کشاورزی دیستوپیایی و هژمونی بارون های صنایع غذایی
در این راستا، متفکرین انتقادی سیستم های غذایی بین المللی؛ بزرگترین بازیگران صنایع غذایی و کشاورزی را «بارونهای غذایی» می نامند. این عنوان به قدرت این شرکت ها در کنترل صنایع غذایی اشاره دارد. غولهای صنعت غذا بخشهای عظیمی از بازار را برای همه خوردنی ها، از قهوه گرفته تا ران مرغ، را در بر گرفتهاند. "بارون های" مواد غذایی میلیاردرهایی هستند که از بحران هزینه زندگی مردم سود می برند. این شرکت ها طی دهه ها سود خود را تثبیت کرده اند و حجم زیادی از این بخش را تحت کنترل دارند . در حالی که شرکتهای بزرگ کشاورزی و مواد غذایی مدتهاست که کنترل زمینهای کشاورزی جنوب جهان را در دست دارند، و کشاورزی جنوب مدتهاست که صادرات محور بودهاند، این پویایی در حال تثبیت و قدرت شرکتهای بین المللی کشاورزی در حال تعمیق است، از دهه 1970، نهادههای کشاورزی مانند کودها و بذر، زمینهای کشاورزی و کل زنجیره تامین محصولات کشاورزی ، حتی فراتر از تولید مواد غذایی (یعنی توزیع و خردهفروشی) به طور فزایندهای در دست تنها چند شرکت کشاورزی متمرکز شده است. امروزه، کشورهای شمال و اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند میزبان مقر شش شرکت بزرگی هستند که 58 درصد از بازار جهانی بذر و 77.6 درصد از بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی را در اختیار دارند. دهه گذشته - به ویژه بین سالهای 2008 تا 2018 - شاهد ادغام بسیاری از شرکتها بودیم که بخشهای قبلاً مجزای بخش کشاورزی را زیر چتر چند شرکت چند ملیتی قدرتمند ادغام کرد.حال دیگر؛ تولید کنندگان کودها و فرمولاسیون های شیمیایی کشاورزی، پرورش دهندگان نباتات، تاجران غلات و سازندگان تراکتور اغلب به عنوان مشاغل جداگانه اداره نمی شوند. شرکتهای بزرگی مانند "بایر و مونسانتو" به سادگی تبدیل به "هولدینگ بایر" شدهاند، و "داو و دوپونت" اکنون به" Corteva Agriscience " تغییر ماهیت حقوقی داده اند، در حالیکه " ChemChina" معروفترین شرکت جهانی آفتکشها " Syngenta" را ادغام کرده است. بارون های مواد غذایی با "مکانیزم ادغام و تملک" از بحران های همگرا در سال 2020 حداکثر استفاده را کردند تا کنترل خود را بر زنجیره غذایی صنعتی محکم ترکنند . شرکت های بزرگ از همه گیری کووید-19، تغییرات آب و هوایی و جنگ مستمرا سود برده اند. آمارها نشان میدهد که سال 2020 اگرچه سال وحشتناکی برای امنیت غذایی بود - اما برای " Big Food " و " Big Agriculture" ها سالی عجیب بود. تاجران جهانی پیشرو مواد غذایی و کالاهای کشاورزی با هم بیش از نیم تریلیون دلار درآمد در این سال به دست آوردند. در سال 2020، همزمان با شیوع همهگیری کووید-19، مسئله قرنطینهها، بازارهای متمرکز، اختلالات لجستیکی و گسترش بحران بهداشتی، گرسنگی و ناامنی غذایی را تشدید کردند و تقریباً 12 درصد از جمعیت جهان - 928 میلیون نفر - به شدت دچار ناامنی غذایی قرار گرفتند. در این میان، تغییرات آب و هوایی بیشتر شد - آتش سوزی در استرالیا. خشکسالی شدید در مخروط جنوبی آمریکای لاتین؛ سیل های فلج کننده و طاعون ملخ در جنوب صحرای آفریقا - و تشدید گرسنگی و فلاکت حاد، نوسانات شدید و نابرابری سرسامآور اقتصادی اکنون به ویژگیهای تعیینکننده بازارهای جهانی غذا و کشاورزی با تأثیراتی نامتقارن تبدیل شدهاند. حتی در شرایطی که ناامنی جهانی غذا، قیمت مواد غذایی و گرسنگی افزایش یافت، "بیگ فود و بیگ آگ" ها رکورد سودهای جدیدی برای خود ثبت کردند. در همان زمان، همهگیری کووید-19 به طرز وحشیانهای آسیبپذیری شدید سیستم غذایی بسیار متمرکز و صنعتی جهان را که از کارگران استثمار میکند و به زنجیرههای تامین جهانی غیرشفاف و مستعد اختلال و