واقعیت پیمانهای ارزی
دکتر پویا جبل عاملی
یکی از ادعاهای مرسوم در فضای رسانهای، حرکت کشورها به سوی پیمانهای ارزی برای تسویه مبادلات تجاری و کنار زدن دلار آمریکا در روابط اقتصادی است و سپس انتقاد از دولت که در این زمینه کمکار است! در حالی که در داخل کشور عنوان میشود، پیمانهای ارزی میان بانکهای مرکزی، برای تسویه مبادلات تجاری است، باید تاکید کرد که پیمانهای ارزی (Swap Agreements) تنها بهمنظور حفظ ثبات مالی و جلوگیری از تنش بازار ارز و تاثیر گرفتن بخش واقعی اقتصاد از آن انجام میگیرد.
یکی از ادعاهای مرسوم در فضای رسانهای، حرکت کشورها به سوی پیمانهای ارزی برای تسویه مبادلات تجاری و کنار زدن دلار آمریکا در روابط اقتصادی است و سپس انتقاد از دولت که در این زمینه کمکار است! در حالی که در داخل کشور عنوان میشود، پیمانهای ارزی میان بانکهای مرکزی، برای تسویه مبادلات تجاری است، باید تاکید کرد که پیمانهای ارزی (Swap Agreements) تنها بهمنظور حفظ ثبات مالی و جلوگیری از تنش بازار ارز و تاثیر گرفتن بخش واقعی اقتصاد از آن انجام میگیرد.
بانکهای مرکزی در دنیا تنها برای آنکه مطمئن باشند بازار داخلی و بانکهای تجاری آنها ارز مورد نیاز خود را کسب خواهند کرد، اقدام به امضای پیمانهای ارزی با بانکهای مرکزی خارجی میکنند و به این شکل آنان قادر خواهند بود هر زمان که اراده کنند از بانک مرکزی منتشرکننده ارز، مبلغ موردنیاز بازار خود را دریافت کنند. بهعبارت دیگر، در مواقعی که نقدینگی یک نوع ارز در بازار کاهش مییابد و بانکهای تجاری قادر نیستند داراییهای خود را که به آن نوع ارز است تامین مالی کنند و دسترسی مستقیمی به بانک مرکزی خارجی منتشرکننده این ارز ندارند، بانک مرکزی کشور میتواند با پیمان ارزی با بانک مرکزی خارجی و بدون آنکه بخواهد دارایی خارجیاش را دست بزند، ارز را تامین و به بانکهای تجاری داخلی خویش تزریق کند. بهعنوان مثال بانک مرکزی اروپا با بانک مرکزی سوئیس پیمان ارزی دارند که در صورت نیاز فوری بانکهای تجاری اروپا به فرانک، بانک مرکزی اروپا بتواند فرانک مورد نیاز اتحادیه را از بانک مرکزی سوئیس دریافت کند. همین پیمان ارزی را بانک مرکزی اروپا با بانک مرکزی انگلستان، آمریکا، کانادا و ژاپن نیز دارد. نکته جالب آنجاست که اکثر این پیمانهای ارزی اجرایی نمیشوند، بهعبارت دیگر از آنجا که این پیمانها تنها برای مواقع اضطرار که بازار ارز داخلی با کمبود مواجه میشود، مورد استفاده قرار میگیرد، احتمال وقوع موارد اضطرار در طول مدت زمان توافقنامه بسیار پایین است.
در داخل اما این گونه وانمود میشود که تجارت بین کشورها بر دوش پیمانهای ارزی است تا قدرت بینالمللی دلار کاهش یابد! مساله اینجاست که امروز تجارت با ایران اصولا با ارزهایی غیر از دلار آمریکا انجام میشود و این سخن که دولت و بانک مرکزی ایران بهدنبال حذف دلار از مبادلات تجاری نیستند، محلی از اعراب ندارد. اما آن سوی قضیه که برخی میانگارند پیمان ارزی بین کشورها برای مبادلات تجاری در اقتصاد روز دنیا ضروری است، از پایه برداشتی است بهدور از واقعیت و جالب آنکه دولت را برای این برداشت غلط مورد انتقاد قرار میدهند. بدون تردید پیمانهای ارزی نه برای تسویه تجاری بلکه بهعنوان ابزاری برای پشتوانه بازار ارز میتواند مورد توجه قرار گیرد و با افزایش روابط بینالمللی بانکهای تجاری ما، نیاز به پیمانهای ارزی با وجود ذخایر خارجی مکفی بانک مرکزی، برای مقابله با تکانههای ارزی میتواند پررنگتر شود.
از سوی دیگر بانک مرکزی همواره بهدنبال نوعی پیمان تهاتری با بانکهای مرکزی طرف تجاری بوده است تا مبادلات تجاری بیش از پیش تسهیل شود؛ اما این بدون تردید امری فارغ از پیمانهای ارزی مرسوم در جهان است.
سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
پویا جبل عاملی، مترجم و اقتصاددانی که مدرک دکتری خود را از دانشگاه لستر انگلیس گرفته است. او کتابهای اقتصادی مهمی را به زبان فارسی برگردانده است. از بهترین ترجمههای پویا جبل عاملی میتوان به «اقتصاد کلان مدرن»، «چرا کشورها شکست میخورند» و «جاده باریک آزادی» اشاره کرد.
ارسال نظر