بازیابی جایگاه سنگ ایران با راهاندازی نهضت بهرهوری
در عصر حاضر نیز نقش معادن و صنایع معدنی وابسته به سنگ یعنی کارخانههای فرآوری در زمینه ایجاد ارزش افزوده، رونق صادرات غیرنفتی و افزایش اشتغال در اقتصاد کشور قابل توجه است. آثار مثبت و بسیار موثر فعالیت کارخانههای فرآوری سنگ در نقاط مختلفی مانند تبریز، دهبید، قروه، نیریز، ازنا و بسیاری از مناطق معدنی دیگر کاملا مشهود و مشخص هستند؛ اما نکته قابل تامل، عدم تناسب بین حجم ذخایر، تعداد معادن و تعداد کارخانههای فرآوری فعال با جایگاه حقیقی این صنعت در اقتصاد کشور و بازارهای جهانی است. به عنوان مثال در حوزه سنگهای تزئینی با وجود ذخایر بالغ بر ۷ میلیارد تن و تعداد ۷۶۶ معدن و ۶ هزار کارخانه فرآوری سنگ، تنها ۷ درصد از کل تولید ما به بازارهای جهانی عرضه شده و کشور ما طی ۶سال اخیر در صادرات سنگ فراوری نشده رتبه چهاردهم و در خصوص سنگ فرآوری شده رتبه بیستم را به خود اختصاص داده است. این درحالی است که کشور ایران در تولید سنگهای تزئینی۱۰.۷ درصد تولید کل دنیا را به خود اختصاص داده است.
حال با توجه به آنکه ایران پس از چین، هند و ایتالیا به عنوان چهارمین تولیدکننده سنگ جهان به شمار میآید بنابراین لازم است تا این صنعت سهم خود را در بازارهای داخلی و خارجی بهبود بخشد. در این راستا حلقه مفقوده در تبدیل جایگاه بالقوه این صنعت به جایگاه بالفعل در عرصههای داخلی و خارجی، توجه به مقوله بهرهوری است. در حقیقت بهرهوری، حداکثر استفاده از منابع فیزیکی، نیروی انسانی و سایر عوامل تولید به روشهای علمی است به طوری که به کاهش هزینههای تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و تسریع رشد اقتصادی منجر شود. این درحالی است که متاسفانه در حوزه سنگ کشور، تولید با میانگین ۴۰ درصد ظرفیت اسمی خود انجام میگیرد. برای مثال بر اساس آمار سال ۱۳۹۴ با وجود آنکه ظرفیت اسمی تولید کوپ ۲۷ میلیون تن بوده است، اما در عمل ۱۳ میلیون تن کوپ تولید شد، در زمینه فرآوری سنگ ساختمانی نیز با ظرفیت اسمی ۱۶۰ میلیون مترمربع، تنها تولید ۵۰ میلیون متر مربع سنگ فرآوریشده محقق شد.
بنابراین میتوان با برپایی نهضت بهرهوری از هدر رفت منابع و انرژی کشور جلوگیری کرد. تا جاییکه در حوزه سنگهای ساختمانی با برپایی این نهضت در ۵ مرحله شامل مهندسی عملیات، استفاده از ماشینآلات بهروز، استفاده از تکنیکهای جدید، توجه به مسائل حمل و نقل و استفاده از باطلهها، بازیابی استخراج سنگ ساختمانی را که در حال حاضر حدود ۸ درصد است به ۸۰ درصد افزایش داد. در بحث مهندسی عملیات با توجه به آنکه الگوی فعلی تولید سنگ ساختمانی، با استخراج بلوک به وزن ۱۳ تن، با ابعاد ۱۵۰*۲۲۰*۱۵۰ سانتیمتر و وزن مخصوص ۲.۷ از معدن، با احتساب ۶ میلیمتر پرتی برای برش، ۲ میلیمتر پرتی به ازای صاب و ۱ میلیمتر پرتی برای انحراف از قائم تیغه در برش، جهت تولید یک اسلب (ورق) به ضخامت ۲۰ میلیمتر، جمعا ۹ میلیمتر پرتی خواهیم داشت. در این صورت با مجموع ۲۹ میلیمتر ضخامت اسلب و پرتی، از طول ۱۵۰ سانتیمتری، ۵۱ اسلب استحصال میشود. هر ورق با مساحت ۱۵۰*۲۲۰ سانتیمتر به ۶ پلاک به ابعاد ۶۰*۶۰ سانتیمتر تقسیم خواهد شد. در این صورت از هر اسلب مجموعا ۲.۱۶ مترمربع پلاک استحصال میشود که با احتساب ۵۱ اسلب، مجموعا ۱۱۰ مترمربع پلاک از یک کوپ سنگ ۱۳ تنی به دست خواهد آمد. بنابراین در این الگو، از هر تن سنگ ساختمانی، ۸.۵ متر مربع سنگ قابل فروش به دست میآید.
