بررسی تبعات کمبود نقدینگی بر صنعت لوازم خانگی در گفتوگو با «سلطان حسین فتاحی»
خبری از قدرت خرید نیست
لوازمخانگی تولید داخل تا چه اندازه از استانداردهای جهانی تبعیت میکنند؟
تمام تولیدات داخلی باید استانداردهای ملی را داشته باشند. استاندارد یعنی رعایت کردن حداقلها برای مشتریان. حال برای اینکه مزیت بیشتری برای مشتریان ایجاد شود، میتوان استانداردهای بیشتری را کسب کرد. از جمله استانداردهای تعریف شده در محصولات خانگی، CE است. برای اینکه بتوان این استاندارد را کسب کرد، حتما باید استاندارد ملی را کسب و بعد از آن محصول برای کشور یا قارهای که مدنظر است ارسال میشود. در مقاصد صادراتی، شرکتهایی وجود دارند که محصول شما را در آزمایشگاههای خودشان تست میکنند و بعد ایرادات را به شما انتقال میدهند. بعد از رفع اشکالات شما موفق به دریافت استاندارد CE خواهید شد. یکی از دستاوردهای امسال امرسان که جزو مزیتهای رقابتی آن به شمار میرود، دریافت CE اروپا است.
با توجه به اینکه محصولات شما دارای چنین سطح استانداردی است، وضعیت صادرات را چگونه ارزیابی میکنید؟ برای توسعه صادرات باید چه اقداماتی در دستورکار قرار گیرد؟
وضعیت صادرات لوازمخانگی در حال حاضر نسبت به سایر اقلام صادراتی کشور بهتر است. برای توسعه صادرات پیشنهاد میشود از رایزنهای اقتصادی وزارت امور خارجه که مسلط به مسائل اقتصادی و همچنین سیاسی کشورهای هدف صادراتی هستند استفاده شود تا بتوانند به صنعتگرانی که در این کشورها فعالیت اقتصادی دارند، کمک شود. پیشنهاد این است که وزارت امور خارجه با همکاری وزارت صمت، تیمی را تشکیل دهند و یک کار تحقیقاتی بازار انجام دهند و به صنعتگران با آمار و ارقام اعلام کنند که مثلا در چه کشوری چه فرصت صادرات یا سرمایهگذاری وجود دارد. همچنین راه ورود به بازارها را اطلاعرسانی کنند و در اختیار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی قرار دهند. شیوه بازگشت پول نیز از دیگر مسائلی است که باید روشن باشد. زمانی که یک صادرکننده بخواهد به تنهایی همه این مسائل را به دوش بکشد، هزینهها کمرشکن خواهند بود. زیرا از یکسو آمار و اطلاعات جامعی در اختیار ندارند و از سوی دیگر بازار خارجی برایشان ناشناخته خواهد ماند. این موضوعات را دولت هر کشوری باید دنبال کند و کمیتههای جداگانه داشته باشد تا بتواند مسائل را از بعد کلان حل کند تا زمانی که صنعتگران وارد بازار میشوند، تنها فکر و دغدغهشان تولید و فروش باشد.
با توجه به اینکه فضای رقابت برای صنعت لوازم خانگی تنگ است، دولت چه اقداماتی باید انجام دهد تا محصولات ایرانی جای بهتری در سبد سایر کشورها باز کنند؟
فعالان این صنعت از دولت انتظار دارند فضایی شکل بگیرد و قانونهایی وضع شود که محیط کسبوکار را برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان تسهیل کند. ما نمیتوانیم از دولت انتظار داشته باشیم که تمام مشکلات تولیدکننده یا مشکلات کل بازار را حل کند. فقط از دولت این انتظار میرود که نقش خود را در قانونگذاری بهخوبی ایفا و در این میان از مشورت با بخشخصوصی غافل نماند؛ مخصوصا مشورت با بخشخصوصی واقعی که صادرات را به معنای حقیقی انجام میدهد. این موضوع باعث میشود مشکلات به راحتی به فردی که قرار است تصمیم بگیرد انتقال داده شود و تیم سیاستگذار با آگاهی کامل نسبت به مسائل روز تصمیم بگیرند. در نتیجه فضا برای فعالیت اقتصادی باز و روان میشود.
از سوی دیگر به دلیل اینکه ایران جزو WTO نیست، از برخی امکانات و همکاریها برخوردار نیست. سایر کشورها مانند کره با آغاز همکاریهای مشترک در چارچوب WTO، مسیر توسعه را در صنعت لوازم خانگی آغاز کردند. ایران هم باید در این مسیر گام بردارد و دولت هم باید شرایط سیاسی را فراهم کند تا کشورهای خارجی با رغبت به حوزه سرمایهگذاریهای صنعت لوازم خانگی ورود کنند. اما متاسفانه با این شرایط جدید که به دلیل تحریمها حاکم شده است، سرمایه گذاران بینالمللی به ایران نمیآیند.
