در دنیای موسیقی، «مایلز دیویس» و «جان کولترین» موزیک جاز را متحول کردند. در دنیای فن‌آوری، «استیو جابز» و «استیو وزنیاک» از نظر سبک و شخصیت کاملا با یکدیگر متفاوت بودند اما نقاط قوت یکدیگر را تقویت می‌کردند. «جابز» به‌عنوان فروشنده رویاپرداز و «استیو وزنیاک» مخترع نابغه، قلب تپنده شرکت اپل به شمار می‌رفتند.

طبق مطالعات علمی انجام شده، میزان خلاقیت و نوآوری در تیم‌ها با کاهش هماهنگی بین اعضای گروه، افزایش می‌یابد. برای مثال، مطالعات اخیر روی صد تیم که روی بهبود محصولات کار می‌کنند، نشان می‌دهد که وجود اختلاف و عدم قطعیت در کار با عملکرد خلاقانه مثبت ارتباط مستقیم دارد. به علاوه، بازبینی مطالعات نظری و کمی نشان می‌دهد تیم‌ها با خلاقیت بیشتر، منابع کمتری مانند (‌زمان، هزینه و افراد) در اختیار دارند. علاوه بر این، تیم‌هایی که در کار بیان اختلاف نظرات، مذاکره بین نظرات متفاوت و کار تحت فشار موفق هستند  تمایل بیشتری به نوآوری دارند.

به همین دلایل است که شرکت‌های سرمایه‌گذاری و حامی استارت آپ‌ها مانند Y Combinator بسیار ماهرانه و زیرکانه در فضاهای مثبت، محیطی سرشار از فشار و تنش ایجاد می‌کنند، بحث‌های داغ بین اعضا صورت می‌گیرد، آزادانه ایده‌ها را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند و نهایتا پیامد دریافت بازخوردها، نتایج مورد نظر دریافت می‌شود.

بر عکس، وجود هماهنگی بسیار در تیم‌ها و سازمان‌ها باعث تنبلی و خودخواهی افراد می‌شود که در نتیجه به شکست و نابودی کسب‌و‌کار منجر خواهد شد. هر گونه نوآوری مهم به دلیل نارضایتی افراد از روند کارها به وجود آمده است. نکات مهمی که مدیران باید در نظر بگیرند عبارتند از: مبارزه با هماهنگی‌ها، اعمال تنش درون تیم و سازمان‌ها همچنین پذیرفتن میزان کمی از تضاد‌ها است. در ادامه به مواردی اشاره می‌شود که به اجرایی شدن این نکات کمک می‌کند.

• تعیین اهداف بزرگ اما دست یافتنی: انگیزه افراد بر نوع عملکردشان تاثیر گذار است و تعیین اهداف جالب باعث بالا رفتن انگیزه در گروه می‌شود. به‌طور کلی، در بازی‌های دو نفره، شرکت‌کنندگانی که حریف کمی از آنها قوی‌تر باشد، بازی بهتری ارائه می‌دهند. ایجاد تنش بین افراد متخصص و مجریان کار تا زمانی که انجام کار دست‌یافتنی است، اثرات انگیزشی خواهد داشت. عملکردها تا زمانی که انجام کارها تا حدودی دشوار باشد، عالی است. انجام کارهای بسیار ساده یا دست‌نیافتنی به هیچ‌وجه ترغیب‌کننده نیست.

• حفظ استرس مثبت: تمام کارهای دشوار، ارزش انجام دادن را ندارند و انجام اکثر کارهای با ارزش نیز سخت است به همین دلیل افراد مشتاق انجام دادن آن هستند. چگونگی تفسیر شرایط کار، کلید تبدیل استرس به استرس خوب، ایجاد امید و هدف است. مدیران در عین تمرکز لازم روی کار، چالش‌هایی را به‌عنوان فرصت‌هایی به وجود می‌آورند و به روند داشتن استرس مثبت کمک می‌کنند.

