ماجرای تبلت در شورا، تسویه حساب سیاسی بود؟
به گزارش خبرآنلاین، دعوت از دکتر زهرا صدراعظم نوری برای حضور در کافهخبر، به پیش از انتخابات شوراها برمیگردد، زمانی که هنوز بحث لیستهای انتخاباتی و در نظر گرفتن سهمیه برای زنان داغ بود. میخواستیم بیاید و به عنوان اولین زن شهردار یکی از مناطق تهران، از تجربههای شهریاش بگوید، از سهمی که زنان باید در مدیریت شهر به عهده بگیرند، از اعتمادی که لازم است احزاب به زنان داشته باشند و بسیاری از مسائل دیگر با محوریت زنان و شهر و شورای شهر. از بهاره آروین هم که از همان زمان انتخابات شورای شهر، به عنوان یک کاندید جنجالی و زن جوانی که نامش در لیست امید قرار گرفته بود، سوالهای زیادی داشتیم. پذیرش این دیدار و گفتوگو اما، با مشغلههای زیاد زمان انتخابات و روزهای پرکار شورا بعد از آن، یکی دو هفته قبل محقق شد، در اولین روزهای پاییز و با حضور دو نفره دکتر زهرا صدراعظم نوری و دکتر بهاره آروین در کافهخبر.
نیمه پر به تعویق افتادن این دیدار، شاید این است که با گذشتن از تب و تاب انتخابات شورای شهر پنجم و بسته شدن پرونده انتخاب افراد و دور شدن از شائبه تبلیغاتی بودن گفتوگو، در فضایی با سوءتفاهمهای کمتر، این امکان به وجود آمد که به بعضی مسائل انتخابات این شورا و حاشیههای آن پرداخته شود، از اختصاص سهمیه به زنان که مورد چون و چرای عدهای قرار گرفته بود تا انتقادهایی که به بعضی اسامی موجود در لیست امید وارد میشد، مانند انتقادهای سیاسی به بهاره آروین که منتقدان در فضای مجازی، بعضی از موضعگیریهای او را خلاف اصلاحطلبی میدانستند. گفتوگو بعد از عملکرد چند ماهه شورای شهر، همچنین این فرصت را فراهم کرد که تنها به آیندهنگری پرداخته نشود بلکه عملکرد شورا در همین زمان هرچند کوتاه هم مورد بررسی قرار بگیرد و به تصمیمات مهمی مثل انتخاب شهردار، تصمیماتی که شورای یکدست اصلاحطلب میگیرد و بعضی حواشی جنجالی در طول این مدت هم اشاره شود.
گفتگو با دکتر زهرا صدراعظم نوری، رییس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر پنجم و دکتر بهاره آروین، عضو هیات رییسه پنجمین شورای شهر تهران را در ادامه بخوانید:
اجازه بدهید از بحث سهمیه برای ورود زنان به شورای شهر شروع کنیم. خیلیها میگویند این در نظر گرفتن سهمیه، چه مبنای منطقی دارد و چرا باید به زنان امتیاز ویژهای داده شود، میگویند زنان هم اگر صلاحیت داشته باشند در لیست قرار میگیرند و توسط مردم انتخاب میشوند. شما چه پاسخی برای این موضوع دارید؟
صدراعظم نوری: بعد از انتخابات سال 88، یکی از اتفاقات خوبی که افتاد این بود که برای انتخابات سال 1392، اصلاحطلبان عقلانیت بیشتری اعمال کردند به این معنا که رمز موفقیت را در جبههای عمل کردن و اتحاد بیشتر تعریف کردند. در این استراتژی جدید، به دنبال این بودند که نقش گروههای مختلف را تقویت کنند و سهم زنان رابه طور جدی افزایش دهند. گفته شد همانطور که زنان پنجاه درصد جمعیت جامعه را تشکیل دادهاند، حق دارند که سهم بیشتری از صندلیهای پارلمانهای محلی و سیاستگذاری شهری را به خودشان اختصاص دهند. بنابراین با هدفگذاریای که انجام شد، ۳۰ درصد از لیست به زنان اختصاص پیدا کرد و همانطور که اتفاق افتاد سهم ٣٠ درصدی از ظرفیت مجلس در سال ۱۳۹۴ و شوراها در سال ۹۶ به زنان رسید.