یکی از چالشهایی که چند سالی است تولیدکنندگان با آن مواجه هستند، مقوله قاچاق است. به نظر شما قاچاق چه تاثیری بر بازار داخلی لوازم خانگی داشته است؟
زمانی که واردات محصولات ساخته شده آزاد بود، همه شرکتهایی که در حال حاضر فعال هستند آن زمان هم فعالیت داشتند و سهم خودشان را در بازار به دست آورده بودند. نمیگویم اکنون شرایط برای تولیدکننده داخلی بدتر شده است، تنها شرایط بازار مقداری بهتر شده اما شرایط واردات خیلی بدتر شده است. یعنی در واردات مواد اولیه و خطوط اعتباری مشکل داریم. البته خوشبختانه با برنامهریزیهایی که دولت با هدف یکپارچهسازی در اطلاعات انجام داده مسیر مساعدی را برای مقابله با قاچاق ایجاد کرده است. اکنون با وارد کردن یک کد اختصاصی، کل رزومه کاری سازمان یا بنگاه نمایان میشود. اینکه چه مقدار ارز گرفته و یا چه میزان تولید یا صادرات داشته است. این شفافسازی باعث شده تولیدکنندگان داخلی که واقعی هستند در کارزار فعالیتهای تولیدی باقی بمانند.
البته در ارتباط با واردات کالاهای قاچاق باید گفت، قاچاق لوازم خانگی در حال حاضر به دلیل کاهش فاصله قیمتی ارز نیما با ارز آزاد تقریبا دیگر سودآور نیست. با این حال قرار است تمام تولیدات داخلی کدگذاری شود که البته این موضوع زمانبر است. اگر سیاستگذاران بخواهند سریع عمل کنند باید مرزها و مبادی ورودی را کنترل کنند. اگر دولت واقعا همت کند، نباید اجازه ورود تیراژ بالای چنین کالاهایی را بدهد. اگر دولت مانع اینکار نشود، لطمه بزرگی به تولید داخلی زده میشود و سود اصلی را قاچاقچیان میبرند. در این میان کولهبری و بازارچههای مرزی درصد زیادی از حجم قاچاق را تشکیل نمیدهند، اما براساس گفته متولیان، قاچاق فعلی، یک قاچاق سازمانیافته است. اگر اینگونه باشد بسیار خطرناک است و ضربه زیادی به تولید و همچنین اشتغال در کشور وارد میشود.
جدا از چالشهای صادراتی و قاچاق، مشکلات پیشروی صنعت لوازم خانگی را چگونه دستهبندی میکنید؟
اگر نگاهی به بازار داشته باشید به دو مشکل اساسی پی خواهید برد. زمانی که قیمت ارز ۵/ ۲ برابر شد، نقدینگی واحدها هم باید قاعدتا ۵/ ۲ برابر میشد. اما این اتفاق رخ نداد و بنگاهها با معضل کمبود سرمایه در گردش مواجه شدند. اکنون واحدهای تولیدی، نقدینگی کافی برای حیات یا ادامه دادن با همان میزان تولیدات قبلی را ندارند. این یک معضل بزرگ است و باید نقدینگی ارزان قیمت از طرف دولت تزریق شود. دولت حتی سال قبل اعلام کرد که بستههایی برای حمایت از تولید در دستور کار قرار دارد اما آن بستهها هنوز هم باز نشده است. اگر این بستهها عملیاتی میشد، شاید شرایط بهگونهای دیگر رقم میخورد. بنابراین در شعارها گفته میشود که از تولید و تولیدکنندگان حمایت میشود، اما در عمل چیزی دیده نمیشود.
اما یکی دیگر از مشکلات صنعت لوازم خانگی این است که مردم دیگر رمقی برای خرید محصولات سرمایهبر ندارند. یعنی درآمدها دیگر آنچنان نیست و آنها هم درآمدشان دو و نیم برابر نشده است که بتوانند قدرت خرید بالایی داشته باشند. بنابراین تحریک تقاضا هم بسیار مهم است که باید یکسری وامهای ارزانقیمت به خانوارهای هدف تخصیص دهند تا بتوانند رونق را به بازار بازگردانند. یکی از راهها برای رونق تولید قاعدتا این است که نقدینگی را برای تولیدکنندگان فراهم کنیم و یک وام هم به خریداران بدهیم تا این چرخه به حیات خود ادامه دهد.