فساد متکی است را آشکار کرد. . تمرکز شرکت های غذایی یک محرک اساسی این شکست ها و سایر شکست ها - در تمام حلقه های زنجیره غذایی صنعتی چهره خود را نشان داد. تجارت جهانی همه محصولات کشاورزی در سال 2019 به حدود 1.33 تریلیون دلار رسید. از سال 2022، حداقل 43 درصد از تجارت جهانی کالاهای کشاورزی تنها توسط ده شرکت کنترل شده است. در عالم واقعیتهای عینی، این درصد ممکن است حتی بیشتر هم باشد. چون زنجیرههای تامین جهانی غیرشفاف هستند و بسیاری از اطلاعات توسط خود شرکتها که از قدرتمندترین و غیرشفافترین شرکتها در زنجیره تامین جهانی هستند، تولید میشود همچنین. دهه گذشته شاهد نفوذ فزاینده "فینتک یا شرکتهای فناوری مالی و فناوری دیجیتال" در بخش کشاورزی از طریق افزایش مشارکت و سرمایه گذاری در آزمایشگاه ها، مزارع و سیستم خرده فروشی مواد غذایی کشاورزی هم بوده است. امروزه "کلان داده ها" به طور فزاینده ای توسط شرکت های غذایی به کار گرفته می شوند تا کنترل خود را بر سیستم کشاورزی جهانی تقویت کنند، که در آن هولدینگ های کنگلومراهای بزرگ به طور سنتی نقاط مهار استراتژیک تولید مزرعه را کنترل می کنند. این استقرار داده در سطوح مختلف رخ می دهد. در بخش مواد غذایی، والمارت 30 درصد از هزینه های مصرف کنندگان غذا در سراسر جهان را دریافت می کند . با افزایش تمرکز درشرکت ها، این هولدینگ ها از اطلاعات خود محافظت بیشتری می کنند و در دنیایی که اطلاعات بازار انحصاری است، دانستن سطح کنترل سیستم غذایی که توسط تعداد کمی از شرکتهای چندملیتی اعمال میگرد، بسیار دشوارتر میشود. محققین اخیرا شرکتهای پیشرویی را که هر یک از 11 بخش کلیدی کشاورزی صنعتی را کنترل میکنند، وعبارت بودند از صنایع بذر، مواد شیمیایی کشاورزی، ژنتیک دام، کودهای مصنوعی، ماشینآلات مزرعه، دارو-واکسن حیوانات، تاجران کالاهای اساسی، پردازندههای غذا، زنجیره بزرگ گوشت، خردهفروشی مواد غذایی و تحویل غذا مورد بررسی قرار دادند و به سه روند مهم و چندبخشی توجه نمودند که توانایی بارون های مواد غذایی - Big Ag، همراه با( Big Tech و Big Finance - ) را برای حفظ کنترل بر زنجیره غذایی صنعتی افزایش می دهد . اولین مورد، دیجیتالی کردن صنعت مواد غذایی و کشاورزی در سراسر زنجیره است. دوم افزایش قدرت بارون های غذایی آسیایی به ویژه چینی است. سومین روند؛ گرایش حداکثری به سمت ادغام افقی، که از جمله مشارکت فزاینده شرکت های مدیریت دارایی در بخش های غذا و کشاورزی - که ظاهر رقابت را ایجاد می کند اما رقابت واقعی را کاهش می دهد، نمود عینی آن به شمار می رود. بازیگران بزرگ زنجیره غذایی صنعتی فعالانه تلاش می کنند که اولا توجه افکار عمومی را از قدرت گرفتن خود منحرف کنند تا تسلط خود را در بازارها حفظ نمایند. آنها این کار را با ترویج تصویری تحریف شده از سیستم های غذایی و کشاورزی جهانی انجام می دهند. بارونهای مواد غذایی همچنین مجموعهای از فناوریهای جدید و «استانداردهای فنی-تجاری» را برای تقویت کنترل شرکتها بر مواد غذایی و کشاورزی طراحی، معرفی و ترویج میکنند. در آمارهای رسمی، بنظر می رسد، تنها چهار شرکت که به دلیل حروف اول شان به عنوان گروه ABCD شناخته می شوند - Archer Daniels Midland، Bunge، Cargill و Louis Dreyfus - از لحاظ تاریخی بر عرضه و قیمت کالاهای کشاورزی تأثیر گذاشته اند و جای تعجب نیست که از زمان همه گیری کووید 19، سودهای بزرگ و فزاینده ای را تجربه کرده اند. در سال 2024 غول های مواد غذایی کشاورزی بیش از هر زمان دیگری بر زنجیره غذایی جهانی تسلط دارند. این امر فضایی را برای شرکتها ایجاد میکند تا «نفوذ عظیمی بر بازارها، تحقیقات کشاورزی و توسعه سیاستها داشته باشند که "حاکمیت غذایی ملی" را تضعیف میکند.
