دیل موری: پاسخ مثبت به فرصت‌ها

موری طبق هر تعریفی، زندگی موفقی دارد و خودش می‌گوید: «حس فوق‌العاده هدفمندی و رضایت را در این مرحله از کارم دارم و می‌‌توانم هم به شرکت‌های در حال رشد و هم شرکت‌های پیشکسوت، مشاوره‌های تاثیرگذاری بدهم. تعریف موفقیت برای خودم این است که می‌بینم این شرکت‌ها در مسیر موفقیت قرار می‌گیرند.»  رزومه کاری خانم موری که سوابقی همچون مشاور کسب‌وکار، کارآفرین، مدیر غیراجرایی و سرمایه‌گذار فرشته در آن دیده می‌شود، الگوی یک موفقیت حرفه‌ای در بحبوحه رشد نوآوری و اختلالات دیجیتال است. او کارش را در شرکت PwC در نیوزیلند به‌عنوان یک حسابدار شروع کرد و بعد از آن در تاسیس یک شرکت نرم‌افزاری دیجیتال به نام امگا لاجیک در سال ۱۹۹۹ مشارکت داشت. روحیه پیشگامانه او باعث شد به سرعت شرکتش را به یک کسب‌وکار چند میلیون دلاری تبدیل کند و بعد از ادغام با یک شرکت دیگر، توانست آن را به شرکت فرست دیتا (First Data) بفروشد. 

طی دو دهه گذشته، موری پست‌های ارشد مدیریتی در بخش خصوصی و دولتی داشته و جایزه سرمایه‌گذار فرشته سال بریتانیا را در سال ۲۰۱۱ دریافت کرده است. او در حال حاضر، مدیر غیراجرایی شرکت نرم‌افزار حسابداری زیرو (Xero) است؛ شرکتی که آن را فوق‌العاده پیشرو می‌داند و اشتیاق او را برای مشاوره دادن به گروهی از شرکت‌های نوپای جاه‌طلب در بخش تکنولوژی و ارائه استراتژی‌های ورود به بازار و دیدن موفقیت آنها، برمی‌انگیزد. آیا او از ابتدای کارش در دهه ۹۰، نقشه راهی برای این موفقیت حرفه‌ای داشته؟ موری در پاسخ می‌گوید: «بله، طرحی داشتم که همه چیز را با آن شروع کنم. می‌دانستم که می‌خواهم در حسابداری همه‌چیز تمام شوم و تا می‌توانم تجربه به دست آورم و سپس پا در عرصه کسب‌وکار بگذارم. تصمیمم برای تحصیل در MBA اجرایی مدرسه کسب‌وکار لندن (که در سال ۲۰۰۰ در آن فارغ‌التحصیل شد)، بخشی از همین استراتژی بود؛ تا بتوانم مجموعه مهارت‌های گسترده‌تری ایجاد کنم و زندگی‌ام را به سوی کارآفرینی متحول کنم. در سال اولی که شرکت امگا را تاسیس کردیم، چشم‌انداز روشنی از آنچه می‌خواستم به دست آورم داشتم و ظرف پنج سال به گردش مالی نیم‌میلیارد پوندی رسیدیم. 

البته موفقیت‌های اینچنینی می‌توانند مثل یک ضربه‌گیر باشند. مثلا وقتی شرکت را فروختم، به این نتیجه رسیدم که نقشه راهم کمرنگ‌تر شده است. پس سعی کردم از آن به بعد انتخاب‌های شغلی‌ام بیشتر مبتنی بر فرصت‌شناسی باشد.»  موری می‌افزاید که کار کردن به‌عنوان یک زن در عرصه تکنولوژی هم مزایا دارد و هم می‌تواند چالش‌هایی به دنبال داشته باشد. از جمله چالش‌هایی که در هر کسب‌وکاری برای زنان وجود دارد، عدم وجود تنوع نیروی کار در رهبری ارشد سازمان‌ها است. این موضوعی است که موری با طی کردن پله‌های ترقی در کار، بیشتر و بیشتر متوجه آن شده است.  «در روزهای اول کارم، نبود تنوع‌پذیری چیزی نبود که خیلی توجهم را جلب کند. اما هر چه بیشتر پیشرفت می‌کردم، متوجه می‌‌شدم هر چقدر فضایی که در آن کار می‌کنم قدرتمندتر می‌شود، احساس تنهایی بیشتری می‌کنم.

