانع بزرگ، کاهش قابل ملاحظه قدرت خرید مردم نیز به گرفتاری مضاعف فعالان این صنعت تبدیل شده است.
در اینجا وقتی از قدرت خرید صحبت میکنیم منظور مشتریان طبقه متوسط است. چراکه قشر مرفه کمتر از پنج درصد جامعه ایران را تشکیل میدهند و از اساس جمعیت این طبقه در حدی نیست که بتواند صنعت آب بستهبندی را سرپا نگه دارد. از آن سمت قشر فقیر هم از دایره مشتریان آب بستهبندی خارج است و بنابراین بزرگترین گروه مشتریان این صنعت، مشتریان طبقه متوسط هستند که متاسفانه در شرایط فعلی اقتصاد کشور شاهد زوال هرچه بیشتر قشر متوسط هستیم.
این مساله در حالی رخ میدهد که شیوع کرونا گرفتاری دیگری برای فعالان صنعت آب بستهبندی ایجاد کرده و بخشی از مشتریان بازار این محصول را حذف کرده است.
به عنوان مثال مصارف آب بستهبندی هتلها و مراکز اقامتی، کافیشاپها، ورزشگاهها و تورهای مسافرتی و... کاهش قابل توجهی داشته است. علاوه بر این، تاثیر منفی کرونا بر تمامی بخشهای اقتصادی و بیکاری تعداد زیادی از شاغلان بازار کار، قدرت خرید مردم را با شیب تندتری کاهش داده است و آب بستهبندی را از سبد هزینه تعداد زیادی از خانوادهها حذف کرده است. هرچند باید اشاره کنم که امسال تابستان، گرمای کمسابقه هوا موجب شد مصرف آب بستهبندی افزایش داشته باشد و تا حدی اثرات کاهش قدرت خرید سایر اقشار را پوشش دهد و در واقع باید گفت امسال گرمای هوا به کمک این صنعت آمد و باعث شد این صنعت از زمینگیری نجات پیدا کند!
چالش دیگری که فعالان صنعت آب بستهبندی با آن مواجه هستند کمبود شدید نقدینگی است که با افزایش تورم و هزینههای تولید این مساله تشدید شده است اما بانکها کمترین همکاری را با بخش تولید دارند و از ارائه تسهیلات کافی با نرخ سود مناسب به تولیدکنندگان امتناع میکنند. چراکه صنعت بانکداری کشور به سمت بنگاهداری رفته و انحراف بانکها از مسیر اصلی فعالیت خود موجب شده است که سایر بخشهای اقتصاد و از جمله تولید از این آسیب متاثر شوند.
باید اضافه کنم که در شرایط فعلی وضعیت تامین نقدینگی برای فعالان صنعت آب بستهبندی به حدی دشوار شده است که بسیاری از آنها به فروش داراییهای شخصی مانند ملک و خودرو روی آوردهاند تا بتوانند نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کنند.
گرفتاری دیگر این صنعت افزایش قابل توجه هزینه تامین مواد اولیه است. از آنجا که عمده ماده اولیه مورد نیاز این صنعت مربوط به بستهبندی است، باید اشاره کنم که پتروشیمیهای کشور برای تامین بستهبندی مورد نیاز صنعت، قیمتها را با نرخ فوب خلیج فارس محاسبه میکنند که با نوسانات قیمت دلار، هزینه بستهبندی را برای صنعت آب بستهبندی بسیار گرانقیمت کرده است.
البته باید تاکید کنم که پیش از این درب بطری و بطری آب بستهبندی از خارج از کشور وارد میشد و در مقاطعی تحریم و مشکلات نقل و انتقال پول موجب شد که تامین مایحتاج بستهبندی آب دشوار شود و حتی در تولید وقفه بیفتد که خوشبختانه در حال حاضر این لوازم توسط پتروشیمیهای بزرگ کشور مانند پتروشیمی تبریز و تندگویان تهیه میشود. هرچند که همچنان کمبود مقطعی بطری و درب بطری وجود دارد اما وضعیت نسبت به گذشته بهتر است.
مشکل دیگری که در حال حاضر برای این صنعت تبدیل به چالش شده است، کرایه حملونقل کالاست که در مواردی توجیه اقتصادی تولید کالا را تحتالشعاع قرار داده است. از آنجا که آب بستهبندی کالایی حجیم و سنگین است هزینه حملونقل بالایی میطلبد اما به دلیل آنکه این کالا، کالایی ارزانقیمت بوده، در صورتی که قیمت آب بستهبندی افزایش نداشته باشد، توجیه حملونقل کالا از دست میرود. از طرف دیگر چنانچه بخواهیم قیمت محصول را افزایش دهیم، بازار بیشتر از این کشش ندارد و بخش دیگری از مشتریان از دست میروند.
مجموع این مسائل باعث شده است که چشمانداز نگرانکنندهای برای صنعت آب بستهبندی در ایران وجود داشته باشد و فعالان این صنعت هیچ نمیدانند که با ادامه این وضعیت آیا قادر به ادامه فعالیت هستند یا خیر؟
در این میان بخشی از ظرفیت فعالیت واحدهای تولیدی آب بستهبندی تعطیل شده است. هرچند که آمار شفافی در این زمینه وجود ندارد و فعالان این بخش صنعتی بنا به ملاحظات شغلی و شخصی تمایل ندارند خبر تعطیلی واحد تولیدیشان افشا شود. البته باید این نکته را هم اضافه کنم که اوج بازار مصرف آب بستهبندی در نیمه اول سال است و در نیمه دوم تقاضا افت قابل ملاحظه دارد. بنابراین بخش بزرگی از ظرفیت واحدهای تولید آب بستهبندی در نیمه دوم سال نیمهتعطیل میشوند و کاهش درآمد آنها در نیمی از سال در حالی اتفاق میافتد که تورم بدون وقفه افزایش دارد و هزینهها صعودی است و این مساله توان واحدهای تولیدی را روزبهروز کاهش میدهد. مساله دیگر اینکه جذب سرمایه برای این صنعت در وضعیت مبهم اقتصاد ایران بسیار دشوار و عملاً نشدنی است و حتی اگر سرمایه معطلی وجود داشته باشد، برای تعیین تکلیف وضعیت اقتصاد و مذاکرات احیای برجام راکد مانده است. از سوی دیگر نبود توان کافی برای نوسازی صنعت و تجهیزات آن به دلیل مشکلات گفتهشده، یکی دیگر از چالشهای بزرگ فعالان این صنعت است و در حال حاضر شرایط به حدی وخیم است که برای تعمیر ماشینآلات تامین قطعه نیز دشوار است و این مساله میتواند در آینده روی بهرهوری و میزان تولید در این صنعت تاثیرگذار باشد.
در مجموع اینکه وضعیت تولید در واحدهای آب بستهبندی بسیار وخیم و نگرانکننده است و فعالان این صنعت هیچ نمیدانند که در آینده قرار است چه اتفاقی برای کسبوکار و بنگاههای تولیدی آنها رخ بدهد و از سوی دیگر برنامهریزی برای آینده بسیار دشوار شده است چراکه فعالان این بخش صنعتی حتی چشماندازی از آینده نزدیک قیمت ارز ندارند و نمیتوانند تولید خود را بر مبنای آن و دهها مولفه دیگر برنامهریزی کنند.