اخلاق کسبوکار
چارچوبهای اخلاق سازمانی
«اخلاق» که تا پیش از آن فقط در فلسفه مورد بحث و بررسی قرار میگرفت، به مرور زمان از دهه هفتاد، موضوع «اخلاق کسبوکار» اهمیت بیشتری یافت و وارد دانشگاههای مدیریت و مقالات تخصصی مدیریت شد بهطوریکه از دهه نود به بعد تقریبا همه دانشگاههای معتبر آنرا در برنامههای خود گنجاندند. در قسمت اول مجموعه مقالات «اخلاق کسبوکار» عنوان شد که فساد اقتصادی یک اتفاق نیست بلکه یک پدیده است که زاییده نقصان در هر سه سطح «عامل فردی، ساختار سازمانی و نظام اقتصادی» است. در این مقاله کمی به موضوع مدیریت اخلاق کسبوکار در یک سازمان میپردازیم. بسیاری از سازمانهای بزرگ برنامه مدونی در این زمینه دارند که غالبا شامل موارد زیر هستند:
۱) چشمانداز سازمان: چشمانداز یک سازمان تصویری است از آنچه که در یک افق بلندمدت برای آن سازمان در نظر گرفته شدهاست. این اولین معیار برای پایش تصمیماتی است که در مجموعه گرفته میشود؛ آیا تصمیمی که گرفته شدهاست در راستای تحقق چشمانداز است؟
۲) ارزشهای سازمان: این مجموعهای از اصولی است که تصمیمات، برنامههای اجرایی و رفتار مدیران و کارمندان سازمان باید با آن مغایرت نداشته باشند. اصولی مانند صداقت، انصاف، عدمارتشا، توجه به محیطزیست، مسوولیت اجتماعی و امثال آن. هرچه این ارزشها سادهتر باشد و تضاد و دوپهلویی نداشته باشند، راحتتر میتوان آنها را دنبال کرد.
۳) منشور اخلاق سازمان: برای هر گروه و دپارتمان داخل سازمان بر حسب نیاز آن گروه و بهطور مشخص آنچه را که از کارمندان توقع میرود باید تعریف و به وضوح برای ایشان توضیح داد. این منشور باید با چشمانداز و ارزشهای سازمان همخوانی داشته باشد.
۴) مدیر اخلاق: در گروههای مختلف، یک فرد مسوولیت نظارت بر پیادهسازی منشور اخلاق را بر عهده دارد. متناسب با اندازه سازمان، ممکن است یک فرد خاص صرفا مسوول آن باشد یا این کار بهعنوان قسمتی از وظایف یک فرد تعریف شود. نظارت به پیادهسازی، ارائه مشاوره به افراد در موارد لازم، بررسی و تحلیل مواردی که تضاد بین چشمانداز، ارزشها و منشور اخلاف سازمان وجود دارد، ایجاد پلهای ارتباطی موثر با سطوح مختلف گروه از مسوولیتهای مدیر اخلاق است.
۵) کمیته اخلاق: چنین کمیتهای در ابتدا مسوول تعیین منشور اخلاق سازمان است و پس از آن سرپرستی مدیران اخلاق، ایجاد اصلاحات و تغییرات لازم در منشور را بر عهده دارد. در مواردی که مشکلی ایجاد میشود، کمیته اخلاق وظیفه بررسی، تحلیل و تصمیمگیری برای عکسالعمل مناسب را دارد. همچنین وظیفه تشخیص و پیشگیری از مواردی که میتواند منجر به رفتارهای غیراخلاقی شود بر عهده این کمیته است. بهعنوان مثال اگر اهداف یا پاداشی که برای گروه تعیین شدهاند، غیرواقعی هستند و باعث فشار زیاد و احیانا تصمیمگیری خارج از چارچوب اخلاقی سازمان میشود، کمیته باید پیشاپیش اقدام کند.
۶) آموزش کارمندان: افراد در بدو شروع بهکار در سازمان و همچنین بهصورت دورهای باید با منشور اخلاق سازمان و اهداف، چشمانداز و اصول ارزشی آن آشنا شوند. در کارگروههایی، نمونههای فرضی اما محتمل بررسی و بهصورت گروهی تمرین شوند. این آموزشها به کارمندان این توانایی را میدهد تا مواردی که دوپهلو هستند و شائبه غیراخلاقی بودن دارند را تشخیص دهند و تصمیم مناسب بگیرند.
۷) ارتباط امن کارمندان: در بسیاری موارد افراد ممکن است در مواجهه با موردی شهامت ابراز نظر یا برخورد با آن را نداشته باشند. لازم است که بستری در سازمان وجود داشته باشد که افراد بتوانند بهصورت داوطلبانه یا ناشناس موارد را مطرح کنند، مشاوره بگیرند و راهنمایی بخواهند.
۸) ارزیابی و پاداش: مانند هر عملکرد مهم سازمان، اخلاق سازمانی نیازمند ارزیابی مستمر در سطوح مختلف است. مدیران و کارمندان باید بدانند که موضوع منشور اخلاق جدی است و اجرای آن همراه با پاداش و سرپیچی از آن همراه با عواقبی است.
۹) ارزیابی و بهبود منشور اخلاق: معمولا موضوع اخلاق و چارچوبهای مربوطه در نظر و تئوری ساده و مشخص ولی در عمل پیچیده هستند و حتی ممکن است با سایر اهداف سازمان و حتی نظام اقتصادی و اصول اجتماعی مغایرتهایی داشته باشند. بنابراین منشور اخلاق سازمان باید بهصورت پویا دائما در حال ارزیابی و بهبود باشد. موارد مغایرت کشف و برنامهریزی و دستورالعمل لازم ابلاغ شود. این ارزیابی پویا در همه سطوح باید انجام گیرد، هم از بالای سازمان به پایین و هم از پایین سازمان به بالا.
۱۰) رفتار و پایبندی مدیران: در نهایت رفتار رهبران اصلی سازمان سرمشق و الگوی دیگران میشود. عدمپایبندی یا بیتفاوتی رهبران و مدیران اصلی به نکات غیراخلاقی (حتی کوچک) پایههای بهترین برنامههای سازمانی را متزلزل میکند.
موارد بالا هرچند برای یک سازمان لازم هستند، ولی هرگز کافی نیستند. شرکتی مانند اِنرون (Enron) منشور اخلاق داشت، ولی بزرگترین فسادها هم در آن اتفاق افتاد. از عوامل اصلی که در یک سازمان زمینهساز عملکرد غیراخلاقی میشود، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: عدمپایبندی مدیران به اخلاق، ایجاد تغییرات سازمانی سریع، تعیین اهداف غیرواقعی و غیرقابل دسترس برای افراد و گروهها، نحوه ارزیابی و پاداش مالی افراد به نوعی که با رفتار اخلاقی تضاد داشتهباشد و همچنین عدمتوجه به عملکرد حرفهای افراد در ارتقا سازمانی. در سازمان خود، همواره بررسی کنید که اگر فرد و یا گروهی بخواهد از روش و ترفند خاصی برای رسیدن به منافع شخصی بهره بگیرد، چه میتواند بکند؟