بستر بانکداری باز
بانکهای ایرانی چقدر از ابزارهای مدرن بهره میبرند؟
روند ۱: سرمایهگذاری چشمگیر بانکها برای دیجیتالی شدن
یکی از دلایلی که بانکها برای دیجیتالی شدن سرمایهگذاریهای کلان میکنند، فینتکها هستند. فینتکها با ابزارهایشان در صنعت بانکی تحولآفرین بودند. از تکنولوژی حداکثر استفاده را میکنند و بانکها برای اینکه در این رقابت عقب نمانند باید با تمام قوا بدوند. همچنین سیستمهای قدیمی و معماریهای فرآیندی پیچیده، توانایی بانکها را برای غنیسازی تجربه کاربری مشتریان محدود میکنند و اعمال الگوریتمهای تحلیلی پیچیده روی دادههای بانکی خیلی سخت میشود. نکته دیگری هم وجود دارد. امروزه مشتری یکی از مهمترین پارامترهایی که برای انتخاب بانک اصلی دارد، سهولت در انجام کارهای بانکی است. در اصل مشتری حق خودش میداند که کارهای بانکیاش را به سادهترین شکل، با ابزارهایی که دوست دارد و حتی کاملاً شخصیسازیشده دریافت کند. تجربهای که مشتری در صنایع دیگر داشته مثلاً صنایع خردهفروشی آنلاین یا صنعت تلکام کاملاً در شکلدهی به چنین انتظاراتی نقش داشته است.
بانک BNP Paribas بودجه سه میلیارددلاری برای دیجیتالی شدناش در نظر گرفته است. بانک BBVA نیز با سرمایهگذاری کلانی که روی داراییهای IT خود انجام داده است، مشتریان دیجیتالی خود را از ۳۳ درصد در ژوئن ۲۰۱۶ به ۳۹ درصد در ژوئن ۲۰۱۷ رسانده است. در ایران نیز رقابت شدیدی برای ارائه سرویسهای مالی و بانکی از طریق ابزارهای دیجیتالی وجود دارد. هزینههای زیادی صرف تولید این ابزارها و بعد از آن صرف عملیاتی کردن آنها در سمت مشتری میشود. کمپینهای تبلیعاتی بزرگ و جایزههای سنگین از اقداماتی است که بانکهای ایرانی برای عملیاتی کردن ابزارهای بانکی خود درسمت مشتریان انجام میدهند.
روند ۲: بانکها هرچه بیشتر و بیشتر با فینتکها همکاری میکنند
بانکها به این نتیجه رسیدهاند که برای نوآوری بیشتر، تولید منابع مالی متنوعتر، سرعت بالاتر و حتی هزینه پایینتر، خوب است که با فینتکها همکاری داشته باشند. فینتکها علاوه بر مزایای گفتهشده این مزیت را دارند که به واسطه کوچک بودنشان همیشه یک سرویس خاص از انبوه سرویسهای بانکی را در دست میگیرند و به این واسطه، محصولی که تولید میکنند عمق و دقت بالاتری دارد. ضمن اینکه شخصیسازی و پاسخگویی به نیازهای مشتری را بهتر انجام میدهند.
فینتکها هم در ایران هم در خارج از ایران، سرویسهای مختلفی نظیر پرداخت فرد به فرد، تامین مالی جمعی، پرداختهای با شرایط متنوع و دهها سرویس مالی دیگر را با استفاده از موبایل و اینترنت و شبکههای اجتماعی ارائه میدهند. PayPal که بزرگترین فینتک دنیاست عملاً با یک ایده ساده پرداخت بر اساس ایمیل شکل گرفت و اکنون از بسیاری از بانکهای دنیا بزرگتر و قدرتمندتر شده است. یک مطالعه جدید نشان میدهد حدود ۷۰ درصد کاربران آمریکایی ترجیح میدهند بهجای استفاده از بانکهای خود از سرویسهای مالی ارائهشده از سوی گوگل، آمازون، اپل و پیپل استفاده کنند. تخمین زده میشود که برای هر محصول بانکها حدود چهار هزار محصول رقیب وجود دارد. بهرغم چنین فعالیت گستردهای بیش از ۶۰ درصد از مدیران بانکی در آمریکا از خطراتی که فینتکها در آینده نزدیک برای بانکها ایجاد خواهند کرد آگاه نیستند.