شکل ۱ : الگوی فعلی در نهضت بهرهوری سنگ ساختمانی
در الگوی جدید تولید سنگ ساختمانی، با استخراج بلوک به وزن 20 تن، با ابعاد 170*250*170 سانتیمتر و وزن مخصوص 2.7 از معدن، با احتساب 6 میلیمتر پرتی برای برش، 2 میلیمتر پرتی به ازای صاب و یک میلیمتر پرتی برای انحراف از قائم تیغه در برش، همانند الگوی قبلی جهت تولید یک اسلب (ورق) به ضخامت 20 میلیمتر، جمعا 9 میلیمتر پرتی خواهیم داشت. در این صورت با مجموع 29 میلیمتر ضخامت اسلب و پرتی، از طول 170 سانتیمتری، 58 اسلب استحصال میشود. در الگوی جدید هر ورق با مساحت 170*250 سانتیمتر به 6 پلاک به ابعاد 80*80 سانتیمتر تقسیم خواهد شد. در این صورت از هر اسلب مجموعا 3.84 مترمربع پلاک استحصال میشود که با احتساب 58 اسلب، مجموعا 222 مترمربع پلاک از یک کوپ سنگ 20 تنی به دست خواهد آمد. یعنی با الگوی جدید، از هر تن سنگ ساختمانی، 11 متر مربع سنگ قابل فروش به دست خواهد آمد.
شکل (2): الگوی جدید در نهضت بهرهوری سنگ ساختمانی
بنابراین ارزش یک تن سنگ در الگوی فعلی، 2.3 میلیون تومان و در الگوی جدید برابر با 2.6 میلیون تومان خواهد شد. با الگوی جدید در استخراج بلوکهای سنگ تزئینی و نما، علاوه بر کاهش هزینههای اولیه، با افزایش تناژ استخراجی در هر مرحله، به ازای هر تن سنگ 300 هزار تومان افزایش درآمد حاصل میشود. بنابراین الگوی جدید به لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفهتر میباشد. استفاده از ماشینآلات بهروز از دیگر مراحل مهم در تحقق نهضت بهرهوری سنگهای ساختمانی است، زیرا مهمترین مسئله در معدنکاری سنگهای تزئینی و ساختمانی، سالم ماندن سنگ و عدم ایجاد درزه و شکستگی در سنگ است. بنابراین با توجه به اهمیت بالای شکستن سنگ و جدا کردن کوپ سنگ در معادن، میتوان از ابزارهای سیمبرش الماسه و هاواژ جهت برش بلوکهای سنگی بهره برد. در واقع مزیت استفاده از این تکنولوژیها سرعت بالاتر در کنار بازیابی بیشتر است.
