روزنه امید
چرا عرضه شکر نیاز به بازارسازی جدید دارد؟
نیاز به بازارسازی جدید
در گذشته و حدود ۲۸ سال پیش شکر در کیسههای کنفی صدکیلویی در ایران بستهبندی میشد، اما اکنون چند سالی است که شکر در کیسههای pp بستهبندی میشود. اگر در مورد اینکه استانداردها باید چه باشد صحبت شود، تاکید بر این موضوع ضروری است که محصولات چگونه به دست مصرفکننده میرسد؛ در چنین مقیاسی است که میتوان گفت صنعت قند قابلیت این را دارد که تمام نیاز جامعه را تامین کند. معمولاً استاندارد استفاده از شکر در کشور این است که مصرفکننده با مراجعه به سوپرمارکتها شکر مورد نیاز خود را با یک بسته برطرف کند. اما اگر مانند کشورهای اروپایی، بستهبندی در وزنهای مختلف وجود داشته باشد و تیپهای متفاوتی از شکر مانند «شکر قهوهای»، «سفید»، «رنگی» یا «ارگانیک» در دسترس مصرفکنندگان قرار داده شود، تعریف ما از استانداردها دستخوش تغییراتی میشود. در ایران چنین بازاری با این تنوع در بخش محصولات شکری وجود ندارد. به عبارت دیگر بازارسازی، فرهنگسازی و آگاهی به مردم کشور در این مورد انجام نشده است و مصرفکننده از بازار تنها یک شکر سفید را مطالبه میکند.
نسبت عرضه و تقاضا
رکورد تولید شکر در ایران، حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن است که این میزان تولید از محل کارخانههای چغندری و کارخانههای نیشکری بود؛ اما ارزیابیها نشان میدهد، مصرف شکر در کشور دو میلیون و ۲۰۰ هزار تن است که این نشاندهنده یک خلأ در این بخش است. این در حالی است که در چنین شرایطی برخی از متولیان پای موضوع خودکفایی در شکر را به میان میکشند و صحبتهایی در این مورد از گوشه و کنار شنیده میشود. احتمالاً منظور این دسته از متولیان از خودکفایی شکر، ذخایر شکری است که در کارخانهها وجود دارد. زیرا در حال حاضر، تولید شکر به سطح تامین نیاز داخل یعنی همان دو میلیون و ۲۰۰ هزار تن نرسیده است. بنابراین خلئی که بین میزان تولید و میزان مصرف شکر وجود دارد، باید از راه واردات برطرف شود که متولی این امر هم وزارت جهاد کشاورزی است. این وزارتخانه برای تنظیم و تعادلبخشی بازار شکر، مقداری شکر خام وارد میکند. این میزان واردات را یا خود دولت یعنی شرکت بازرگانی دولتی ایران که وابسته به وزارت جهاد است وارد میکند یا در حال حاضر به خود کارخانهها مجوز واردات شکر خام میدهند تا این خلأها جبران شود. در این بین میتوان گفت که شرکت بازرگانی دولتی کمک خاصی به فعالان اقتصادی نمیکند و وظیفه این سازمان، تنظیم بازار داخلی است. شرکت بازرگانی دولتی بعد از برآورد و پیشبینی میزان کمبود شکر در کشور، مبادرت به واردات کالا میکند تا مانع از بروز نوسانات در بازار شود.
مقابله با چالش خشکسالی
جانمایی و مکانیابی کارخانه قند نقشجهان که در سال ۱۳۴۵ احداث شد، به صورت کاملاً کارشناسی صورت گرفت. در آن روزها شرایط اقلیمی کشور بهگونهای بود که رودخانه زایندهرود بسیار پرآب بود و بارشها در استان اصفهان به اندازه امروز ناچیز نبود. در این شرایط استانهای اصفهان و فارس، خودشان چغندرقند مورد نیاز کارخانهها را تامین میکردند. اما اکنون با تغییرات اقلیمیای که کشور با آن به ویژه در این استانها چند سالی است مواجه شده است، کمبود آب باعث شده است که نتوان میزان مورد نیاز چغندر را در این استانها تولید کرد. امروز به دلیل پیشروی ایران به سمت خشکسالی، چغندرقند تنها در هشت استان کشور که عموماً در رشتهکوههای زاگرس قرار دارند، تولید و برای نیاز تولیدکنندگان و مصرفکنندگان عرضه و توزیع میشود. به دلیل اینکه این استانها در مقوله بارندگیها از شرایط بهتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند، محصولاتی مانند چغندرقند که به میزان زیادی آب برای کشت نیاز دارند، بهتر عمل میآید. این در حالی است که خود پروسه تولید صنعتی هم آببر است.