طرفه اینکه اخیراً، شرکتهای قدرتمند جدید دیگری از جمله شرکت بینالمللی چینی( COFCO) که از نظر سهم بازار جهانی پس از Cargill دوم است، ظهور کردهاست. از منظر قدرت بازار نیز گروه COFCO چین دومین تاجر بزرگ کالاهای کشاورزی در جهان پس از کارگیل ایالات متحده است. تنها هفت کشور - آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، نیوزیلند، تایلند و ایالات متحده - 55 درصد از صادرات مواد غذایی در سطح جهان را تشکیل می دهند. با افزایش تجارت، زنجیره تامین مواد غذایی و محصولات کشاورزی جهانی طولانی تر، پیچیده تر و در نتیجه شکننده تر شده است. سیستم جهانی غذا نیز مالیتر شده است، که باعث تشویق سرمایهگذاریهای کلان در بازارهای کالاهای اساسی در زمانی که قیمتها بالا است، نوسان قیمت جهانی غذا را تشدید نماید. یکی دیگر از پیامدهای افزایش تجارت جهانی و تمرکز در مواد غذایی و نهاده های کشاورزی، در ترکیب با یارانه های کشاورزی بالا در بسیاری از کشورهای با درآمد بالا، افزایش تعداد کشورهای واردکننده خالص غذا بوده است. در واقع، تحت قوانین آزادسازی تجارت کشاورزی، بسیاری از کشورهای با درآمد پایین و متوسط (LMICs) خود را قادر به رقابت با کشاورزی یارانه ای از شمال جهانی نمی دانند که منجر به کاهش تولید مواد غذایی داخلی و افزایش در واردات مواد غذایی شده است. فقط در دهه گذشته، ارزش واردات مواد غذایی آفریقا سه برابر شده است. طی 5 سال اخیر، حدود 85 درصد از مواد غذایی مصرف شده در آفریقا وارداتی بوده است. بنابراین، واقعیت ساده این است که جهان یک سیستم غذایی به شدت ناکارآمد دارد. این مسئله تنها به دلیل این نیست که غذای کافی تولید نمی شود. بلکه جهان بیش از هر زمان دیگری غذا تولید می کند، تا به اندازه ای که بتواند با جمعیت رو به رشد همگام شود. کافی است به نوسانات تولید غلات اساسی در جهان دقت کنیم.
«مالیسازی» زنجیره غذایی صنعتی
گندم، ذرت و سویا سه ماده خام کشاورزی سودآور هستند که در سراسر جهان تجارت می شود و پس از آن شکر، روغن پالم و برنج قرار دارند. سایر کالاهای اساسی شامل گوشت مرغ و دام است. در چند سال گذشته، جهان افزایش میلیاردرهای مواد غذایی را تجربه کرده است - شرکتهایی که از قیمتهای سرسامآور سود میبرند و درآمدهای کلانی به دست میآورند . درست مانند بخش انرژی، شرکتهای مواد غذایی از بحران هزینههای زندگی که پس از دوران سخت همهگیری کووید-۱۹ بهوجود آمده است، درآمد نقدی وافری داشتهاند. اما در حالی که شرکتهایی مانند شل و اکسون تقریباً نامهای شناختهشدهای در دنیا هستند، نامهای کسبوکارهایی که رشتههای صنایع غذایی را درگیر میکنند - کارگیل و والمارت، در میان دیگران - کمتر شناخته شده هستند و اتحاد و ائتلاف راهبردی آنها با یکدیگر بسیار کمتر مورد بررسی قرار میگیرند حتی جدیدترین ادغامهای شرکتهای بزرگ در تجارت کالاهای کشاورزی، بذر و مواد شیمیایی کشاورزی توسط شرکتهای کشاورزی به عنوان یک فرآیند منطقی از انواع ائتلاف های تجاری توصیف میشوند، این واقعیت مبهم را میسازد که شرکتهای تازه ادغام شده عمدتاً متعلق به شرکتهای مالی و سرمایهگذاری هستند. بر اساس گزارش گروه ETC، از سال 2020، سه شرکت از بزرگترین شرکت های مدیریت دارایی جهان، یعنی State Street، Vanguard و BlackRock مستقر در ایالات متحده، مجموعاً بیش از 25٪ از سهام برخی از بزرگترین محصولات کشاورزی را در هر مرحله از تولید در اختیار داشتند. سهام در اختیار این شرکت های مالی به آنها این امکان را می دهد تا بر تصمیمات شرکت های کشاورزی - از جمله ادغام شرکت ها - تأثیر بگذارند. به عنوان مثال،شرکت های( Blackrock، Capital Group، Fidelity، The Vanguard Group، State Street Global Advisors، و Norges Bank Investment Management ) سهام مهمی در شرکت های کشاورزی و بذر دارند و امنیت غذایی در حال حاضر به زنجیرههای تامین پیچیده بینالمللی وابسته است که در معرض تهدید تغییرات آب و هوایی، درگیریها و عوامل استرسزای ژئوپلیتیکی