• ایجاد تضاد و سختی: رفتار مدیران مقتدر به‌گونه‌ای است که کارمندان علاوه بر صادقانه صحبت کردن با وجود اختلاف نظرات، تصمیمات سنجیده‌تری می‌گیرند. به‌عنوان مثال ارتش‌ها با شبیه‌سازی حملات دنیای واقعی و تمرین تدابیر امنیتی، تکنیک‌ها و روش‌هایی که معمولا مهاجمان از آنها بهره می‌برند، خود را برای حملات واقعی آماده می‌سازند. در دنیای کسب‌وکار هم به ‌جای آنکه سعی در جلوگیری از وقوع حوادث امنیتی داشت، بسیار مهم است که تصور کرد، حوادث امنیتی در آینده نیز اتفاق خواهند افتاد. در سازمان‌ها نیز می‌توان از این تکنیک بهره برد و پیش از انجام طرح، فضایی ایجاد کرد که در آن مخالفان طرح در مورد آن آزادانه و بدون ترس نظرات خود را بیان کنند، زیرا قبل از اجرای طرح می‌توان بسیاری از نقایص آن را برطرف و از هدر رفتن هزینه‌ها جلوگیری کرد.

• شخصیت مناسب افراد تیم: از آنجا که افراد درون تیم شخصیت‌های متفاوتی دارند، تیم‌هایی که از وظیفه شناسی و سازگاری بالاتری برخوردار هستند تنوع و درگیری‌های موجود در گروه را بهتر مدیریت می‌کنند. افراد گروه را پاسخگوی تمام کارها می‌دانند و سعی خواهند کرد با آرام‌تر کردن درگیری‌های ارتباطی، اوضاع را سر و سامان دهند، همچنین به دلیل مسائل شخصی هرگز تمرکز برای انجام کارها را از دست نخواهند داد.

• افزایش امنیت روانی: امنیت روانی، فضایی از مشارکت و اعتماد در گروه به وجود می‌آورد و افراد همان اندازه که خود را درگیر رفتارهای اجتماعی پر خطر مانند اختلاف نظرات و انتقادات می‌کنند درگیر پاسخ‌های غیرضروری و احساسات درونی به رفتارهای پرخطر هم می‌شوند. اعتماد در گروه، بهترین عامل درگیری کار تولیدی، بدون ایجاد ارتباط یا درگیری شخصی است.

•  دادن فرصت رسیدگی به تیم: گاهی اوقات هیچ جایگزینی برای گذر زمان وجود ندارد. در تیم‌هایی که به اندازه کافی صمیمیت وجود دارد ارتباطات عاطفی شکل می‌گیرد که باعث می‌شود کارکنان حتی با وجود تنش، به‌طور موثری کار کنند. برای مثال، طبق تحقیقاتی که توسط سازمان ناسا انجام شده، تیم‌ها با سابقه کاری مشترک و طولانی در مقایسه با تیم‌های جدید، کمتر دچار اشتباه می‌شوند. وفاداری همیشه به‌عنوان منبع قوی انعطاف‌پذیری در گروه‌های مذهبی، فعالیت‌ها و خانواده‌ها شناخته شده است. در تیم‌های بدون سابقه کاری مشترک، اعضای تیم با ارزش‌های مشابه بیشتر احتمال دارد تنش‌ها را تحمل کرده و درگیری‌های ناشی از فشار کار را به نتیجه مثبت تبدیل کنند. تیم‌های تولیدی تحت شرایط سخت و دشوار پیشرفت می‌کنند و علاوه بر حفظ اصول روابط و پویایی از اختلاف نظرات و تضادها، حداکثر استفاده را می‌کنند. مدیران مقتدر مدیریت تیم‌هایی را به عهده می‌گیرند که با حد متوسطی از تضاد و تنش‌ها کنار آمده و شرایطی را برای پیشرفت تیم فراهم می‌کنند.