سیستم ارزی چندقطبی
بهمنظور درک بهتر شرایط ضروری است، اوضاع را از دید کشورهای غیرغربی هم ببینیم. از دید بسیاری از کشورها، وضعیت به وجود آمده، لزوم متنوعکردن سبد ذخایر ارزی و کاستن از سهم دلار و یورو در آن را کاملا نشان میدهد. دو ماه پیش، بانک یو.بی.اس، تحقیقی را درباره تمایل ۳۰بانک مرکزی بزرگ در حوزه ذخایر ارزی انجام داد و در این تحقیق مشخص شد که آنها برای متنوعکردن سبد ذخایر ارزی خود به یوآن چین توجه ویژه دارند. در واقع بر محبوبیت یوآن نزد بانکهای مرکزی افزوده شده است. ۸۵درصد مدیران بخش ذخیره ارزی بانکهای مرکزی در یوآن سرمایهگذاری کردهاند یا مایلند این کار را انجام دهند. یکسال پیش، این رقم ۸۱درصد بود. تحلیلگر بانک یو.بی.اس میگوید: «شاهد کاهش تدریجی نقش و جایگاه دلار هستیم و سیستمی که در آینده شکل خواهد گرفت، سیستم ارزی چندقطبی است.»
بانکهای مرکزی معتقدند، دور شدن از سیستم ارزی مبتنی بر دلار آمریکا و حرکت به سمت سیستم ارزی چندقطبی، به نفع یوآن خواهد بود. مفهوم ارز قوی، مفهومی غربی بوده؛ اما حالا در حال تبدیلشدن به مفهومی شرقی است. در بلندمدت، همزمان با کاهش ارزش دلار، یورو و پوند، تنها ارزی که با گذشت زمان قویتر میشود و نه ضعیفتر، یوآن است. اما در حال حرکت به سمت سیستم مبتنی بر یوآن یا یوآنمحور نیستیم. نکته کلیدی این است که کشورها برای آنکه گروگان سیستم پولی خاص نشوند، به سمت سیستم پولی چندقطبی حرکت خواهند کرد. به عبارت دیگر، هدف، اجتناب از آسیبپذیر بودن در برابر استفاده یک کشور از ارز ذخیره بهعنوان سلاح است.
در حال حاضر، آمریکا از دلار برای تحریم کشورهای دیگر استفاده میکند؛ این یعنی استفاده از ارز ذخیره بینالمللی بهعنوان سلاح علیه دشمنان. هدف از ایجاد سیستم پولی چندقطبی این است که امکان چنین اقدامی در آینده وجود نداشته باشد. وضعیت یورو هم مثل دلار است؛ یعنی با اینکه یورو هرگز جایگاهی را که دلار در اقتصاد و تجارت جهان دارد، نداشته و نخواهد داشت، کاهش سهم آن در سبد ارز ذخیره بانکهای مرکزی از پیش آغاز شده است.
موضوع بعدی که اهمیت زیادی دارد، این است که مدتهاست کشورها تمایلی ندارند که به ارز، بهخصوص بهعنوان ارز ذخیره وابسته باشند و این تحول نشاندهنده تغییر در ساختار قدرت جهانی است. هر کشور هوشمند باید ذخایر ارزی خود را به پولهای ملی قدرتهای رقیب نگهداری کند تا ریسکها متعادل شود. واردکنندگان بزرگ مواد خام، از جمله چین نیز به این موضوع آگاه هستند که باید مواد خام را به پول ملیشان یا سبدی از ارزهای معتبر دادوستد کنند و نه صرفا با یک ارز خاص. دلیل دیگر لزوم متنوعکردن سبد ذخیره ارزی، تورم است. ویژگی مهم ارز ذخیره این است که این ارز، ذخیره باثبات ارزش است؛ اما در دوره کنونی، صرفا در تئوری اینگونه است. ارزش دلار و یورو در برابر طلا کاهش یافته؛ زیرا میزان بالایی از این دو ارز چاپ و به اقتصاد تزریق شده است. ۵۰سال پیش برای خرید همان میزان طلا ۱/ ۰ امروز دلار نیاز بود.
کاملا منطقی است که کشورها برای حفاظت از داراییهای خود به سمت طلا حرکت کنند؛ اما جنگ روسیه علیه اوکراین سبب شده است تا طلا به گروگان مسائل ژئوپلیتیک تبدیل شود. به علت تحریمها، روسیه نمیتواند ذخایر اضافی خود به روبل را بفروشد؛ در نتیجه به فروش طلا اقدام کرده است؛ اما آمریکا و دیگر کشورهای گروههفت در حال جلوگیری از فروش طلای تازه تصفیهشده روسیه هستند. در حال حاضر، بازار دوپاره شده است؛ یعنی برخی کشورها وارد بازی تحریمها نشدهاند و به مبادله طلا با روسیه ادامه میدهند، در حالی که گروه دیگر، تحریمها را رعایت میکنند و مبادلات با روسیه در حوزه طلا را متوقف کردهاند. وضعیت به وجود آمده، سبب شده است تا بسیاری از کشورها به سمت خرید طلا حرکت کنند؛ زیرا ممکن است آنها نیز روزی با همین ممنوعیت مواجه شوند. در نهایت باید به درسهایی که تحریم روسیه از سوی غرب برای دیگر کشورها داشته است، اشاره شود. همه شاهد هستند که به دلیل تحریمها، روسیه برای مبادلات خود با مشکلات گوناگونی مواجه است و آمریکا از دلار به عنوان سلاح علیه روسیه استفاده میکند. سلطه دلار بر اقتصاد جهان عامل آسیبپذیری کشورهاست و اگر تحریم علیه کشوری اعمال شود، آن کشور برای ادامه فعالیت اقتصادی و تجاری دچار مشکلات بزرگی خواهد شد.