البته واقعیت آن است که فینتک در ایران بسیار عقبتر از دنیاست. تعداد فینتکهای ایرانی کم است ضمن اینکه در سمت بانکها هم آمادگی کار با فینتکها وجود ندارد. البته غیر از فینوتک، برخی بانکها بدون ایجاد پلتفورم، بهصورت محدود و بسته API ارائه میدهند ولی هنوز بانکهای ایرانی ضرورت حرکت به سمت همکاری با فینتکها را درنیافتهاند و عمدتاً این کار را به چشم یک کار تبلیغی و نمایشی میبینند. البته با کاهش اخیر نرخ سود بانکی و دشوارتر شدن شرایط برای بانکها و رقابتیتر شدن این صنعت احتمالاً بهزودی این فضا تغییر خواهد کرد.
در حوزه قانونگذاری هم بانک مرکزی اخیراً گامهایی برای ایفای نقش رگولاتوری در این حوزه برداشته است. حتی مدتی پیش با چند شرکت مشاور معتبر خارجی مذاکره شد تا چارچوب و ضوابط سندباکس فینتک ایران را تدوین کنند. اگرچه در این حوزه هم مانند دیگر حوزهها مساله تعدد دستگاههای تصمیمگیر و روشن نبودن وظایف و قوانین دستوپاگیر مانع مهمی است. به هر حال فینتک در ایران هنوز در مرحله نوزادی است اما به نظر میرسد این نوزاد خیلی سریع رشد کرده و راه خواهد افتاد.
روند ۳: بانکها دنبال این هستند که از شناسههای دیجیتالی فراتر از احراز هویت استفاده کنند.
یکپارچه شدن شناسههای افراد در همه بانکها و فراتر از آن در همه صنایع رویایی است که ویژگیهای بیومتریک افراد مانند رنگ چشم، عنبیه و اثر انگشت و... کمک زیادی به ایجاد آن کرده است و نهتنها کار شناسایی مشتری را راحتتر میکند بلکه امنیت را بالابرده و امکان این را که بانک بتواند رفتار مشتری را در زمانها و مکانهای مختلف ردیابی و از آن برای ارائه سرویسهای بهتر به مشتری استفاده کند زیاد میکند. همچنین در زمان ارائه سرویسهای مالی و بانکی، شناسههای دیجیتالی یکپارچه به اینکه بانک بفهمد فرد صلاحیت لازم برای دریافت آن سرویس را دارد یا نه (به صورت استعلام از مراجع مختلف) میتواند کمککننده باشد.
روند ۴: بانکها از هوش مصنوعی و روباتها برای افزایش بهرهوری و کارایی استفاده میکنند.
سرعت زیاد تغییرات در چشمانداز سرویسهای مالی و همچنین رقابت سخت و حاشیه سود پایین باعث میشود که بانکها به هر تکنولوژی جدیدی که به کاهش هزینههایشان و تجربه کاربری بهتر مشتریهایشان منجر شود روی خوش نشان دهند. یکی از مهمترین این تکنولوژیها، روباتها هستند. بانکها از تکنولوژی هوش مصنوعی و اتوماسیون فرآیندها از طریق روباتها در حوزههای مختلفی استفاده میکنند. از تعامل با مشتریان و عملیات مربوط به پشتیبانی آنها گرفته تا اتوماتیک کردن فرآیندهای ستادی پشت صحنه و کنترل تطابق با قوانین و مقررات. روباتهایی که برای چت کردن طراحی شدهاند و به سوالات بانکی مشتریان پاسخ میدهند، مثالهای قابل مشاهده آن هستند که در ایران هم توسعه پیدا کردهاند (مانند ویکی بانکی) و به مشتریان عرضه شدهاند.
به گفته Capgemini استفاده از این تکنولوژیها ۳۵ تا ۵۰ درصد بهرهوری را در حوزهای که تکنولوژی در آن استفاده شده بالا میبرد و این امکان را برای بانکها فراهم میکند که از این صرفهجویی در پیشبرد کارهای بزرگتر و متنوعتر استفاده کنند. ضمن اینکه به واسطه استفاده از هوش مصنوعی و روباتها همه تراکنشها ثبت و ضبط و دستهبندی میشود و در هر زمانی و به بهترین شکل قابل دسترسی و استفاده است که همین امر منجر به چابکی، دقت و انعطافپذیری بیشتری در تصمیمگیری میشود.
روند ۵: بانکها از دادهکاوی و تحلیل برای ایجاد تجربه مطلوب برای مشتری استفاده میکنند.
