پنج اقتصاد نوظهور در برابر دلار کاری از پیش میبرند؟
دوئل بریکس مقابل دلار
پیمان میان اقتصادهای نوظهور جهان، موسوم به بریکس، جدیدترین مبارزی است که به مصاف دلار آمریکا رفته است، اما بدون شک راهاندازی یک ارز مشترک جدید، پیشنیاز جایگزین ساختن دلار است و تاسیس چنین ارزی، نیازمند استقرار یک بانک مرکزی جدید در ۵ کشور عضو این پیمان است. در میان ۵ کشور چین، هند، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی، چین بزرگترین اقتصاد را دارد و بدون شک محور ارز جدید خواهد بود؛ با این حال به نظر نمیرسد چین و روسیه که رقبای استراتژیک به شمار میآیند به تاسیس یک ارز جدید با بانک مرکزی مستقر در چین رضایت دهند.
بریکس و داستان تکراری دلارزدایی
دلارزدایی کلیدواژه پرتکرار این روزها در تیترهای سیاسی رسانههای اقتصادی جهان است. استفاده گاه و بیگاه آمریکا از ابزار تحریم علیه دیگر کشورهای جهان موجب شده سران دیگر کشورها سخن از به پایان رسیدن دوران یکهتازی دلار به میان بیاورند و از ضرورت دلارزدایی بگویند. آخرین مورد از این گمانهزنیها به قصد پیمان بریکس برای دلارزدایی بازمیگردد. بریکس سازمانی متشکل از اقتصادهای نوظهور جهان است و در سال ۲۰۰۹ و با ۵ کشور چین، هند، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی آغاز به کار کرد. بریکس ۴۲ درصد از جمعیت جهان را در اختیار دارد و به این واسطه وزن قابلتوجهی میتواند داشته باشد. بااینحال بریکس تنها ۲۳درصد از حجم اقتصاد جهان را در اختیار دارد و سهم آن از تجارت جهانی تنها ۱۸درصد است.
اواخر هفته جاری قرار است وزرای خارجه کشورهای عضو به همراه نمایندگانی از کشورهای دیگر مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قزاقستان در کیپتاون آفریقای جنوبی گرد هم بیایند. این نشست صرفا یک دستگرمی برای رویداد اصلی به شمار میرود. در رویداد اصلی این سازمان قرار است سران کشورها در اواخر ماه اوت در ژوهانسبورگ دیدار کنند؛ اما احتمال دارد مکان برگزاری نشست به گونهای تغییر کند که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در معرض خطر دستگیری به واسطه حکم دادگاه کیفری بین المللی نباشد و بتواند در آن شرکت کند. اخلاقیات زیادی در این نشست به چشم نمیخورد که ماهیت این گردهماییها را مشخص میکند؛ تلاشی بد طراحی شده برای سرنگونی نظم جهانی مبتنی بر قوانین پس از جنگ جهانی دوم.
معادله بدون جواب بریکس
شکست بریکس در این نکته نهفته است که اعضای این پیمان دچار اختلافات بنیادینی با یکدیگر هستند. بهرغم بیزاری مشترک از دسترسی گسترده دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده، تفاوتهای اساسی میان اعضای این گروه بسیار عمیقتر از آن است که به چنین طرحهای بلندپروازانهای اجازه پیشرفت دهد. ارائه ارز مشترک اولین گامی خواهد بود که موجب میشود این پیمان به هدف مهم خود یعنی دلارزدایی دستپیدا کند. ارز مشترک در دستورکار کشورهای عضو است. یکی از ایدههای روسیه این است که ارز مذکور را تا حدی با پشتوانه طلا بسازیم؛ هرچند جابهجایی شمشهای طلا موضوع سادهای نیست. لستجا کگانیاگو، رئیس بانک مرکزی آفریقای جنوبی، ماه گذشته تاکید کرد هر ارز قانونی مورد حمایت بریکس نیازمند یک بانک مرکزی واحد است.