قرار دارند. ناگفته نماند که کشاورزی صنعتی قبلاً عمدتاً تحت سلطه شرکتهای مستقر در آمریکای شمالی و اروپا بود و عمدتاً بر تأمین تقاضای بازار در آن مناطق متمرکز بود. در طول 25 سال گذشته، با شروع انقضای حق ثبت اختراع در مورد مواد شیمیایی کشاورزی پرفروش، تولیدکنندگان آفت کش های عمومی، به ویژه در چین و هند، بازارهای بزرگی را با تولید فرمول های ارزان تر محصولات پس از ثبت اختراع ایجاد کردند. امروزه با رشد انفجاری مصرف آفت کش های عمومی، کشاورزی حتی بیشتر به مواد شیمیایی سمی زراعی، به ویژه در جنوب جهانی وابسته شده است. دهههای اخیر شاهد افزایش گسترده زمینخواری و سفتهبازی سرمایههای مخاطرهآمیز در مواد غذایی و داراییهای کشاورزی در سرتاسر جهان بودهاند، که روند ادغام های اخیر در غول های صنعت غذا نمونهای از «مالیسازی» زنجیره غذایی صنعتی استتا کنون چندین کتاب در مورد مالی شدن سیستم کشاورزی و سیستم کشاورزی صنعتی و صنایع غذایی ، و میلیاردرهای پشت بزرگترین شرکتهای آن به رشته تحریر درآمده اما کتاب جدید "آستین فریک"، اقتصاددان مالیاتی سابق در وزارت خزانه داری ایالات متحده و عضو فعلی پروژه "تورمن آرنولد دانشگاه ییل"، ثروت انباشته قدرتمندترین خانواده های "بیگ آگ Big Ag " را نشان می دهد. "فریک "متخصص سیاست های کشاورزی با تمرکز بر قانون ضد انحصار است. او به عنوان رئیس مشترک کمیته سیاست کشاورزی و ضدانحصار کمپین بایدن خدمت کرد. در بارون ها، فریک تجربه و دانش خود را به سمت ثروت افسارگسیخته و انحصاری بارون های صنعت غذا هدایت می کند. به اعتقاد وی؛ شرکتها در بسیاری از بخشهای زنجیره غذایی صنعتی و در سراسر آن، "الیگوپولیهای" به هم پیوسته ایجاد نموده و افزایش بی رویه کشاورزی در مقیاس صنعتی در 50 سال گذشته به این معنی است که مواد غذایی که ما امروزه می خریم؛ مطمئناً از انبارهای مملو از حیوانات زنده در زیر گردوخاک هواکش ها در "فکتوری فارمینگها" یا از زمین های زراعی آغشته به "راندآپ" می آید. در حالی که فریک؛ جزئیات این نمایش ترسناک "کشاورزی دیستوپیایی" را ارائه می دهد، تمرکز او جای دیگری است. او می خواهد خانواده ها و سیاست گذارانی را که این سیستم را ساخته اند، افشا کند. او داستان صنعت غذای آمریکا را پیرامون چند خانواده شکل می دهد که از مدل صنعتی که توسط دولت حمایت می شود، ارتزاق می کنند. هر فصل کتاب او ریشههای یک خانواده را با کسبوکار و روشهایی که سیاستها و مقرراتزدایی را به نفع خود بازی میکنند، آشکار میکند. برخی از این نامهای خانوادگی آشنا خواهند بود - مانند Cargill-MacMillans of Cargill, Inc. و Waltons of Walmart اما بیشتر "خانوادههای بارون" پشت برندهایشان پنهان شدهاند. تولیدکنندگان خوک، مانند"جف و دب هانسن"، امپراتوری غرب میانه به نام "مزارع نمونه آیووا" را ساختند. "مایک و سو مککلاسکی" صاحبان کارخانه لبنیات بزرگ " Fair Oaks Farms "هستند و یک شیر اصلاحشده به نام Fairlife را هم اختراع کردند. بارون های لبنیات" مایک و سو مک کلاسکی"؛ Select Milk Producers، ششمین تعاونی بزرگ شیر در آمریکا، را در مالکیت خود دارند. این زوج کارخانه لبنیات خود را در کالیفرنیا با تنها 250 گاو راه اندازی کردند، اما از آن زمان به نیومکزیکو و ایندیانا منتقل شدندو اکنون تعاونی آنها با 35000 گاو فعالیت سود ده دارد. این زوج در سیاست آمریکا نیز دخالت دارند.بارونهای لبنیات از حامیان اولیه [ترامپ] بودند؛ آنها مقدار زیادی پول به او دادند. در سال 2016، پس از انتخاب دونالد ترامپ، مایک مککلاسکی برای سمت وزیر کشاورزی ایالات متحده در نظر گرفته شد، اما به این سمت منصوب نشد. خانواده والتون ها، مالک شرکتی هستند که تا به حال در سیستم غذایی در تاریخ بشر دیده شده است. والتون ها، صاحبان " Walmart" به طور شگفت انگیزی ثروتمندترین خانواده آمریکا هستند و برادران باتیستا صاحب یک شبکه جهانی کشتارگاه با نام تجاری JBS هستند. برادران میلیاردر برزیلی باتیستا، جوزلی و وسلی، صاحب JBS Foods، یکی از بزرگترین شرکت های فرآوری گوشت در جهان هستند.