فرض کنید که شما هر زمانی که سراغ ATM میروید بعد از وارد کردن کارت و رمز و انتخاب منوی برداشت وجه از کارت و سایر مراحل استاندارد، ۱۵۰ هزار تومان پول برمیدارید و هیچوقت هم درخواست رسید نمیکنید. حالا شما مجدداً سراغ ATM بانکتان میروید و وقتی کارت و رمزتان را وارد میکنید دو گزینه میبینید. یکی برداشت وجه به مبلغ ۱۵۰ هزار تومان و یکی هم سایر سرویسهای بانکی. چقدر میتواند چنین تحلیلی از رفتار مشتری هیجانانگیز باشد. هر چقدر این شخصیسازیها بیشتر باشد و در ابزارهای مختلف یکپارچهتر باشد هیجانانگیزتر هم هست. تحلیل رفتار و دادههای مشتریان و ارائه سرویسهای خاص و شخصیسازیشده به آنها روند روز تمام صنایع است اما در صنعت بانکی به دلیل وجود دادههای زیاد ساختاریافته (اطلاعات تراکنشها و...) و اطلاعات غیرساختاریافته (دادهها و نظرات افراد در شبکههای اجتماعی) اهمیت بیشتری پیدا کرده است و سرمایهگذاری بیشتری روی آن انجام میشود.
در ایران چند مشکل برای همگام بودن با بانکهای دیگر دنیا و در این روند وجود دارد. یکی تکنولوژیهای دادهکاوی است که در ایران کم است. بعضی از این تکنولوژیها باید خاص زبان فارسی نوشته شوند و هنوز مطلوبیت کافی ندارند. دانش این حوزه هم کم است. افرادی که در حین اینکه تحلیلگرند، دانش برنامهنویسی و ریاضی و آمار بالایی باید داشته باشند. در کشورهای دیگر دانشمندان داده (data scientists) در دانشگاهها تربیت میشوند اما در ایران چنین درسی وجود ندارد و نتیجهاش کمیابی یا نایابی چنین افرادی است.
روند ۶: با بالا رفتن امنیت و کاهش ریسک تهدیدهای امنیتی، بانکها برای داشتن فرآیندهای کمهزینهتر به راهکارهای ابری (cloud) روی آوردهاند.
واقعیت این است که سن بسیاری از بانکها به قبل از اینترنت برمیگردد. چنین سیستمهایی با کارایی پایین، کار بانکها را برای ارائه محصولات جدید، مبتنی بر تکنولوژی روز و مشتریپسند خیلی سخت میکنند. وضعیتی که بانکها را مجبور میکند سیستمهایشان را تغییر دهند، فرآیندهای کاریشان را بهینه کنند و با ایجاد سطوح امنیتی بیشتری از سرویسهای مبتنی بر ابر استفاده بیشتری کنند. علاوه بر هزینه زیاد پیادهسازی و مدیریت دیتاسنترها، سرویسها و سرورهای داخلی، توجه زیادی که تامینکنندگان سرویسهای ابری به امنیت و استانداردهای بانکی و رگولاتوری دارند، منجر شده بانکها با اطمینان خاطر بیشتری سرویسهای خود را به تامینکنندگان این سرویسها برونسپاری کنند. در خارج از ایران تامینکنندگان سرویسهای زیرساختی و سیستمی مبتنی بر ابر مانند اوراکل یا آمازون طرفداران زیادی بین مدیران IT بانکها دارند.
از دیگر مزایایی که این سرویسها دارند شفاف کردن هزینههای IT، بالا بردن سطح مدیریت IT در بانکها (از عملیاتی به استراتژیک و راهبردی)، سهولت در ایجاد سرویسهای بانکی جدید و امکان توسعه جغرافیایی راحتتر است. ضمن اینکه تحلیل دادههای سنگین و استفاده از هوش مصنوعی از طریق این تکنولوژیها میتواند سریعتر و از نظر هزینهای بهصرفهتر باشد. در ایران معمولاً به دلیل ترس از مسائل امنیتی برونسپاری کاملی انجام نمیشود، یعنی ترجیح داده میشود یا داده در خود بانک ذخیره شود یا در شرکت در مالکیت بانک.
روند ۷: بانکهای چالشگر کاملاً دیجیتال تهدید جدی بانکهای خرد سنتی هستند.