در زمان احداث کارخانه قند نقشجهان، پنج حلقه چاه وجود داشت و یک کانال هم بود که از رودخانه زایندهرود آب را به کارخانه منتقل میکرد؛ در نتیجه این کارخانه دارای یک حقآبه شد. اما امروز شرایط آبی کارخانه با گذشته متفاوت شده است. از بین پنج حلقه چاه که تقریباً آب مورد نیاز کارخانه را تامین میکرد، تنها سه حلقه باقی مانده است که آنها هم آب را نصفه و نیمه به بالا هدایت میکنند، همچنین این در حالی است که سهم کارخانه از آب زایندهرود به دلیل خشکسالیها کاملاً قطع شده است. البته امسال به دلیل میزان بارندگیهایی که محسوس بود، آب به این رودخانه بازگشته وگرنه امروز آب رودخانه نیز قطع بود. با این اوصاف و بر اساس محاسباتی که صورت گرفته، به نظر میرسد کارخانه قند نقشجهان با این شرایط باید فعالیت خود را متوقف میکرد؛ زیرا آب کافی برای فرآیند تولید وجود نداشت. اما در طول سالهای گذشته یک منبع جدید آبی به نام آب مجازی پیدا شد؛ آب مجازی همان آبی است که داخل چغندرقند است که در این کارخانه بازیافت میشود. زیرا یک چغندرقند تازه، ۷۰ درصد آب دارد و ۳۰ درصد باقیماندهاش نیز ماده خشک است. در این کارخانه آن ۷۰ درصد آب بازیافت و تصفیه میشود و مورد استفاده قرار میگیرد.
تجربه صادرات شکر ایران
کارخانه قند نقشجهان، بهعنوان یکی از تولیدکنندگان عمده شکر در سطح کشور، سال ۱۳۴۵ نخستین سال بهرهبرداری خود را آغاز کرد. این کارخانه که توسط کمپانی سهکوپ لهستان احداث شد، با بیش از ۴۵ سال تجربه به همت علی و حسین همدانیان در مساحتی بالغ بر ۱۲۴ هکتار ساخته شد و با هدف تولید فرآوردههای قندی و محصولات جانبی به عنوان تامین بخشی از نیاز صنایع غذایی کشور شروع به فعالیت کرد. ارزیابیها نشان میدهد ظرفیت کارخانه در زمان تاسیس، ۱۵۰۰ تن چغندرقند در شبانهروز بود که در حال حاضر این مقدار به ۲۰۰۰ تن در ۲۴ ساعت رسیده است.
از آنجا که تولید شکر به خودکفایی نرسید، طبیعتاً صادرات به آن معنا در این بخش شکل نگرفته است. سال ۱۳۹۵، همزمان با اینکه داعش، موصل را در عراق تصرف کرد و شمال عراق جدا شد، ورود مواد غذایی به کل این کشور که از طریق ترکیه انجام میشد قطع و با دستاندازهایی مواجه شد. این موضوع بهتبع شامل شکر هم شد و شکر به عراق نرسید. بعد از این اتفاقات، سیاستگذاران عراق فراخوانی را مبنی بر کمک سایر کشورها منتشر کردند. کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعلام کردند که شکر عراق را تامین خواهند کرد. از آن طرف ایران نیز تصمیم گرفت که شکر مورد نیاز عراق را تامین کند. کارخانههای نیشکری خوزستان، پنج هزار تن شکر تولید و به بغداد ارسال کردند. وقتی محمولهها به عراق رسید، شکرها را آزمایش کردند که آیا با استانداردهای عراق همخوانی دارد یا نه. بعد از انجام آزمایشها، پنج هزار تن شکری که فرستاده شد، به کشور بازگردانده شد؛ اما ایران اصرار داشت که همچنان کمبود غذایی عراق را جبران کند. در همین راستا شرکت بازرگانی دولتی فراخوانی منتشر کرد و از ۴۰ کارخانه شکر کشور درخواست کرد تا شکری را تولید کنند که با استانداردهای عراق مطابقت داشته باشد. بعد از آن تنها نمونهای که پذیرفته شد، شکر تولیدی کارخانه قند نقشجهان بود و ۱۷ هزار تن بار از این کارخانه به عراق ارسال و بعد تا ۲۵ هزار تن نیز تمدید شد. بنابراین میتوان گفت که صادرات شکر تنها به این یک مورد محدود میشود و به طور کلی در کشور، صادرات در این بخش معنا و مفهومی ندارد.
ارسال نظر