اما بعضیها میگویند اصلا چرا باید این سهمیه وجود داشته باشد؟
صدراعظم نوری: اگر شرایط ، شرایط عادلانهای بود، سهمیهبندی معنی نداشت و هرکس صلاحیت بیشتری داشت میتوانست به پستهای بالاتری برسد، ولی وقتی شرایط عادلانه نیست، سیاستگذاران، تصمیمگیران و مجریان همیشه از مردان بودهاند، فرصتهای کمتری به زنان داده شده و آنها کمتر توانستهاند رزومهای داشته باشند که به استناد آن در پستهای مدیریتی قرار بگیرند. زنان نتوانستهاند رزومه داشته باشند چون فرصت برابر برایشان فراهم نشده در نتیجه همین موضوع باعث شد برای برطرف کردن این شرایط نابرابر، سهمیه برای زنان در نظر گرفته شود. به هر حال باید از جایی این روند تعدیل شود و شروع این تعدیل، تبعیض مثبت و اختصاص سهمیه است.
اختصاص سهمیه به زنان موفقیتآمیز بود؟
صدراعظم نوری: بله، در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، زنان چه به اعتبار نمایندگی احزاب یعنی شخصیت حقوقی و چه به اعتبار شخصیت حقیقی، این مطالبه را پیگیری کردند و درنتیجه 30 درصد ظرفیت لیست به زنان و جوانان اختصاص داده شد. در سال 94 در انتخابات مجلس و سال ۹۶ در انتخابات شوراها، اقبال خوبی نسبت به حضور زنان وجود داشت. ضمن این که این موضوع یک نوید برای زنان جامعه است که این امکان وجود دارد تا بتوانند به پستهای بالای مدیریتی دست پیدا کنند و این روند برای زنان و دختران کشورمان مبارک و مثبت است که برای دورههای بعد زمینه را فراهم میکند که این حضور بیشتر شود و در انتخابات سالهای بعد، سهم بیشتری به زنان داده شود.
یک سوال مهم که گاهی مطرح میشود این است که چرا در حالی که انتخابات شورای شهرهای کوچک و روستاها نشان داد به زنان اعتماد وجود دارد و آنها توانستهاند بدون سهمیه، با تعداد زیادی به شورا راه پیدا کنند، در کلانشهری مثل تهران، نیاز به وجود سهمیه بود؟ این نشاندهنده این است که مردم شهرهای کوچک، به مشارکت زنها باور بیشتری دارند و این اعتماد در شهرهای بزرگ کمتر است؟
آروین: نه به این دلیل نیست، انتخابات در شهرهای بزرگ کاملا با شهرهای کوچک تفاوت دارد. در روستاها و شهرهای کوچک، انتخابات مخصوصا درباره شوراها کمتر یک مساله سیاسی است، افراد بر اساس شناختی که از همدیگر دارند به آنها رای میدهند اما در کلانشهری مثل تهران، افراد اصلا امکان شناخت فردی کاندیداها را ندارند که بخواهند به دلیل جنسیت یا هر دلیل دیگری به آنها اعتماد بکنند یا نکنند، بنابراین مبنای رایشان اعتماد یا عدم اعتماد به گروههای سیاسی و کارنامه این گروههاست.
صدراعظم نوری: مقایسه کلانشهری مثل تهران با شهرهای کوچک درست نیست. معادلات انتخاباتی در فضای شهری این شهرها کاملا با همدیگر تفاوت دارد. تهران که قطب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور است، نوع تعاملات و مناسباتش کاملا خاص است و حتی با استانهای دیگر هم قابل مقایسه نیست. در تهران، جریان فکری برنده میشود که توانسته باشد اعتماد مردم را جلب کند، صرفنظر از جنسیت. یعنی وقتی مردم به جریان اصلاحطلبی اعتماد میکنند، به این جریان رای میدهند، فارغ از این که چه تعداد زن و چه تعداد مرد در لیست باشد.
یعنی اگر تعداد بیشتری زن هم در لیست امید بودند، رای میآوردند؟
صدراعظم نوری: بله وقتی جریانی قادر است اعتماد مردم را جلب کند به آنچه ارائه میکند، مردم باور و اطمینان می کنند و میدانند بر اساس چارچوبهایی لیست بسته شده، بنابراین بر اساس اعتماد رای میدهند. اما در شهرهای کوچک، این فرد فرد کاندیداها هستند که با شناخت چهره به چهره و نزدیک، میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند. در عین حال خیلی خوب است که زنها توانستهاند در شهرهای کوچک اعتماد مردم را جلب کنند که در مقایسه با مردان، بتوانند رای بیشتری را به دست بیاورند. در تهران هیچوقت فرد فرد کاندیداها نمی توانند رای بیاورند، همیشه اینطور بوده که لیست رای میآورد، مگر افرادی که چهره ملی باشند؛ اعم از زن و مرد.
