دمای تغییر حالت صادرات

کمبود نقدینگی یکی از دست‌اندازهایی است که بر سر راه تولیدکنندگان لوازم خانگی قرار دارد. در اقتصاد ایران همواره از مشکل محدودیت نقدینگی بنگاه‌ها به‌عنوان یکی از عوامل بازدارنده رشد و توسعه اقتصادی کشور یاد شده است؛ به‌نحوی که در بیشتر پایش‌های محیط کسب‌وکار کشور، عدم دسترسی به تامین مالی بیرونی و نرخ بالای منابع استقراضی در صدر مشکلات بنگاه‌ها قرار دارد. از یک‌سو، بنگاه‌ها تقاضای تسهیل در دسترسی به تسهیلات بانکی و کاهش هزینه مالی این تسهیلات را دارند، از سوی دیگر شواهد چند دهه گذشته بیانگر آن است که این سیاست یک مسکن کوتاه‌مدت بوده و قادر به حل ریشه‌ای مشکل محدودیت نقدینگی بنگاه‌ها نخواهد بود. این موضوع نه‌تنها به یکی از چالش‌های حوزه سیاست‌گذاری اقتصادی در کشور تبدیل شده است، بلکه به چالشی مهم برای صنایع از جمله صنعت لوازم خانگی تبدیل شده است.

اما یکی دیگر از مسائلی که در صنعت لوازم خانگی چالش‌برانگیز شده است، تولید برخی محصولات زیرپله‌ای با برند تقلبی است. این محصولات تقلبی با نام‌های مختلف بدون پرداخت بیمه و مالیات تولید می‌شود. این محصولات گمنام با قیمت‌های به نسبت ارزان‌تر از محصولات ساخت‌شده توسط تولیدکنندگان واقعی داخلی در بازار خرید و فروش می‌شوند. در این میان تولیدکنندگان شناسنامه‌دار در صنعت لوازم‌خانگی به دلیل اینکه خدمات پس از فروش به مشتریان ارائه می‌کنند، برخلاف محصولات تقلبی زیرپله‌ای، باید با قطعاتی با کیفیت کالاهای‌شان را تولید کنند.

وضع قوانین متضاد و خلق‌الساعه، یکی دیگر از مسائلی است که برای تولیدکنندگان این صنعت پیشتاز مشکل‌آفرین شده است. تغییر قوانین گاه منجر به بروز نوسانات قیمتی در بازار می‌شود و این موضوع در نهایت به کسب‌وکارها از طریق کاهش صادرات و قطع ارتباطات بین‌الملل با کشورهای هدف منجر می‌شود. بدون شک یکی از اساسی‌ترین اهداف مسئولان هر کشور، افزایش سطح رفاه و آسایش مردم است و این مهم حاصل نمی‌شود مگر آنکه جامعه از سطح قابل قبولی از رشد و توسعه اقتصادی برخوردار باشد. از طرف دیگر قابل اشاره است که توسعه اقتصادی در ارتباط متقابل با صادرات قرار دارد، یعنی موفقیت در صادرات باعث افزایش رشد و توسعه اقتصادی می‌شود و این عامل خود سبب گسترش صادرات می‌شود. بنابراین بررسی موانع موجود در راه صادرات صنایع مختلف از جمله صنعت لوازم خانگی و چگونگی برطرف کردن این موانع از اساسی‌ترین مطالباتی است که باید در یک جامعه مورد توجه قرار گیرد.

بررسی بازارهای هدف نشان می‌دهد که بازارهای کشورهای مجاور از بازارهای جذاب برای محصولات صادراتی ایران از جمله صنعت لوازم خانگی است. بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند که صادرات محصولات به بازارهای مذکور می‌تواند سالانه به چند میلیارد دلار برسد که تاکنون این هدف تحقق نیافته است. اما چه عواملی باعث شده که صادرات صنعت لوازم خانگی به برخی کشورها سخت شود؟ موانع صادرات را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول، موانع داخلی-محلی صادرات است که اشاره به عملیات در درون مرزهای محلی داشته، بیان‌کننده محیط داخلی شرکت است. از جمله آنها می‌توان به تمایل و علاقه درونی مدیریت برای تامین نیاز داخلی، ظرفیت ناکافی تولید و عدم تربیت کادر مورد نیاز برای صادرات اشاره کرد. دسته دوم، موانع بیرونی-محلی صادرات هستند. این موانع در محیط خارجی شرکت قرار دارند، اما در محدوده جغرافیایی محیط محلی جای می‌گیرند. از جمله موانع مذکور می‌توان به هزینه بالای تامین مالی سرمایه‌گذاری‌ها، مشکلات موجود در مستندسازی‌های موردنیاز، کمبود دانش مدیریتی و ضعف برنامه‌های تشویقی و حمایتی دولت اشاره کرد. دسته سوم، موانع بیرونی-خارجی صادرات هستند که در محیط خارجی شرکت قرار دارند و مربوط به محیط بین‌الملل یا کشورهای بازار هدف می‌شوند و از جمله این موانع می‌توان به ترجیحات متفاوت مصرف‌کنندگان خارجی، عدم آشنایی و آگاهی از توافق‌نامه‌های بازرگانی و موارد متعدد دیگر اشاره کرد.

