گذار مشاغل به عصر روباتها
اتوماسیون یا همان خودکار شدن همه فرآیندها، یک پدیده جدید نیست. نگرانیها از تغییری که خودکار شدن بر بازار مشاغل بهجای میگذارد و اثرات آن بر اشتغال، به قرنها پیش حتی پیش از انقلاب صنعتی قرنهای ۱۸ و ۱۹ بازمیگردد. در دهه ۱۹۶۰ لیندون جانسون، رئیسجمهوری وقت آمریکا کمیسیونی را با عنوان «کمیسیون ملی فناوری، اتوماسیون و پیشرفت اقتصادی» راهاندازی کرد با این ایده که «فناوری مشاغل را نابود میکند اما کارها را نه.»
حالا پس از گذشت زمان و با پیشرفتهای سریع فناوریهای خودکارسازی از جمله هوش مصنوعی، سیستمهای خودکار و علم روباتیک، نگرانیها نسبت به سرنوشت مشاغل بار دیگر و با جدیتی بیش از پیش بازگشته است. موسسه مککنزی در پژوهش پیشین خود فرصتهای بالقوهای را که این خودکار شدن ماشینها برای اقتصاد جهان ایجاد میکند، مدت زمانی که این پدیده اثر خود را بر جای میگذارد و رونق شدیدی را که خودکار شدن ایجاد میکند، بررسی کرد. این موسسه گزارشی را به تازگی منتشر کرده اما یک گام جلوتر نهاده و دو موضوع را مورد بررسی قرار داده است: ۱- اختلال بالقوه در بازار نیروی کار ۲- منابع بالقوه تقاضای جدید نیروی کار که موجب اشتغالزایی میشود.
براساس یافتههای این پژوهش، فناوریهای مربوط به خودکار شدن کارها از جمله هوش مصنوعی و علم روباتیک، منافع شایانتوجهی را برای کاربران آنها، کسبوکارها و اقتصادها دربر خواهد داشت و خواهد توانست بهرهوری و رشد اقتصادی را افزایش دهد. شدت جابهجایی نیروی کار در نتیجه این فناوریها، به سرعت توسعه آنها، رشد اقتصادی و رشد تقاضای کار بستگی خواهد داشت. گر چه خودکار شدن فرآیندها موجب افت اشتغال در برخی حوزهها میشود، اما تغییرات بسیار زیادی را در پی خواهد داشت. بهعنوان مثال ۶۰ درصد از مشاغل، دستکم ۳۰ درصد از کارشان قابلیت خودکار شدن را دارد. خودکار شدن حتی میتواند موجب ایجاد مشاغلی شود که تا پیش از این وجود نداشتهاند و این درست همان کاری است که تکنولوژیهای پیشین انجام دادهاند.
براساس یافتههای جدید، با وجود آنکه حدود نیمی از فعالیتهای کاری فعلی جهان پتانسیل فنی آن را دارند که با فناوریهای کنونی به حالت خودکار درآیند، اما سهم مشاغلی که تا سال 2030 جای خود را به فناوریهای خودکار میدهند بسیار کمتر خواهد بود. دلیل آنهم عوامل فنی، اقتصادی و اجتماعی است که بر این انطباق تاثیرگذار خواهند بود. بررسیهای انجام شده در ۴۶ کشور جهان نشان میدهند که بین حدود صفر تا یکسوم فعالیتهای کاری، میتواند تا سال ۲۰۳۰ جایگزین شود. حد و حدود این جایگزینی هم بهطور متوسط تا ۱۵ درصد است. البته این موضوع، کشور به کشور متفاوت است چنان که کشورهای پیشرفته بیشتر از کشورهای درحال توسعه تحتتاثیر خودکار شدن مشاغل قرار میگیرند. یکی دیگر از یافتههای این پژوهشها نشان میدهد که بهرغم خودکار شدن مشاغل، همگام با رشد اقتصادها تقاضا برای کار و نیروی کار افزایش مییابد.
رشد اقتصادها نیز به نوبه خود تا حدودی ناشی از رشد بهرهوری حاصل از پیشرفتهای تکنولوژیک است. افزایش دستمزدها و مصرف بهویژه در کشورهای درحال توسعه، افزایش مراقبتهای بهداشتی برای جوامع درحال پیر شدن، سرمایهگذاری در زیرساختها و انرژی و دیگر روندها، موجب تقاضا برای کار خواهد شد. سرمایهگذاری مازاد در بخشهایی همچون زیرساختها و ساختوساز که به نوبه خود مفید هستند، برای کاهش ریسک کمبود مشاغل در برخی از اقتصادهای پیشرفته ضروری مینمایند. پیشبینیها نشان میدهند که تا سال ۲۰۳۰، بالغبر ۷۵ میلیون تا ۳۷۵ میلیون نفر از نیروی کار جهان (۳ تا ۱۴ درصد نیروی کار جهان) مجبور خواهند شد زمینه شغلی خود را تغییر دهند.
علاوه بر این، همه نیروی کار جهان مجبور خواهد شد خود را با ماشینیشدن کارها سازگار و منطبق سازد. بخشی از این انطباق میتواند با کسب تحصیلات بالاتر محقق شود، بخشی با صرف وقت بیشتر برای فعالیتهایی که نیازمند مهارتهای اجتماعی و احساسی است، با ابداعات مرتبط است یا دیگر مهارتهایی که خودکار کردن آنها دشوار است. لازمه همه اینها ایجاد زمینههای لازم توسط سیاستمداران برای حمایت از دستمزد نیروی کار در دوران گذار به سوی اتوماسیون است. اگر نیروی کار بتواند طی یک سال شغل جایگزین مناسبی بیابد، اتوماسیون یا خودکارسازی میتواند موجب تحریک رشد اقتصادی و در نتیجه منجر به اشتغال کافی تماموقت شود. اما اگر یافتن دوباره شغل مناسب به سختی صورت گیرد، بیکاری بهتدریج در کوتاهمدت افزایش خواهد یافت و دستمزدها سیر نزولی را طی خواهند کرد، سناریویی که باید کشورها از پیش خود را برای پیشگیری از آن آماده کنند.
ارسال نظر