این شرکت به شدت درگیر نفوذ سیاسی بوده است.در سال 2020، مدیران ارشد این شرکت به رشوه دادن به بیش از 1900 سیاستمدار برزیلی برای پیشبرد منافع تجاری خود اعتراف کردند. شرکت جریمه شد، اما برادران "انحصار خود را حفظ کردند".در استرالیا، JBS بزرگترین شرکت فرآوری گوشت و غذا در کشور است که بیش از 14000 کارگر در 50 سایت استخدام می کند. اخیراً، JBS به پرورش ماهی در تاسمانی هم پرداخته و آبزی پروری Huon ، یک تولید کننده عمده ماهی قزل آلا که در سراسر استرالیا فروخته و به سراسر جهان صادر می شود را خریداری کرد. اگر ژامبون پریمو، ماهی قزل آلا Huon، همبرگر مک دونالد یا گوشت را از Coles، Woolworths یا Aldi خریداری نمایید، احتمالاً محصولات JBS را می خورید. طی سه دهه بطور مستمر JBS از حمایت مالی دولت برزیل برخوردار بود. در 15 سال گذشته یا بیشتر، JBS بی سر و صدا در ایالات متحده نفوذ کرده است و اکثریت سهام تامین کننده مرغ Pilgrim's Pride و تولید کننده گوشت خوک Swift & Company را خریداری کرده است. این شرکت گوشت را تحت نام JBS در ایالات متحده نمی فروشد. در عوض، مالک 45 برند مختلف است که در داخل کشور آمریکا فروخته می شوند. این یکی از ویژگیهای تکرارشونده سلاطین غذایی جهان است. محصولات بارون ها با برندهای مختلف فروخته میشوند و ظاهرا رقابت را حفظ میکنند، حتی اگر بسیاری از آنها توسط یک شرکت مادر تحت کنترل نهادهای مالی رهبری شوند. موفقیت توسعه JBS، همراه با ادغام بی رویه در سایر حوزه های صنعت گوشت، حداقل تا حدی مسئول وضعیت فعلی است . طرفه اینکه بازار پروتئین جایگزین هم در حال حاضر توسط شرکتهای غولپیکری همانند شرکت مذکور تعریف میشود که هم تولید گوشت صنعتی و هم جایگزینهای آن را برای ایجاد -انحصار پروتئین -ترکیب میکنند -. مصرف کنندگان خوش نیت پروتئین های جایگزین ممکن است متوجه نشوند که در حال خرید از همان شرکت های غول پیکر گوشت هستند که بزرگترین مزارع کارخانه ای را اداره می کنند، این شرکتها به جنگل زدایی و کار اجباری کمک می کنند و هر روز میلیون ها حیوان را سلاخی می کنندخانواده Reimann آلمان - که 180000 کارگر در سراسر جهان استخدام می کند - اکنون تقریباً تمام قهوه های زنجیره ای آمریکایی را به غیر از Starbucks و Dunkin در تملک خود دارند. قهوه پیت، قهوه کاریبو، برادران انیشتین باگلز، پرت آ منگر، نان پانرا. ، برشته کننده های قهوه استامپ تاون، قهوه هوشمند، قهوه سبز کوهستان، قهوه تجارت و کوریگ در مالکیت این خانواده است. از میان بارون های غلات؛ خانواده "کارگیل-مک میلان" دارای سهام شرکت مواد غذایی Cargill Inc، یکی از بزرگترین شرکت های خصوصی در ایالات متحده است که شعبه هایی در سراسر جهان از جمله استرالیا دارد. بر اساس گزارش فوربس، 21 نفر از اعضای خانواده کارگیل-مک میلان" Cargill-MacMillan " میلیاردر هستند. کارگیل، بزرگترین شرکت تجارت غلات در جهان، بالاترین سود خود را در 156 سال گذشته با 5 میلیارد دلار در سال 2021 گزارش کرد. علاوه بر این، معدود شرکتهایی که غلات را خریداری، پردازش و حمل میکنند مانند Cofco چین، ADM و Bunge آمریکای شمالی و Dreyfus فرانسه؛ با وجود هزینههای عملیاتی بالاتر، فروش جهانی خود را بین سالهای 2017 و 2020 حدود 15 درصد افزایش دادند. آنها توانستند از سه طریق با کنترل خرید غلات تولید شده صنعتی سود ببرند: اول، کاهش قیمت ها برای تولیدکنندگان. دوم، با فروش کالاها به دلار با نرخ ارز متورم. و سوم، با افزایش قیمت های بین المللی. نویسنده از داستان های این خانواده ها استفاده می کند تا به تاریخ آمریکا از دریچه "سیاست مزرعه" نگاه کند. این کتاب نشان میدهد که بازیگران شرکتهای کشاورزی در جنوب جهانی، بهویژه چین، برزیل و هند، در حال تغییر سفارش زنجیره غذایی صنعتی خویش هستند و این کشورها همان مدل بهره برداری مشابه کشورهای شمالی را بعنوان الگوهایی موفق برگزیده اند.