همانند طرح ابتکاری «یک کمربند و یک جاده» چین در سراسر آسیا، تصور اینکه چین بر بریکس تسلط نداشته باشد، غیرممکن است؛ همین مساله باعث میشود شانگهای محتملترین مکان برای بانک مرکزی احتمالی بریکس باشد. بعید به نظر میرسد هند که اغلب درگیریهای مرزی با چین دارد، بهراحتی این مساله را بپذیرد. جایگزینی واحد پولی لیبرالدموکراسی با ارزی که تحت سلطه یک دولت توتالیتر با کنترل همهجانبه بر جریان سرمایه است، پیشنهاد جذاب و قابل قبولی نیست.
اگر سازمان کشورهای صادرکننده نفت، یعنی اوپک، نتواند یک ارز نفتی ارائه دهد، یک گروه تصادفی از کشورهای ناهمگون جغرافیایی چه شانسی برای این کار دارند؟ مفهوم ارز تجاری مشترک منطقه آمریکای جنوبی به نام «سور» با مشکل مواجه است، زیرا منافع کشورهای کوچکتر توسط اقتصاد بسیار بزرگتر برزیل نادیده انگاشته میشود. این اختلافات عمیق میان اعضای بریکس موجب میشود در نهایت اتفاق جدیای در مورد تاسیس ارز جدید رخ ندهد. تسلط دلار ممکن است آزاردهنده باشد، اما هیچ جایگزینی وجود ندارد که به وزن موردنیاز نزدیک شود.
روسیه در تکاپوی جنگ اوکراین
بدون شک حمله روسیه به خاک اوکراین را میتوان مهمترین تحول سیاسی سالهای اخیر تلقی کرد. روسیه تعارفات را کنار گذاشت و با ابزار خشونت سعی در از بین بردن یکی از کشورهایی را داشت که با کرملین ساز مخالف میزد. واکنش غربیها نیز در وهله نخست، تحریمهای مالی و اقتصادی بود. تحریمهایی که دسترسی روسیه به بیش از ۳۰۰میلیارد دلار از منابع خود را از بین برد. این وضعیت موجب شد رقبای نظم فعلی جهان به رهبری آمریکا، در تکاپوی جداساختن سرنوشت خود از ابزارهای این نظم بیفتند.
کنار گذاشتن دلار به عنوان ارز رایج در مبادلات جهانی و ارز مورد استفاده در ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان یکی از اصلیترین و کلیدیترین اقداماتی است که تحقق آن شرط لازم برای تحقق کنارگذاشتن نظم فعلی جهان به شمار میرود. افزایش استفاده آمریکا از ابزار تحریم علیه بازیگران به زعم خود بد باعث شده گروههایی که خود را حامی دلارزدایی نشان میدهند رو به افزایش باشند. بدون شک تجربه روسیه در اوکراین، چین را به این تکاپو انداخته است که برای جلوگیری از تجربه روسیه، باید از اتکای اقتصاد خود به دلار تا سطح قابلتوجهی کاهش دهد؛ چین اختلافات جدی بر سر حاکمیت تایوان دارد.
جانمایی دلار در تجارت جهانی
بر اساس گزارش انجمن معاملات مالی بینبانکی در سراسر جهان، دلار برای ۴۲درصد از معاملات ارزی استفاده میشود. سهم یورو ۳۲درصد است، اما خارج از اروپا و بخشهایی از شمال آفریقا، چنین نفوذی ندارد. یوان چین حدود ۲درصد از معاملات سهم دارد، زیرا استفاده غیرداخلی آن حتی در آسیا یا خارج از امور مالی مرتبط با تجارت چندان قابلتوجه نیست. ویژگی تعیینکننده برای اینکه یک ارز بتواند جایگاه ارز ذخیره را پیدا کند، این است که این ارز دومین ارز پراستفاده در معاملات داخلی باشد. دلار تقریبا پس از واحد پول هر کشور، پرکاربردترین واسطه مبادله در سراسر جهان است و حتی گاهی اوقات از ارزهای داخلی نیز پیشی میگیرد. تقریبا همه کالاها از جمله نفت و طلا به دلار معامله میشوند. حتی ارزهای دیجیتال تقریبا منحصرا با دلار آمریکا مبادله میشوند. آنچه برای یک ارز ذخیره نیز حیاتی است، استفاده از آن به عنوان ذخیره ارزش است. صندوق بینالمللی پول تخمین میزند که ۵۹درصد از ذخایر بانک مرکزی جهانی به دلار است که سهم یورو ۲۰درصد و یوان تنها ۵درصد است.