فناوریهای برقی در خدمت صنعت حملونقل
یکی از مناسبترین روشها جهت کاهش وابستگی صنعت حملونقل به سوختهای فسیلی، استفاده از وسایل نقلیه موتوری است که نیروی محرکه آنها از انرژی الکتریکی شبکه یا باتریها تامین میشود. این موضوع در تمامی کشورها بهویژه کشورهای OECD اهمیت ویژهای یافتهاست. علاوه بر آن، کشورهایی نظیر چین و هندوستان نیز هم از نظر کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی خاورمیانه و هم ملاحظات جدی زیست محیطی، برنامههای ویژهای برای توسعه حملونقل برقی داشته و پیشرفتهای قابل ملاحظهای در آن داشته اند. حرکت از خودروهای با موتورهای احتراقی به سمت خودروهای کاملا برقی بهصورت مستمر در کشورهای پیشرفته پیگیری میشود(شکل-1)، بهطوریکه حذف خودروهای با سوخت فسیلی در دو دهه آینده و به صورت کامل در این کشورها عملیاتی خواهد شد.
در کشور ما که از بیماری بسیار خطرناک و مزمن پرداخت عظیم یارانه انرژی در بخشهای مختلف صنعت و خدمات رنج میبرد، ارزان بودن حاملهای انرژی، از دلایل افزایش مصرف بیرویه و نگرانکننده استفاده از بنزین و گازوییل در حملونقل غیرکارا و فرسوده کشور شده است. جدا از صرف هزینههای بسیار زیاد در ایجاد زیرساختهای تولید این مواد ارزشمند، هماکنون نیز از نظر امکان تولید دچار محدودیت هستیم، هم فرصت ناب صادرات این محصولات در کشورهای منطقه را از دست دادهایم و هم اینکه صنعت حملونقل در کنار تجهیزات گرمایشی در شهرها و نیز صنعت نیروگاهی مظنونان اصلی آلودگی شدید هوا به شمار میرود که کشور را به خصوص در سال جاری با مضایق و خسارات قابلتوجهی روبهرو کردهاند. در این ارتباط ضروری است فراتر از صرف دادن بیانیهها و تولید اسناد، توسعه خودروهای برقی و تجهیزات مرتبط مانند ایستگاههای شارژ و باطری هم از منظر فناوری و هم مقررات مورد حمایت قرار گیرد. هدف از این یادداشت اشاره کلی به الزامات اصلی برای توسعه حملونقل برقی است و انتظار میرود برنامه روشنی با مشارکت ذینفعان برای توسعه آن در کشور عملیاتی و اجرا شود.
سابقه حضور فناوری خودرو برقی در جهان
سیاستهای توسعه خودور برقی در کشورهای پیشرفته
در سالهای اخیر همزمان با بحرانهای انرژی، پیشرفت فناوریهای مربوط به خودروهای الکتریکی به خصوص فناوری باطری، سیاستهای مرتبط با این حوزه در کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، هندوستان، هلند، نروژ، اسکاتلند و بریتانیا در راستای توسعه همهجانبه استفاده از خودروهای برقی بوده و بر این اساس در این کشورها قوانینی به تصویب رسیده که بر مبنای آن تولید خودروهای دیزلی و بنزینی در فاصله سالهای 2025 تا 2050 بهکلی متوقفشده و تنها خودروهای مبتنی بر سوختهای پاک ساخته خواهند شد. در ادامه این نهضت جهانی، 10 ایالت از ایالتهای کشور آمریکا و کانادا نیز قوانینی مشابه وضع کرده و اخیراً پرجمعیتترین کشور جهان یعنی چین نیز سیاستگذاری مشابهی در پیشگرفته است. در شکل2 هدفگذاری برخی از کشورها درخصوص تولید خودروهای برقی نشان داده شده است.
امروزه حدود 97 درصد از تولیدات خودروهای الکتریکی جهان در چین، اروپا، آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی انجام میشود که این مساله نشان میدهد اتومبیلهای الکتریکی و همچنین قطعات و فناوریهای مرتبط با آن ازجمله پکهای باتری و اجزای دیگر تنها در مناطق محدودی از جهان تولید میشوند. این موضوع نشان میدهد که توسعه بیشتر بازار ممکن است بهطور فزایندهای نهتنها در مورد سیاست تقاضا، بلکه در راستای ارتقای توان تولید در کشورها باشد.