در صنعت تولید سموم شیمیایی کشاورزی و بذر؛ چین در همه جبهه ها پیشرو است ودولت چین علاوه بر اینکه تولیدکننده پیشرو در جهان آفتکشهای بدون ثبت اختراع و ژنریک است، یک نیروگاه چندملیتی ورودی ag (Syngenta) با تحقیق و توسعه قوی حضور جهانی دارد . در بازار بذر تجاری، 10 شرکت حدود 25 سال پیش 40 درصد از بازار جهانی را در اختیار داشتند، در حالی که امروزه تنها دو شرکت 40 درصد از سهم بازار را در اختیار دارند . با تجاریسازی بیوتکنولوژیهای مولکولی از دهه 1990، کسبوکارهای بذر و محصولات کشاورزی «بهطور جداییناپذیری با یکدیگر مرتبط شدند». البته داده های بزرگ نیز گسترش این پیوند را نشان می دهد.در 40 سال گذشته، بزرگترین شرکت های شیمیایی کشاورزی از قوانین مالکیت معنوی، ادغام ها و فناوری های جدید برای کنترل بخش بذر استفاده کرده اند.مثلا، از طریق ادغام کلان SinoChem و ChemChina زیر چتر گروه دولتی Syngenta، اکنون تنها دو شرکت 40 درصد از بازار جهانی بذر را در اختیار دارند، این وضعیت، در مقایسه با 25 سال پیش که Syngenta فقط یک چهارم بازار جهانی مواد شیمیایی کشاورزی را در اختیار داشت جای تامل دارد. وقتی صحبت از مواد شیمیایی کشاورزی مانند بذر، آفت کش ها و کودها می شود، گروه سینجنتا چین، بزرگترین شرکت شیمیایی کشاورزی جهان، یک چهارم سهم بازار جهانی را در اختیار دارد " Syngenta " به همراه Bayer و BASF Agricultural Solutions آلمان و Corteva در ایالات متحده 62.3 درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارند. شرکت UPL Limited هند، پنجمین شرکت بزرگ مواد شیمیایی کشاورزی جهان، با فروش 4900 میلیون دلاری در سال 2020، 7.9 درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار داشت. هولدینگ" UPL Ltd " نزدیک به71 درصد از درآمد خود را در سال 2021 از آفتهای ژنریک به دست آورده است. تمرکز بازار در هیچ کجا به اندازه بخش غذا و انرژی آشکار نیست. برای مثال، در ایالات متحده، چهار شرکت 55 تا 85 درصد از فروش گوشت را در دست دارند. چهار تاجر مواد غذایی 70 درصد غلات جهان را کنترل می کنند و شش غول نفتی بر تولید انرژی جهانی تسلط دارند.
در صنعت کودهای شیمیایی؛ برخی از عناصر کلیدی تولید در اختیار بازیگران معدودی قرار دارند، و جهان برای مشارکت در مذاکرات غذا به حسن نیت آنها وابسته است، زیرا «ژئوپلیتیک میتواند نقش مهمی در این تجارت ایفا کند. بعنوان مثال، مراکش 72 درصد از ذخایر جهانی کود فسفات را در اختیار دارد که برخی از آنها در قلمرو مورد مناقشه صحرای غربی قرار دارند. علاوه بر این، تنها چهار کشور کانادا، روسیه، بلاروس و چین 80 درصد کود پتاس تجارت جهانی را تولید می کنند . در صنعت ژنتیک دام و طیور؛ تنها سه شرکت که "اکثریت قریب به اتفاق" ژنتیک طیور را کنترل می کنند و این بخش متمرکزترین بخش در زنجیره غذایی صنعتی است. قبل از شروع قرن حاضر، چین بیش از هر کشور دیگری (با 72 نژاد) دارای تنوع گونه های خوک بود. بنظر می رسد تا سال 2005، بیش از دو سوم خوکهای چین (74 درصد) در سیستمهای صنعتی که تنها به یک نژاد هیبریدی متکی هستند، پرورش داده شوند. در نتیجه این روند، تب خوکی آفریقایی - از سال 2018 تا 2020 – حدود 60٪ از گله های خوک چین را از بین برد.