حال این سوال مطرح است که برای تقویت صادرات صنایع لوازم خانگی چه باید کرد؟ تغییر و تاثیر در محیط‌های ملی و تا حد زیاد در محیط بازار هدف، از وظایف و اختیارات سیاست‌گذاران کشور است. بنابراین جزء اساسی و ضروری وظایف سیاست‌گذاران است که هر چه بیشتر در بهبود وضعیت محیط‌های مذکور تلاش کنند. اما چگونه؟ سیاست‌گذاران باید در تدوین استراتژی‌های کلان کشور اقدامات لازم را انجام دهند و به‌عنوان مثال با همکاری دولت و موسسات ایرانی و موسسات دولتی و خصوصی کشورهای هدف، مراکزی برای پشتیبانی تبلیغاتی در بازارهای هدف ایجاد کنند. از سوی دیگر شرکت‌های صادرکننده باید قبل از ورود به هر بازار، محیط آن را از جمیع ابعاد بررسی کنند و چنانچه از لحاظ مولفه‌های سیاسی، اقتصادی، رقابتی و اطلاع‌رسانی مساعد بود و یا توانایی تطبیق خود را با شرایط نامساعد فراهم دیدند و یا نوعی مزیت را برای خود شناسایی کردند وارد آن بازار شوند.

اما متاسفانه برخی تولیدکنندگان که اهمیتی به کیفیت محصول نمی‌دهند موجب بدنامی‌تولیدات داخلی شده‌اند این در حالی است که کیفیت برخی از محصولات شرکت‌های داخلی هم پای برند‌های برتر دنیا پیش رفته و حتی موفق به صادرات محصولاتشان نیز شده‌اند. در واقع تولیدکنندگان اگر صادرات‌گرا نشوند، سهم بازار داخلی را از دست خواهند داد و تولید بهتر، نیازمند ارتقای دانش، فناوری و سرمایه‌گذاری بیشتر است و در صورتی که تولیدکنندگان به سمت اخذ دانش فنی از خارجی‌ها نروند و با آنها به سرمایه‌گذاری و کار مشترک نپردازند، از گردونه حذف خواهند شد. من بارها تاکید کردم اگر تولیدکنندگان محصولات باکیفیت ایرانی، صادرات‌گرا نشوند و کالاهای صادراتی تولید نکنند، در آینده نزدیک حتی نمی‌توانند سهم بازار داخلی شان را حفظ کنند؛ اما فراموش نکنیم نگاه صادراتی، قیمت و کیفیت مناسب محصول و خدمات پس از فروش می‌خواهد. متاسفانه سود بالای تسهیلات، گرانی مواد اولیه و مشکلات بیمه تامین اجتماعی و مالیات بر ارزش افزوده در تقابل با رقبای جهانی، از مهم‌ترین مشکلات تولید لوازم خانگی در کشور است.

از سوی دیگر، در طول دهه‌های گذشته، تکیه دولت بر درآمدهای نفتی موجب بروز فقر تکنولوژیک و عقب‌ماندگی صنعتی اقتصاد کشور شده است. صنعت لوازم خانگی به‌عنوان دومین صنعت بزرگ در اقتصاد کشور به‌لحاظ برخورداری از پتانسیل ایجاد اشتغال، می‌تواند نقش مهمی در توسعه صادرات غیر نفتی و خروج کشور از رکود اقتصادی حاکم داشته باشد. در چارچوب اقتصاد مقاومتی و سازگار با اهداف دولت مبنی بر حمایت از تولید ملی، لزوم توجه به این حوزه از صنعت بیش از پیش ضروری به‌نظر می‌رسد.

دوام فعالیت برند یکی دیگر از الزامات است. اگر به تاریخچه تولید لوازم خانگی ایرانی نگاه کنیم ده ها برندظهور کرده و بعد از مدتی فراموش شده‌اند. نکته مهم دیگر تلاش در جهت به‌روز رسانی مدلها و قابلیت‌های محصولات تولیدی در داخل کشور است. مردم عزیز ایران بسیار باهوش و فهیم هستند و برای انتخاب لوازم خانگی معمولاً دنبال بهترین هستند. مسئله دیگر کنترل قیمت تمام شده محصولات و رقابت پذیر نبودن آنها می‌باشد و مهمترین راهکاری که می‌تواند صنعت را نجات دهد، تغییر رویکرد در قوانین از واردات کالای ساخته شده به حمایت واقعی از تولیدات داخلی است. ممکن است گفته شود ما قانون حمایت‌از تولید داخلی داریم ولی به نظر می‌رسد اینگونه قوانین کارساز نیستند و بایستی کاری کرد که در کشور تولید نسبت به واردات مزیت پیدا کند.