افزایش درزه و شکستگی در بلوکهای استخراج شده از معادن سنگ ساختمانی، میتواند باعث غیر قابل استفاده شدن بلوکها شود. هرچند که وجود این درزه و شکستگیها تا حدی امری بدیهی است اما میتوان با استفاده از تکنیکهای جدید در سنگهای ساختمانی به مقاومسازی بلوک سنگ از طریق تزریق در مرحله پیش از برش، کمک شایان توجهی به از بین نرفتن بلوکهای سنگ کرد. زیرا این روش باعث تولید پرتی کمتر، افزایش بازیابی سنگ، سودآوری بیشتر و همچنین افزایش زیبایی با تزریقات سلیقهای میشود.
توجه به مبحث حمل و نقل نیز تحقق نهضت بهرهوری را محتملتر میکند. در واقع از آنجاکه برخی واحدهای کارخانه سنگبری در محدوده معدن احداث نشدهاند، در نتیجه نیاز به حمل حجم زیادی از باطله (گل) وجود خواهد داشت. برای مثال با احتساب وزن مخصوص ۲.۷ تن بر متر مکعب، یک تن سنگ ساختمانی، ابعادی برابر با ۷۱*۷۱*۷۱ سانتیمتر خواهد داشت. بدین ترتیب از بلوکی با این ابعاد و با ۹ میلیمتر پرتی، تعداد ۲۴ اسلب با ضخامت ۲۰ میلیمتر استخراج میشود. در این صورت ۰.۱ متر مکعب باطله از هر تن سنگ حاصل میشود. بنابراین به ازای استحصال اسلبهایی به ضخامت ۲۰ میلیمتر از یک تن کوپ سنگ تزئینی، مقدار ۲۸۰ کیلوگرم گل تولید میشود. بنابراین میتوان با احداث کارخانه و عملیات برش در محدوده معدن از حمل گل و مسائل زیست محیطی آن جلوگیری کرد.
در نهایت استفاده از باطلههای استخراج سنگ ساختمانی به عنوان مرحله پنجم از فرآیند نهضت بهرهوری با ایجاد کاغذ سنگ، ایجاد لقمه سنگ از ضایعات سنگها، رنگآمیزی ضایعات و تشکیل سنگهای آنتیک رنگی، استفاده از ضایعات برای ایجاد آبگیر یا سیلبند، مالون، دیوار سنگی و استفاده از پودر سنگ آهک حاصل از ضایعات سنگبریها برای تولید آجر ساختمانی، میتواند سهم بسزایی در بازیابی صنعت سنگ داشته باشد.
انتظار میرود با تحقق نهضت بهرهوری، هزینه تمام شده تولید سنگ در کشور که در حال حاضر بسیار بالا است، کاهش یابد. در حال حاضرقیمت تمام شده بالای محصولات سنگ کشور باعث تعدیل سهم ایران در بازارهای جهانی شده است. برای مثال در کشورهای همسایه مثل امارات و قطر که بازار مصرف سنگ گستردهای وجود دارد، سهم واردات سنگ از کشورهای ایتالیا، اسپانیا و چین ۹۷ درصد و سهم کشور ما فقط حدود سه درصد است. این درحالی است که در سالهای اخیر تسخیر بازارهای جهانی برای بسیاری از شرکتهای تولیدی، صنعتی و بازرگانی از مهمترین رموز بقای آنها بوده است. بنابراین در گام بعدی با تحقق نهضت بهرهوری و به تبع آن کسب قدرت و قیمت رقابتی در بازارهای جهانی، به منظور ورود به تجارت فرامرزی، برندسازی باید در حکم بنیادیترین بخش مورد توجه قرار گیرد.
حال با آنکه ایران در تولید سنگهای تزئینی، نما و ساختمانی به لحاظ تنوع رنگ، جنس و ذخایر قابل توجه، موقعیت ویژهای نسبت به دیگر کشورها دارد، بنابراین تشکیل کنسرسیومهای صادراتی به منظور افزایش قدرت رقابت تولیدکنندگان این حوزه که حال با قیمتهای رقابتی وارد عرصه تجارت جهانی شدهاند، میتواند راهگشای مناسبی در امر برندینگ سنگهای ایران باشد، زیرا تولیدکنندگان به صورت فردی نمیتوانند در زمینه صادرات سنگ توفیق چندانی حاصل کنند بلکه با یک کار جمعی و گروهی میتوانند سهم بالایی در بازارهای خارجی داشته باشند و با ارزش افزوده بالاتر، ارزآوری بیشتری را برای کشور ایجاد کنند.