پس "پذیرش گسترده ژنتیک دام صنعتی، محرک اصلی از بین رفتن تنوع ژنتیکی حیوانات مزرعه در سراسر جهان است." در صنایع ماشین آلات و داروو واکسن سازی حیوانات؛ با تنها سه شرکت که "اکثریت قریب به اتفاق" ژنتیک طیور را کنترل می کنندروبرو هستیم که این بخش متمرکزترین بخش در زنجیره غذایی صنعتی است. Deere، CNH و AGCO مستقر در ایالات متحده 90٪ از فروش تراکتورهای با اسب بخار بالا را کنترل می کنند. ماهیندرا و شرکاءکه حتی در هند مسلط تر است، 40 درصد از بازار تجهیزات کشاورزی این کشور را در اختیار دارد. با رشد دیجیتالی شدن، شرکتهای ماشینآلات در تلاش برای فروش فناوریهای جدید (دادههای بزرگ، کشاورزی دقیق و غیره) به عنوان کلید بهرهوری هستند. بر این اساس "Deere، بزرگترین شرکت ماشین آلات کشاورزی جهان، اکنون مهندسان نرم افزار بیشتری را نسبت به مهندسان مکانیک استخدام می کند." در بخش تجهیزات کشاورزی، که شامل تراکتور، ابزار کشاورزی و ماشین آلات مورد استفاده برای سمپاشی مواد شیمیایی است، شش شرکت نزدیک به 50 درصد از سهم بازار جهانی را به خود اختصاص داده اند. Deere & Company در ایالات متحده، Kubota در ژاپن و CNH Industrial در بریتانیا سه شرکت برتر در این بخش هستند. آنها در سال 2020 فروش 47,381 میلیون دلاری را به ثبت رساندند. ماهیندرا هند در جایگاه ششم جهان قرار دارد و 2 درصد از سهم بازار را در اختیار دارد. در داخل هند، ماهیندرا بیش از 40 درصد از بازار داخلی تجهیزات کشاورزی را در اختیار دارند. کنترل آنها بر بازار همچنان در حال رشد است و فروش داخلی آن در ژوئن 2021 نسبت به سال قبل 31 درصد افزایش یافته است. هند در حال جذب بازیگران بزرگ فناوری در کشاورزی است. اخیرا آمازون و فیسبوک سهام بزرگی را روی Reliance/Jio سرمایهگذاری کردهاند - بازیگران بزرگ فناوری که پتانسیلهای زیادی برای ایجاد سیستمهای کنترل فراگیر در کشاورزی و شکلدهی به تصمیمات کشاورزان و انتخابهای مصرفکننده در سراسر زنجیره دارند. اصولا، دیجیتالی شدن زنجیره غذایی و فناوری، بازار را به سمت شرکتهای بزرگ سوق داده است آنان سرمایهگذاری زیادی در اکوسیستم دیجیتال برای گسترش پایگاه خود انجام میدهند. از سال 2022 چندین شرکت از فناوری هواپیماهای بدون سرنشین استفاده می کنند. به عنوان مثال، Bayer، Corteva AgriScience و BASF با تولیدکنندگان برای ترویج استفاده از کشاورزی مبتنی بر هواپیماهای بدون سرنشین همکاری می کنند. فناوریهای دیجیتال جدید در بخش خردهفروشی نیز استفاده میشوند: آمازون از دادههای بزرگ برای جمعآوری اطلاعات و هدف قرار دادن مشتریان خود با دقت بیشتری استفاده میکند. اکنون مواد غذایی ارگانیک را از طریق سیستم خرده فروشی خود Amazon Fresh می فروشد، در حالی که اطلاعات بیشتری در مورد ژنوم در سمت تولید جمع آوری می کند، که به طور فزاینده ای قادر به نقشه برداری و اصلاح ژنتیکی از طریق فناوری دقیق است. غول های شرکت بزرگ فناوری، که شامل آمازون می شود، کنترل انحصاری خود را بر مالکیت معنوی مورد نیاز برای کشاورزی افزایش می دهند. کشاورزان در میان مهارت زدایی همه جانبه و از دست دادن کنترل بر مالکیت معنوی که در اصل مالکیت مشترک است و حاصل هزاران سال کشاورزی غیرمتمرکز است، بیشتر تحت فشار قرار خواهند گرفت تا به پیمانکاران فرعی برای شرکت ها تبدیل شوند.