انتخاب زنانی که در لیست امید قرار گرفتند، بر چه اساسی بود؟
صدراعظم نوری: در لیست امید، زنانی قرار گرفتند که به دلیل رزومهای که داشتند قابل دفاع بودند، تحصیلات، سوابق، تجربه و کارایی این افراد طوری بود که در نظر گرفتن هر کدام از آنها، برای ترکیب شورا لازم بود. خوشبختانه جامعه هم از این افراد استقبال کرد و حضور این افراد توانست تاثیرات و تغییراتی در بقیه ارکان شورا به جا بگذارد.
منظورتان چه تغییراتیست؟
صدراعظم نوری: وقتی تعداد زنان در شورا کم باشد، نقشهایی که به آنها داده میشود محدود است ولی وقتی تعداد بیشتر باشد، صرف نظر از جنسیت، به تخصص و کارآمدی آنها توجه میشود و میتوانند در ارکان مختلف نقش ایفا کنند. همانطور که الان در هیات رییسه، دو نفر از زنان حضور دارندکه تاثیرگذار هستند. برای اولین بار ریاست یکی از کمییسیونها با زنان است در سایر کمیسیونها، کمیتهها و یکسری از نمایندگیها در خارج یا داخل شورا زنان حضور تعیینکنندهای دارند. در عین حال، شورای پنجم از شهردار خواست که سهم قابل توجهی به زنان در مدیریت شهری اختصاص دهد. شهردار تهران هم نگاه مثبتی به مدیریت زنان دارد و در اولین اقدام برای پاسخگویی به این مطالبه اعضای شورای پنجم، دو نفر از زنان را به شهرداری مناطق منصوب کرد و این قول داده شده که این رویه ادامه داشته باشد.
شما تاکید میکنید که لیست امید، مورد استقبال مردم قرار گرفت. درست است که لیست اصلاحطلبان به طور کامل در شورای شهر رای آورد اما با انتقادهای زیادی هم همراه بود؛ انتقاد به حضور بعضی از افرادی که گفته میشد سابقه فعالیت کافی یا رویه سیاسی هماهنگی با اصلاحطلبان ندارند. حالا که این لیست رای آورده و شورا هم مدتی است شروع به فعالیت کرده و از تب و تاب فضای انتقادی انتخاباتی دور شدهایم، شاید فرصت خوبی باشد به این پاسخ بدهید که افراد صالحتری بودهاند که حذف شده باشند؟
صدراعظم نوری: باید پذیرفت که بیشتر از 21 نفر نمیتوانستند در لیست باشند، وقتی 150 نفر به مرحله پایانی رسیدند، باید از بین آنها 21 نفر انتخاب میشدند و هر لیستی که بسته میشد اعتراضهایی داشت که چرا این فرد نیست و آن فرد هست. این اعتراضها طبیعی است. بله، انتقادهایی به بعضی از اعضای لیست از نظر تخصص، کارآمدی یا حتی گرایش سیاسی وجود داشت اما الان باید به این توجه داشت که این افراد چقدر عملکرد موثری دارند بعضی از همین افراد که به آنها انتقاد میشد، امروز بهترین عملکرد را دارند و من به شخصه از آنها دفاع می کنم.
خانم آروین، شما یکی از افرادی بودید که انتقادهایی نسبت به نام شما در لیست اصلاحطلبان وجود داشت. پاسخی به این انتقادها دارید؟
آروین: قبل از پاسخ به سوال شما، میخواهم نکتهای را بگویم که مرتبط با سوال قبلیتان هم هست. به نظرم خوب است توجه کنیم در لیستهای موازی و مشابه که در کنار لیست امید وجود داشت، اغلب کسانی که حذف شده بودند از میان زنان و جوانان لیست بودند و در لیستهای موازی حداکثر نام دو یا سه زن وجود داشت. شخصا یکی از پربسامدترین افرادی بودم که گفته میشد نامم در لیست امید نباشد، اما در عین حال افرادی که به عنوان جایگزین من معرفی میشدند، کمتر از میان زنان جوان کاندیدا بودند. درواقع جامعه از یک طرف مطالبه حضور زنان و جوانان در شورای شهر را داشت و از طرف دیگر بیشترین اعتراض را به یکی از دو نفر سهمیه زنان جوان داشت و جایگزینها هم اغلب از میان مردان معرفی میشدند! به نظرم این شجاعت شورای عالی سیاستگذاری بود که علیرغم همه انتقادات به این سهمیهها پایبند ماند و به زنان و جوانان بیش از گذشته اعتماد کرد. ما هم باید در این چهار سال، پاسخگوی این اعتماد باشیم که تجربه موفقی باشد و در آینده بتوانیم در انتخاباتهای بعدی مطالبه بیشتری برای زنان و جوانان داشته باشیم.