بانکهای کاملاً دیجیتال شعبه ندارند اما مزایایی دارند که آنها را تبدیل به رقیب جدی و سخت بانکهای سنتی میکنند. مانند هزینههای عملیاتی پایینتر، امکان ارائه سرویسهای خاص به مشتری، امکان تمرکز بر niche market، انعطافپذیری و چابکی در تصمیمگیری، تکنولوژی سادهسازیشده و کانالهای دیجیتالی توزیعشده از این دست مزایا هستند. ضمن اینکه رگولاتورها در دنیا تلاش میکنند با ارائه مجوز به چنین بانکهایی، رقابت را سختتر کنند. بنابراین ورود این دست بانکها به فضای رقابت راحتتر از پیش شده است. رشد ابزارها و دانش تکنولوژیک سمت مشتری هم به پذیرش این بانکها کمک زیادی کرده است و سرمایهگذاری بیشتری برای ایجاد چنین بانکهایی انجام میشود.
از نمونههای موفق این بانکها در خارج از ایران میتوان N۲۶ را نام برد که بازار فریلنسرها و خویش کارفرمایان را نشانه گرفته است و سرویسهای خاص آنها را ارائه میدهد. بعضی بانکهای سنتی هم برای جا نماندن از فضای رقابت روی بانکهای چالشگر تمام دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند یا اینکه با فینتکها به صورت جدی همکاری میکنند. در ایران هم قبلاً یکبار مجوز بانک مجازی صادر شده و بعد باطل شده است و در حال حاضر تقاضا برای دریافت مجوز بانک مجازی از سمت شرکتها و بانکهای صاحب صلاحیت وجود دارد که باید دید بانک مرکزی چه تدبیری برای چنین درخواستهایی خواهد داشت.
روند ۸: استفاده از تکنولوژیهای block chain و Distributed Ledger Technology
Block chain یک پایگاه داده توزیع شده است؛ شبکهای از کامپیوترها در سراسر جهان که اطلاعات تراکنشها را به صورت رمزنگاریشده نگهداری میکنند. Block chain خود زیربخشی از تکنولوژی Distributed Ledger Technology) DLT) است. در ایران گرچه جدیداً بحثهای زیادی در این رابطه میشود اما کارهای مختصری انجام شده که بیشتر حالت آزمایشگاهی دارد نه عملیاتی. گرچه در تمام دنیا هم به صورت محدود عملیاتی شده است.
روند ۹: دادههای مالی مشتریان، فرآیند اعتبارسنجی مشتریان را تسهیل کرده است.
بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸، بانکها مجبور شدند فرآیندهای اعتبارسنجی مشتریانشان را سختگیرانهتر انجام دهند که باعث شد فرآیند وامدهی به مشتریان به کندی انجام شود. علاوه بر آن مشتریان با ضمانتها و اعتبارهای کمتر، به سختی میتوانستند نظر بانکها را برای پرداخت وام جلب کنند. این عوامل سبب شد افرادی که پولی برای وام دادن داشتند از این فرصت استفاده کنند و با استفاده از ابزارهای تکنولوژیک با بهرهای حتی بیشتر از بهره بانکی به کسانی که دنبال وام بودند، وام دهند که به آن وامدهی فرد به فرد (p۲p lending) گفته میشود. اعتبارسنجی مشتریان بر اساس الگوریتمهای پیچیده تصمیمگیری و با بهکارگیری دادههای پرداخت مشتریان، اطلاعات درآمدی فرد، دادههای موجود در شبکههای اجتماعی، خریدهای الکترونیکی و... انجام میشود. پلتفورم معروف Prosper که برای وامدهی فرد به فرد ایجاد شده است، وامهایی بین ۲۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰دلاری ارائه میدهد و افراد میتوانند با حداقل ۲۵ دلار در وام دادن و گرفتن بهره مشارکت داشته باشند.
در ایران استفاده از دادههای مالی مشتریان برای وامدهی چه به صورت شخص به شخص، چه اینکه بانک با استفاده از این دادهها اعتبارسنجی خاصی انجام دهد، وجود ندارد و معمولاً اگر وامی داده میشود بر اساس مانده موجودی و زمان خواب پول و ضمانتهایی است که فرد وامگیرنده میتواند در اختیار بانک قرار دهد.
روند ۱۰: بانکها با تامینکنندگان شخص ثالث برای پیادهسازی مدلهای جدید و مشتریمحور همکاری میکنند.