سخن نهایی
اخیر آکسفام (یکی از بزرگترین سازمان های بین المللی کمک برای ریشه کنی فقر، گرسنگی و بی عدالتی، متشکل از 15 سازمان در 98 کشور) گزارشی با عنوان "سودآوری از درد"، منتشر نموده است. به ادعای این گزارش؛ میلیاردرهای مواد غذایی شاهد رشد 45 درصدی ثروت جمعی خود طی 5 سال اخیر بوده اند. در طول دو سال گذشته در مجموع 328 میلیارد پوند به سود آنها اضافه شده است. در همان سالها، 62 میلیاردر جدید هم بواسطه خلق نهادهای جدید غذایی ایجاد شدند، زیرا شرکتها با سرمایهگذاری بر روی همهگیری کووید و بحران رو به رشد که بسیاری را مجبور به کاهش هزینههای زندگی میکرد، سود میساختند. در حال حاضر؛ مرکز جغرافیایی قدرت بارون های غذا در حال تغییر به شرق است . در دهههای گذشته، کشاورزی صنعتی عمدتاً تحت سلطه شرکتهای مستقر در آمریکای شمالی و اروپا بود و عمدتاً بر تأمین تقاضای بازار در آن مناطق متمرکز بود. امروز، بازیگران شرکتها در جنوب جهانی، بهویژه چین، برزیل و هند، زنجیره غذایی صنعتی را تغییر میدهند. هند اخیراً با ایالات متحده، اسرائیل و امارات متحده عربی دست به دست هم داده است تا پارک های غذایی ایجاد کنند که از فناوری و داده های بزرگ در گروه I2U2 (هند، اسرائیل، ایالات متحده و امارات متحده عربی) استفاده می کنند. مقامات هندی ادعا کرده بودند که این استراتژی درآمد کشاورزان هندی را افزایش می دهد. غولهای فناوری در حال تبدیل شدن به بازیگران اصلی در بخش مواد غذایی هستند که دادهها، شبکهها و هوش مصنوعی را که از زنجیره غذایی دیجیتالی شده پشتیبانی میکنند، مدیریت میکنند. به عنوان مثال، میگوید پلتفرم دیجیتال «Field View» Bayer 88 میلیارد نقطه داده را از 180 میلیون هکتار زمین کشاورزی در 23 کشور استخراج میکند و برای ایجاد استراتژیهای تجاری آن را به سرورهای ابری و هوش مصنوعی مایکروسافت و آمازون منتقل میکند. محققین هشدار می دهند که استراتژی های جدید برای سودجویی از بحران آب و هوا، بیماری های همه گیر و حتی درگیری هایی مانند آنچه در اوکراین موج می زند، مانع رقابت واقعی و ظهور بخش کشاورزی درگیر با «انحصارطلبی شدید» میشوند که تعداد انگشت شماری از غول های مواد غذایی کشاورزی بازارهای جهانی مواد غذایی را کنترل می کنند از سال 2015 تصرف فضاهای سیاستگذاری سازمان ملل متحد توسط شرکت ها به طور نهادی در سراسر فضاهای سیاستی در شرف رخ دادن میباشد، از جمله از طریق افزایش نفوذ شرکت ها بر سازمان ملل متحد، مانند اجلاس سیستم های غذایی سازمان ملل متحد (UNFSS) که در سال 2021 سازماندهی شد . AGRA، WEF، و بنیاد راکفلر - حامی انقلاب سبز - از جمله سهامدارانی هستند که UNFSS را به انجمنی برای تجارت کشاورزی شرکتی تبدیل کردند. نیروی دیگر در فضای سیاست بینالمللی EAT است، یک استارتآپ جهانی غیرانتفاعی که ادعا میکند به «تحول سیستم جهانی غذا از طریق علم درست، مشارکتهای جدید» اختصاص دارد. این انجمن شامل EAT Forum، EAT Foundation و کمیسیون EAT-Lancet در مورد سیستم های غذایی سالم پایدار است. این مؤسسات شرکتی برنامه های خود را از طریق یکی از اسناد استراتژیک UNFSS به نام Action Track برای "تقویت برنامه های خود" و "سبزشویی شرکت ها" پیش می برند. صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، فائو، سازمان تجارت جهانی و اجلاس سیستم غذایی همچنان به تبلیغ آموزه های قدیمی خود در مورد بازارهای آزاد ، محدودیت های سفته بازی در محصولات غذایی، تجدید نظر در سیاستهای صادراتی، قراردادهای آتی تولید محصولات کشاورزی در بورس، اشکال تامین مالی و تنظیم قیمت ها ادامه می دهند. آنها خواستار مشارکت بیشتر دولتی و خصوصی برای افزایش سرمایه گذاری در نوآوری های تکنولوژیکی برای کشاورزی و زیرساخت های لجستیکی برای افزایش تولید و صادرات مواد غذایی هستند. استراتژی قدیمی بازار آزاد اکنون با افزایش وامها برای سیاستهای انتقال درآمد و اعطای یارانهها، یا برای تولیدکنندگان برای خرید لوازم وارداتی یا برای آسیبپذیرترین خانوادهها برای خرید مواد غذایی ارزانتر بهطور فزایندهای همراه شده است. این رویکرد فقیرترین خانواده ها را در تجارت گرسنگی درگیر می کند. "جنگ علیه گرسنگی" بار دیگر می خواهد شرکت های کشاورزی-غذایی را تامین مالی کند تا بخش بزرگی از سود فرآیند تولید و توزیع مواد غذایی را به خود اختصاص دهد. به نظر ممی رسد با این اتفاقات باید نسبت به بازتعریف مفهوم تازه ای از امنیت غذایی در گستره حکمروایی ملی اقدام نمود.