در نتیجه با توجه به حجم ذخایر سنگهای تزئینی و ساختمانی کشور و تعداد و تنوع معادن و به ویژه استقبال و تمایل بخش خصوصی برای فعالیت در این معادن و صنایع وابسته به آن و امور صادراتی، بازیابی جایگاه سنگ ایران در بازارهای داخلی و خارجی از طریق بهبود بهرهوری و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده، تشکیل کنسرسیوم صادراتی سنگ جهت برندسازی صنعت سنگ ایران، امری غیرممکن نخواهد بود، اما در تحقق این مسیر گاهی مشکلاتی از جمله وضع قوانین نادرست از سوی دولت مانند اعمال عوارض صادراتی میتواند عواقب غیرقابل جبرانی برای تولیدکنندگان داخلی پدید آورد تا جایی که اعمال عوارض شدید صادراتی بر سنگهای تزئینی ایران به منظور حمایت از تولید داخلی باعث از دست رفتن سهم بازار جهانی ایران به نفع کشور ترکیه شد یا به طور مثال از سال ۱۳۹۰ با لغو جوایز صادراتی، رشد صادرات کشور تحت شعاع قرار گرفت. همچنین اعمال یک نسخه واحد توسط دولت برای تمامی واحدهای سنگهای ساختمانی و تزئینی کار درستی نبوده زیرا هر واحد و هر نوع سنگ بر اساس میزان ذخیره، تولید و شرایط بازار، ویژگیهای مختص به خود را دارد و اعمال یک نسخه واحد ممکن است بر تولید برخی واحدها بیتاثیر و تولید برخی واحدها را نیز در شرایط غیراقتصادی قرار دهد.
به طور مثال در حوزه سنگهای تزئینی با وجود ذخایر ۷ میلیارد تنی و ذخایر قطعی ۳.۳ میلیارد تن و همچنین تولید سالانه حدود ۱۵ میلیون تن سنگ در کشور، تا چند قرن این ذخایر کافی خواهد بود زیرا با عنایت به رشد روزافزون تنوع و تعداد کالاهای جایگزینی مثل کاشی و سرامیک و سنگهای مصنوعی و تغییر سلیقه و ذائقه مردم به سمت استفاده از شیشه و کامپوزیت در نمای ساختمانها، به نظر میرسد که اگر امروز همانند کشور ترکیه که ۷۴ درصد از سنگ خود را به صورت کوپ و با ارزش افزوده پایینتر از فرآوری شده آن، صادر میکند، اقدام نکنیم در آینده، این ذخایر ممکن است دیگر ارزش اقتصادی نداشته باشد و مجبور خواهیم بود معادن سنگ خود را که موهبتی اقتصادی برای کشور است، دست نخورده رها کنیم. بنابراین در این راستا دولت میتواند با راهاندازی بسترهای لازم جهت برپایی نهضت بهرهوری، حمایتهای دولتی، اتخاذ سیاستهای مناسب تجاری و درنظر گرفتن شرایط واحدهای تولیدی و بازار در سیاستگذاریهای خود، تاثیر بسزایی در تحقق این امر ایفا کند که از جمله این حمایتها میتوان به اصلاح و تعدیل سیستم مالیات، پرداخت تسهیلات به کارخانههای سنگ برای بهروز کردن ماشینآلات فرآوری و حذف قوانین دست و پاگیر در زمینه صادرات اشاره کرد. تا بدین طریق روند تحقق جایگاه واقعی صنعت سنگ ایران تسریع شود.
ارسال نظر