این روزها در دنیای شرکتی، انگیزه بیشتری وجود دارد تا از طیف متنوع‌تر افراد استقبال شود و شاید مهم‌تر این است که سخت بکوشیم تا استعدادهای متنوع را با هر جنسیت و نژادی در محیط کار حفظ کنیم.» موفقیت بلندمدت برای موری بیشترین اهمیت را دارد. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار فرشته، او همواره به «برنده‌های آینده» فکر می‌کند؛ یعنی آن دسته از کسب‌وکارهای نوظهوری که چشم‌انداز، بازار دفاع‌ کردنی، استراتژی و قدرت اجرایی بالایی دارند تا با توفان‌های شروع یک کسب‌وکار جدید مقابله کنند.

موری در پاسخ به این سوال که چطور تشخیص می‌دهد کجا سرمایه‌گذاری کند و کجا سرمایه‌‌گذاری نکند، توضیح می‌دهد «سرمایه‌گذاری در استارت‌آپ‌ها با ریسک فراوانی همراه است بنابراین به یکسری معیارهای مشخص نیاز دارید. سپس باید در مورد کارآفرینانی که معتقدید اراده محکم برای تحمل سختی‌ها را دارند، چالش‌های جریان نقدی و سختی‌های اجتناب‌ناپذیری که با پیشرفت کار اتفاق می‌افتند، اطلاعات به دست آورید. تجربه من می‌گوید، چیزی که ریسک شکست را کم می‌کند این است که مدیر عاملی داشته باشید که سرمایه‌گذارانش هم مربیان بزرگی باشند؛ یا مشاوران فصلی، از تجربه، بینش و ارتباطات لازم برخوردار باشند تا کمک کنند وقتی همه چیز علیه شما است، راهتان را پیدا کنید.» تجربه خانم موری از راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید او را به شدت قانع کرده که شروع یک کسب‌وکار باید از اشتیاق زیاد نشات بگیرد؛ از علاقه شخصی به محصولات، خدمات، کاربران و بازاری که بخواهید به آن بپردازید.

با چنین تفکری، فرصت‌ها چندبرابر می‌شوند.  «هنوز حوزه‌های زیادی هستند که آماده‌ یک اختلال جدید هستند. هنوز فرصت‌های زیادی وجود دارند که مورد بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند. بیمه یکی از آنها است. حسابداری که در تخصص من است هم یک حوزه دیگر است. پیشرفت‌هایی که در تکنولوژی مالی صورت می‌گیرد، بانکداری را در معرض اختلالات جدی قرار داده و هر روز بیشتر به سوی اقتصاد خدمات-محور پیش می‌رویم. به‌طور کلی شاهد موج دوم اختلالات دیجیتال هستیم که دامن شرکت‌های پیشکسوت را در بخش‌های مختلف می‌گیرد.» موری معتقد است آینده خود او در گرو این است که تمرکزش را محدود کند و فقط به یک یا دو شرکت و پرتفوی شگفت‌انگیز که پتانسیل شکوفایی را دارند، بپردازد. او انگیزه بالایی برای کار کردن با تیم‌های هوشمند کوچک، خوش‌بین و سختکوش دارد. «از اینکه پرتفوی جالب و گسترده‌ای ایجاد کنم، احساس رضایت زیادی می‌کنم، اما همچنان اهداف بزرگی در سر دارم. بر همکاری با گروه کوچکی از تیم‌ها متمرکز شده‌ام و از موفق کردن آنها احساس قدرت می‌کنم. همیشه کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد.»