پرسش کانونی درباره آلودگی هوا
جمعیت شهر-منطقه تهران به حدود ۱۴میلیون نفر رسیدهاست. آب سدهای کرج، لتیان، لار، طالقان و ماملو به تهران منتقل میشوند تا شاید بتوان آب شرب این جمعیت را تامین کرد. و از این مجرا طبیعت و زیستمحیط دشتهای اشتهارد، کرج، شهریار، طالقان، لار، جاجرود و ورامین دستخوش تحول و تخریب گسترده قرار گرفتهاند. با وجود این، هر سال در تابستان مردم با خطر کمآبی مواجه هستند. حضرات تصور میکنند که اگر توانستند آب را به منطقهای منتقل کنند، ظرفیت اقلیمی سکونتپذیری آن را هم افزایش دادهاند. حال آنکه ظرفیت اقلیمی موضوعی فراتر از تامین آب است و تابعی از سایر عوامل زیستی مناطق چون درجه حرارت، کیفیت خاک، گونههای گیاهی، زیست جانوری و مسائلی از این دست نیز هست. از این رو است که میبینیم شهرهایی چون تهران، اصفهان، تبریز، اهواز، مشهد، شیراز، قم، کرج و سایر کلانشهرها دچار چالش امکان سکونتپذیری شدهاند. در همین ارتباط، میتوان به طرحهای پرچالش انتقال آب از خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر به کویر مرکزی و شهرهای دور از دریا اشاره کرد. همگی این طرحها باوجود ظاهر مردمپسندانه آنها، ظرفیت فروبردن شهرهای مقصد در بحرانهای بزرگتر اقلیمی را همچون اصفهان دارند.
در چنین فضایی، دولت با طرح ملی مسکن به طرح مسکن مهر بازگشته است. در این طرح یکبار دیگر دولت در پی افزایش ظرفیت سکونتدهی پردیس است. شهر جدید پردیس که در هنگام تاسیس برای جمعیتی حدود ۱۴۰هزار نفر طراحی شدهبود، در همان آغاز، با پدیده کمآبی روبهرو بود. پس از آن در تصمیمی، دستور ساخت حدود یکصدهزار واحد مسکونی جدید در آن صادر شد. یعنی جمعیت آن به بیش از ۳۰۰هزار نفر فزونی یافت و اکنون نیز قرار است افزونتر شود. همین موضوع در مورد سایر شهرهای اطراف تهران مصداق دارد. اکنون بهجای نقد این موضوع، اخبار ساخت بیشتر مدام اطلاعرسانی میشود. کوتاه سخن آنکه تا چه حد باید تاسف خورد که منافع ملی و زندگی مردم، این چنین هزینه کسب محبوبیتهای زودگذر میشود و کمتر کسی با مردم صادقانه صحبت میکند.