در پاسداشت روز قلم

سعید محسنی، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس در خصوص عناصر لازم برای نقش‌آفرینی هرچه بیشتر قلم گفت: اگر به نقش‌آفرینی قلم به‌منظور خلق آثار هنری ادبی که به‌واسطه قلم رقم می‌خورد بپردازیم، مهم‌ترین عاملی که امروز قلم درگیر آن است، مسئله اقتصاد هنر و به‌طور مشخص بازار کتاب است. من فکر می‌کنم توجه به عنصر اقتصاد موردنیازترین و واقع‌بینانه‌ترین بخشی است که برای نقش‌آفرینی هرچه بیشتر قلم باید به آن پرداخته شود. ما در این حوزه با مشکلات و درعین‌حال دستاوردهای جدی مواجه هستیم و اگر قرار است فکر جدی بکنیم، بهتر است که به اقتصاد قلم توجه بیشتری شود تا نقش‌آفرینی هرچه بیشتر قلم حداقل در شرایط فعلی زودتر حاصل شود.

او ادامه داد: بسترهای جدید اطلاعات و تکنولوژی امتحان خود را در این زمینه پس نداده‌اند؛ گرچه بسیار هیجان‌انگیز و ناشناخته‌اند و مهم‌تر از همه اینکه ما ناگزیر به زندگی با آن‌ها هستیم، ولی در حال حاضر برای صحبت از تاثیر آن‌ها بر آینده قلم، زود است و گذر زمان همه‌چیز را مشخص خواهد کرد. لازم به ذکر است که در کوتاه‌مدت و در نگاه شتاب‌زده اکنون، بسترهای جدید، آفات بیشتری تا ثمرات داشته است؛ اما نمی‌شود این امر را به تاریخی که هنوز طی نشده، تعمیم داد و برای تشخیص مفید یا مضر بودن آن احتیاج به زمان بیشتری است. علی‌رغم اینکه زمان زیادی است پادکست‌ها و کتاب‌های صوتی مورداستفاده است، اما رایج شدن و همه‌گیر شدن آن نهایتاً یک‌عمر۳،۴ ساله دارد و به زمان نیاز است تا ببینیم این تداوم چه ثمرات یا آفاتی برای حوزه ادبیات و قلم دارد.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: ما در مقابل ناگزیری اتفاق، باید پذیرا بوده و با این جریان همراه شویم؛ گرچه فکر می‌کنم کتاب به معنای فیزیکی و کاغذی، قرار نیست قافیه را ببازد و کماکان به حیات خود ادامه خواهد داد. چراکه ارتباط ما با کاغذ و کتاب فیزیکی، یک ارتباط چند زیستی است که هنگام تبدیل به کتاب صوتی، به یک ارتباط تک زیستی تقلیل پیدا می‌کند. در ارتباط با کتاب فیزیکی، لامسه درگیر و مهم‌ترین بخش آن لمس کاغذ و دیدن آن و شنیدن کلمات به‌دلخواه مخاطب است که همه این‌ها در کتاب صوتی تبدیل به یک‌شکلی از روایت یک‌سویه می‌شود که البته کار مخاطب را تسهیل کرده است و من تصور نمی‌کنم که حضور آن بتواند سبب از بین رفتن شکل فیزیکی کتاب شود.

محسنی در خصوص مطالبه اهل‌قلم، افزود: وقتی از مطالبه حرف می‌زنیم به این معناست که یکسر طلبکار و یکسر بدهکار و چیزی به‌عنوان طلب وجود دارد و در روزگار اکنون، تعاریف آن دچار تغییر شده و من آن‌ها را متوجه نشده و نمی‌دانم چه چیزی طلب دارم، پس چگونه می‌توانم ادعای طلبکاری کنم؟ من زمان زیادی است که از کسی هیچ مطالبه‌ای نداشته و به خیر کسی در حوزه نوشتن، امیدی ندارم و در حوزه مطالبه شخصاً ترجیح می‌دهم که طلب‌هایم را نزد خود محفوظ نگه‌دارم. این تنها یک خواهش از مخاطبین است که پس از خواندن آثار، به نویسنده بازخورد دهند. ما در اینجا با فقدان جریان غالب تشخیص سره از ناسره مواجه هستیم و منِ نوعی، نمی‌دانم کجای ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی ایستاده‌ام؛ به دلیل اینکه خیلی کم شاهد انتشار آثار جدی، درست و ریشه‌دار، از خود بوده‌ام.

این نویسنده همچنین بیان کرد: برای ممانعت از ممیزی و سانسور در نوشتن، نمی‌توان اقدامی انجام داد. به این دلیل که سانسور و اهل‌قلم هریک، کار خود را پیش می‌برند و لازم به ذکر است که ممیزی و سانسور آن‌هم سلیقه‌ای و فاقد قاعده و قانون، بی‌تردید می‌تواند بسیاری از نویسنده‌های بخصوص جوان‌تر را دچار آسیب‌های

جبران ناشدنی کند.

منبع: ایسنا