در گفتوگو با معاون کسبوکار اتاق بازرگانی تهران بررسی شد
اهرمهای کلیدی توسعه صنعت فرانچایز
به نظر شما فعالان اقتصادی ایرانی تا چه میزان با مفهوم فرانچایز و آثار این صنعت در توسعه کسبوکارهای خود آگاهی دارند؟
با توجه به ارتباط گسترده اتاقهای بازرگانی و مخصوصا اتاق تهران با فعالان اقتصادی، این نهادها مراجع مناسبی برای نشر اطلاعات و فرهنگسازی در فضای کسبوکار تلقی میشوند. معاونت توسعه خدمات کسبوکار نیز همواره در موضوعات مختلف سعی کرده با برگزاری سمینارهای تخصصی وظیفه آگاهیسازی را به نحو مطلوب ایفا کنند. در همین راستا در سال گذشته 3 رویداد برنامهریزی و اجرا شد. طبق نتایج به دست آمده در این همایشها، میتوان اینگونه اذعان کرد که شناخت فعالان اقتصادی از این مدل ارزشمند، در سطح بسیار پایینی است و باید تلاشهای گستردهای جهت ارتقای دانش فعالان اقتصادی در این حوزه صورت پذیرد. همانطور که در تاریخچه توسعه این مدل قابل رؤیت است، این روش یک راهکار مسبوقبهسابقه در سطح جهانی است، اما در ایران ادبیاتی نوظهور تلقی میشود و هنوز بخش چشمگیری از فعالان اقتصادی و بالطبع اقتصاد ملی با این موضوع بیگانهاند. ولی با توجه به تحرکات اخیر بنگاههای اقتصادی در راستای بهرهبرداری از ظرفیتهای این مدل، افق روشنی برای اثرات فرانچایزینگ بر توسعه اقتصاد ملی میتوان متصور شد. البته عنصر یادگیری و اصلاح، جزء لاینفک این مدل است و فعالان اقتصادی باید به این مهم توجه دوچندان داشته باشند. با این توضیح، افزایش تعداد شکستهای فرانچایز، اهرم کلیدی توسعه این مفهوم در فضای کسبوکار است.
با توجه به آمارهای ورشکستگی بالای کسبوکارهای نوظهور در ایران به نظر شما نسخه بیزینس فرانچایزینگ تا چه حد میتواند در کاهش این آمار نقش ایفا کند؟
در تکمیل پرسش، لازم به ذکر است که نرخ شکست بالای کسب و کارهای نوپا، منحصر به اقتصاد ایران نبوده و عملا جزو خصوصیات این دسته از فعالان اقتصادی است. همانطور که مشخص است، کسب و کارهای نوپا انگیزه و سرمایه کافی برای راهاندازی کسب و کار را دارا هستند اما طبق مطالعات جهانی چالشهای موجود در حوزه بازاریابی و مدیریت کسبوکار دلایل عمده این کسبوکارها هستند. از سوی دیگر بنگاههای اقتصادی فعال و موفق، دسترسی مطلوبی به بازار داشته و مدلهای عملیاتی و آزمودهای درخصوص مدیریت کسبوکار دارند که در نقش فرانچایزور میتوانند این موارد را با فرانچایزی به اشتراک گذاشته و نرخ شکست ایشان را کاهش دهند. البته همانطور که عنوان شد، نرخ شکست صرفا کاهش خواهد یافت و تصور نرخ شکست صفر، فرضیهای غیرمنطقی است.
آیا دولت اهتمامی در زمینه حمایت از صنایع بهخصوص حمایت از فرانچایز دارد و اصولا آیا به این مقوله آگاهی دارد؟
در سنوات اخیر، متاسفانه در مجموعه دولت هیچگونه ارادهای مبتنی بر حمایت از صنعت مشاهده نشده است و در موارد معدودی که با شعار حمایت از تولید داخلی برنامه حمایتی تعریف شده است، متاسفانه نقص تصمیمگیری کارشناسانه موجب شده که یا برنامه حمایتی تعریف شده بیاثر شود یا برنامه مدنظر خودش به یک مانع کسبوکار تبدیل شود. مدل کسبوکار فرانچایز روش اثرگذار و از منظر اقتصادی توجیهپذیری است؛ بنابراین با توجه به صرفه اقتصادی آن، درصورت نشر و ترویج این موضوع بهطور خودکار و بدون نیاز به حمایت دولتی در فضای کسبوکار توسعه خواهد یافت. از سوی دیگر، باید توجه داشت که تعریف حمایت دولتی موجب جذابیت موضوع شده و برخی از سرمایهگذاران را به موضوع فرانچایز سوق خواهد داد.
بنابراین ایجاد جذابیت بدون فرهنگسازی صحیح، نه تنها موجب ارتقای اثربخشی موضوع مورد حمایت نخواهد شد، بلکه نتیجه معکوس خواهد داشت. بنابراین از نظر اینجانب، پیش از تعریف هرگونه حمایتی، باید فرهنگسازی مناسبی شکل گیرد. با توجه به اینکه مک دونالد یکی از بزرگترین فرانچایزرهای موفق دنیاست، مدل فرانچایز در سطح جهانی نیز بیشتر در حوزه صنایع غذایی مورد استفاده قرار گرفته است و همانطور که اشاره کردید، این ابزار قابل استفاده در سایر بخشهای اقتصادی نیز هست. در تکمیل این موضوع، باید توجه داشت که این ابزار در 5 نوع مختلف (job franchise، product franchise، business format franchise، investment franchise و conversion franchise) در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، اما در حال حاضر در ایران عمدتا حوزه business format franchise مورد بهرهبرداری است، اما ظرفیت توسعه در انواع دیگر نیز فراهم است.
پیشنهاد شما برای توسعه فرانچایز در ایران چیست؟
از دیدگاه اینجانب، استفاده از ظرفیت فرانچایزورهای موفق فعلی ملی و بینالمللی در مدلهای شتابدهی، منتورینگ و سرمایهگذاری فرشته، میتوانند اثرگذار باشند. مجموعه دولت نیز میتواند ابزار مناسبی جهت فرهنگسازی موضوع باشد.