بانکها برای اینکه تجربه عالی برای مشتریان خلق کنند نهتنها باید با فینتکها، بلکه باید با کلیه موسسات مالی و غیرمالی که مشتری به نحوی با آنها تراکنشهای مالی و بانکی دارد در ارتباط باشد. مفهوم بانکداری باز بر اساس همین نیاز شکل گرفته است. در اکتبر ۲۰۱۵ پارلمان اروپا دستورالعمل جدیدی را برای خدمات پرداخت تصویب کرد که به PSD۲ شناخته میشود. در این دستورالعمل به ضرورت تشویق و بهکارگیری پرداختهای موبایلی و اینترنتی نوآورانه از طریق بانکداری باز تاکید شده است. در آگوست ۲۰۱۶، نهاد بازار و رقابت انگلستان، ۹ بانک از بزرگترین بانکهای انگلستان را مجبور کرد که به استارتآپهای مجوزدار، اجازه دسترسی مستقیم به دادههای مربوط به تراکنشهای حساب را بدهند و به این ترتیب بانکداری باز دیگر یک مفهوم نبود و رسماً در دنیا شروع شد.
بانکداری باز را میتوان یک مدل مبتنی بر همکاری تعریف کرد که در آن دادههای بانکی از طریق APIها بین دو یا چند نهاد مستقل به اشتراک گذاشته میشوند تا قابلیتها و خدمات بهتری به بازار عرضه شوند. بانکداری باز رابطه بانکها با مشتریانشان را از باب چگونگی تعامل با آنها، خدمات ارائهشده و همچنین کانالهایی که از طریق آنها این خدمات به مشتریان میرسند، بازتعریف میکند. در واقع در بستر بانکداری باز، بانک به یک پلتفورم تبدیل میشود که در آن شرکتهای شخص ثال (Third party) میتوانند با استفاده از اطلاعات و دادههای بانک روی این پلتفورم، برنامههای کاربردی تولید کنند.
همانطور که گفته شد، فناوریای که بانکداری باز را مقدور و عملیاتی کرده، API است. استفاده از APIها در صنعت بانکداری سابقهای نزدیک به دو دهه داشته و عموماً در طول این سالها در داخل سازمانها، به یک منظور مشخص و کاملاً تحت کنترل واحدهای فناوری اطلاعات توسعه و مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. اما در سالهای اخیر استانداردسازی آنها همزمان با افزایش استارتآپهای نوآور و رشد پدیده پردازش ابری منجر به پیدایش کاربردهای جدیدی از APIها در شیوههای سنتی کسب درآمد بانکها شده است.
مدل بانکداری باز-Accenture- ۲۰۱۷در ایران هم اقدامات خوبی برای توسعه بانکداری باز انجام شده است. یکی از نخستین گامها را شرکت توسن با ایجاد توسنبوم برداشت. توسن بوم بستری برای ارائه API به استارتآپهاست. هماکنون توسنبوم این قابلیت را دارد که API های بانکهای مختلفی که زیرسیستم «یاقوت» در سامانه جامع بانکی متعلق به شرکت توسن دارند ارائه کند. این APIها به صورت Close داده میشوند. اما برخی از این بانکها (دو تا سه بانک) پذیرفتهاند که API آنها به صورت OPEN ارائه شود. مدل کاری توسنبوم محدود به همکاری در فضای شراکت است یعنی کسبوکارهایی میتوانند از APIهای بانکی توسن بوم استفاده کنند که آماده واگذاری سهام یا شراکت در درآمد با توسنبوم باشند. شرکت فناپ هم از مدتی پیش شروع به ارائه API کرد که به صورت Close به تعداد معدودی از استارتآپهای مرتبط با این شرکت ارائه شده است.
اما به نظر میرسد در حال حاضر تنها بستر بانکداری باز در ایران، به معنای دقیق و درست آن فینوتک است که در ایران آغاز شده است. همه APIهای فینوتک به صورت Open و مبتنی بر استانداردهای مرتبط با PSD۲ ارائه شده و کنسول توسعهدهنگان فینوتک به صورت کاملاً دیجیتالی و باز قابل استفاده است. همچنین سندباکس فینوتک هم کمک میکند که عرضه عمومی APIها بدون ریسک انجام شود. مدل کاری فینوتک بر اساس کارمزد از سرویس است. هماکنون دو بانک با فینوتک همکاری میکنند. همچنین APIهای غیربانکی مربوط به بورس، بیمه، تلکام و... نیز بر روی فینوتک ارائه میشود.
ارسال نظر