نگاهی به موانع توسعه در ایران

مهم‌ترین چالش‌های پیش روی اقتصاد ایران در مسیر توسعه و پیشرفت چیست؟

اقتصاد ایران با چالش‌های بزرگی روبرو است، تورم مهارناپذیر در چند دهه یکی از عوامل مؤثر در توسعه بوده است، هرچند در سالهای دهه ۸۰ و تقریباً تا اواخر دهه ۹۰ تورم حدود ۱۰ درصد تا حدودی ایران را به موفقیت نزدیک کرد، اما دوباره به اَبَر تورم حدود ۴۰ درصد گرفتار شده است. این چالش همراه با بسیاری از چالش‌های اقتصادی و اجتماعی دیگر وضعیت نامساعدی را برای توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران به وجود آورده است که جای مقایسه‌ای با تورم کمتر از چنددرصدی کشورهای منطقه نمی‌گذارد.

چقدر مبانی فرهنگی در توسعه اقتصادی کشور تأثیرگذار است؟

مبانی دینی و سنت‌ها از اجزای مهم خصوصیات فرهنگی اقوام، قبایل، عشایر، خُرده فرهنگ ها، مردم یک جامعه و ملل در جهان امروز ما است که شدیداً با سایر اجزا زیر نظام فرهنگی مانند عادات، باورها، اعتقادات، بایدها و نبایدهای اخلاقی، قوانین و مقررات، دانش، اطلاعات و یادگیری های فرد از محیط جمعی در هم تنیده و آمیخته است. سنت همراه با سایر اجزا زیر نظام فرهنگی انگیزه‌های رفتاری افراد و گروه‌ها را شدیداً تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. کشور و مردم ایران زمین هم از این امر مستثنا نیستند و از آنجایی که سنت‌ها می‌توانند در رقابت با سایر اجزا زیر نظام فرهنگی مانند قوانین و مقررات دولتی- حکومتی و حتی سنت‌های متفاوت بین اقوام مختلف قرار داشته باشند مهم آن است که تعارض و تضاد بین آن‌ها در جهت تعدیل با خواسته‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تعدیل و هماهنگ شوند. در این راه وظایف و مسئولیت‌های بسیار سنگینی به عهده مدیران گروه‌ها، نهادها و سایر افرادِ اداره کننده در نواحی و مراکز در سطوح بالای دولتی و حکومتی قرار دارد. همان‌طور که گفته شد شاخص‌های اجتماعی صلح، امنیت و آزادی پیش‌فرض توسعه و به دنبال آن اهداف و شاخص‌های اقتصادی مانند رشد، اشتغال، رفاه و عدالت است که می‌تواند یک جامعه سنتی و در حالِ گذار مانند ایران را به سطوح بالای موفقیت و پیشرفت هدایت کند.

آیا استراتژی‌های توسعه در کشورهای مختلف متفاوت است؟

الگوها یا استراتژی‌های توسعه نظیر الگوی رشد متوازن یا نامتوازن، الگوی جایگزینی واردات در مقابل حمایت از صادرات و ده‌ها الگو و استراتژی‌های دیگر توسعه همگی نشان از استدلال علمی این نظریه‌ها دارد که در بسیار از کشورها با رژیم‌های سیاسی گوناگون، کاربرد پیدا کرده است. جالب‌ترین مورد بهره‌برداری از این نظریه‌ها را می‌توان در گذشته دور در ژاپن و در دوران جدید در کشور چین و سایر کشورهای نوظهور مانند روسیه، برزیل و حتی مالزی  مشاهده کرد.  در واقع بومی‌سازی مجموعه‌ای از فعالیت‌های برنامه‌ریزی ، مهندسی و کنترل کیفیت بر روی تولید یک قلم کالا است که باعث ساخت داخل یا تأمین از تولیدات داخلی آن  (با حفظ کیفیت ) می‌شود. بنابراین الگوی بومی‌سازی تولید، فرهنگ و توسعه هم در نظریه‌پردازی‌های توسعه، جایگاه خاص خود را احراز کرده است که سعی بر آن دارد محصولات، تکنولوژی‌های تولید و کاربرد آن‌ها را با استفاده از روش‌های مختلف نظیر  تولید معکوس به شرایط فرهنگی و خصوصیات زندگی اجتماعی، محلی و روستایی سازگار، منطبق و به عبارتی بومی‌سازی کند.

چه عواملی در اجرای الگوهای توسعه در ایران مؤثر بوده است؟

نسبت دادن الگوهای توسعه به غرب یا غربی قلمداد کردن آن‌ها می‌تواند به سهولت، علمی بودن این نظریه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و موجب شود که ‌دیدگاه مثبتی در مورد کاربرد آن‌ها شکل نگیرد و کاربرد آن‌ها در کشورهایی خاص با شک و تردید روبرو شود. علوم کاربرد جهانی دارند و به سیستم‌های اقتصادی ارجحیت نمی‌دهند. انسان‌های زیادی در شرق و غرب عالم در حال تحقیق و نقد یکدیگر هستند تا یک نظریه یا الگوی علمی وضعیت نهایی و خالی از نقاط ضعف خود را پیدا کند. بنابراین نسبت دادن الگوهای توسعه به غرب و شرق تا حدودی گمراه کننده است. به همین ترتیب، الگوی بومی‌سازی هم یک امر فنی است که نباید با آن برخورد ایدئولوژیک کرد.

چرا ایران نتوانسته توسعه اقتصادی بدون نفت به دست بیاورد؟

امر مهمی که در بومی‌سازی باید به آن توجه داشت آن است که کارآیی، بهره‌وری و کیفیت‌های تولیدی تحت‌الشعاع امر بومی‌سازی قرار نگیرد و بومی‌سازی درنهایت رقابت‌پذیری خود را با صنایع وارداتی از دست ندهد. در حال حاضر مشخص نیست که در سطح ملی و صنایع ، تا چه حد و با چه ساختاری از الگوهای توسعه و بومی‌سازی استفاده شده است، چرا که ایران به علت وابستگی قوی به درآمدهای نفتی، نیاز کمتری به بومی سازی داشته و به این جهت هم نتوانسته خود را از تک‌ محصولی رها ساخته و تنوع گسترده در تولیدات صنعتی کارآمد و صادرات آن‌ها داشته باشد.