شکل3 میزان رشد تولید خودروهای برقی در جهان به تفکیک در چین، آمریکا، اروپا و دیگر مناطق را نشان میدهد.
شناسایی ذینفعان و نقش آنها در تحقق برقیسازی حملونقل
دولت: دولتها نقش بسیار پر رنگی در تحریک تقاضا و ایجاد زیرساختهای قانونی و تنظیمی برای توسعه برقیسازی در حملونقل را به عهده دارند. در کشور با توجه به اینکه امکان قانونی در قالب طرحهای ماده 12 برای استفاده از سوخت صرفهجویی سال مورد توجه قانونگذاران بوده لازم است سهولت استفاده از این امکان برای سرمایهگذاران فراهم شود. همچنین برای حمایت از صاحبان فناوری حمایتهای لازم برای تولید این خودروها و تجهیزات مرتبط در دستور کار قرار گیرد. شکستن انحصار و ورود فناوران و کارخانجات جدید از الزامات رشد این صنعت است و اشتباهی که در توسعه صنایع اتومبیلسازی خصولتی و رانتی در کشور داشتهایم نباید در این صنعت نوظهور در کشور تکرار شود. همچنین با توجه به اینکه تامین برق شارژ باطری این اتومبیلها دارای اهمیت کلیدی است، لازم است مقررات تنظیمی برای تعیین قیمت برق با نگاه توسعهای در جهت تامین آن از انرژیهای تجدیدپذیر به عمل آید، گواینکه این کار میتواند به صورت تدریجی انجام گیرد. همچنین کنترل واردات و حمایت زماندار برای افزایش داخلیسازی در این صنعت به نظر ضروری است. همچنین سازمان ملی استاندارد باید با طراحی استانداردهای ملی و پیشبینی آزمایشگاههای مرجع به توسعه صنعت حملونقل برقی کمک رساند.
شهرداریها: با توجه به اینکه شهرداریها دارای ناوگان عظیم حملونقل در داخل کشور هستند، میتوانند با بهرهگیری از فرصت سوخت صرفهجویی شده نقش پررنگی در ایجاد تقاضا برای حملونقل برقی در داخل شهرها بازی کنند. در کنار این کار توسعه خودروهای اشتراکی و طراحی مدل کسبوکاری آن نیز میتواند به سرعت عملیاتی شود.
شرکتهای فناور: در صورت ایجاد تقاضای پایدار در حملونقل برقی و حمایتهای قانونی از شرکتهای فناور میتوان به افزایش و تنوع زنجیره تامین در حملونقل برقی مطمئن شده و نیز انتظار افزایش عمق داخلیسازی و نیز ابتکارات جدید در این حوزه را انتظار داشت.
تامینکنندگان سرمایه: با توجه به اینکه تامین سرمایه برای ایجاد زیر ساختهای توسعه حملونقل برقی دارای اهمیت کلیدی است، لازم است مدلهای قابل اتکا و پیشبینی برای مشارکت در تامین مالی این طرحها اعم از بورس و یا سرمایهگذاری صندوقها و موسسات مالی پیشبینی شود.
مردم: آگاهسازی مردم به مزایای حملونقل برقی میتواند هم سبب تحریک تقاضا و هم ایجاد انتظار اجتماعی برای توسعه این صنعت شود.
امید میرود در یک مجال وسیعتر مدل همکاری ذینفعان و نیز ماتریس وظایف و مسوولیتها در این صنعت نوظهور طرح و مدلهای تجاری و نیز جلب سرمایه توسط متخصصان ارائه شود. لازم به ذکر است که قطار توسعه این صنعت جهانی منتظر سوار شدن ما نمیماند و اگر دیر بجنبیم (که تا کنون اینگونه عمل کردهایم) بجز دود خفهکننده خودروها در زمستانها، آلودگی صوتی کر کننده محیطهای شهری و اتلاف انرژی ارزشمند فسیلی برای مان ثمری نخواهد داشت.