اما بعضی از انتقادها نسبت به زن جوان بودن شما نبود بلکه به دلیل گرایش سیاسی شما بود که گفته میشد با مواضع اصلاحطلبان تفاوت داشته.
آروین: بله همینطور است اما پاسخ به این مساله مجالی میخواهد که فکر نمیکنم در این نشست فراهم باشد. اول فکر میکردم بعد از تمام شدن انتخابات و روشن شدن نتیجه میتوانم به این انتقادها پاسخ دهم بدون اینکه متهم به تلاش برای رای جمع کردن شوم اما حالا میبینم که در مقام نماینده مردم در شورا، باید خودم را در برابر این سوال پاسخگو بدانم که چه مطالباتی را پیگیری میکنم و چه اتفاقاتی قرار است برای بهبود وضعیت شهر بیفتد. اینطور نیست که نخواهم به این انتقادها جواب بدهم، اتفاقا بیشتر از هر کسی خودم دلم میخواهد درباره این مساله توضیح بدهم چون بسیاری از این انتقادها را نادرست و نامنصفانه میدانم.
یعنی شما خودتان را جزو جریان اصلاحطلبی میدانید و معتقدید انتقادها نسبت به شما درست نبوده؟
آروین: بله کاملا، جریان اصلاحطلبی طیف دارد و افراد میتوانند در نقطههای مختلفی از این طیف قرار بگیرند. ممکن است من درباره یک واقعه خاص، نظر متفاوتی نسبت به اکثریت داشتهام، این دلیل نمیشود که من اصلاحطلب نباشم. من سالها عضو ستاد اصلاحطلبان بودهام و شخصیتهای شناختهشده اصلاحطلبی که مرا حمایت کردهاند، اگر این سوابق را نمیدانستند و فکر میکردند اصولگرا هستم که از من حمایت نمیکردند.
صدراعظم نوری: این که گفته میشود چه کسی چقدر اصلاحطلب است، نیاز به تعریف واحد و شاخص و معیار دارد، همینطوری نمیشود به کسی گفت جزو چه گروهی است.
این نگرانی شاید از اینجا پررنگتر میشد که تجربه تلخی از این وجود داشت که کسی به نام اصلاحطلبان وارد شد ولی عملکرد دیگری را از خودش نشان داد.
صدراعظم نوری: بله ولی ارزیابیها باید دقیق باشد، نمیتوان فقط یک مقطع تاریخی را انتخاب کرد و مواضعی را که بر اساس آن صادر شده، تنها ملاک قرار داد. افراد در طول سالها میتوانند مواضع خود را نشان دهند نه این که فقط در یک مقطع خاص سنجیده شوند. اینها یک پازل است که نباید یک تکه از آن را برداشت و قبل و بعد از آن را ندید. میتوانم به ضرس قاطع بگویم در شورای پنجم، یکی از قویترین افراد که با نظم، کار محتوایی و کارشناسی و با هوشیاری و هدفمند فعالیت میکند و در تقویت مواضع اصلاحطلبی تلاش میکند، خانم آروین است. ایشان از افرادی است که من بارها تاکید کردهام یکی از بهترین انتخابها در لیست 21 نفره، بوده است. در حالی که تا قبل از جریان انتخاب افراد برای شورا، اصلا ایشان را نمیشناختم و آشنایی ما از زمان انتخابات شوراها و بستن لیست شورای عالی اصلاحطلبان شروع میشود.
حالا شورای شهر پنجم، تماما و به صورت یکدست اصلاحطلب است. فکر میکنید این یکصدایی میتواند تجربه موفقی محسوب شود؟ گاهی این نگرانی مطرح میشود که وقتی نظر مخالفی وجود ندارد، ممکن است بعضی اتفاقها تنها از یک زاویه مورد بررسی قرار بگیرند و نگاه مخالفی درباره آن وجود نداشته باشد که بقیه ابعاد موضوع را ببیند.
صدراعظم نوری: درست است که همه ما از یک جریان برخاستهایم اما به این معنا نیست که درباره همه موضوعات، همه یک نظر داشته باشیم. اتفاقا بالندگی این جریان به این است که همه نظر خودشان را میگویند و در قالب یک تعامل و تضارب آرا به نتیجه میرسیم. این اتفاق بارها افتاده و درباره موضوعات مختلف، نظرها و دیدگاههای مختلفی داشتیم که همدیگر را نسبت به آن قانع کردهایم و بعد به نتیجه رسیدهایم. من فکر میکنم نباید ذهنمان به سمت شورای اول و تجربه ناموفقی که داشت برگردد. شورای اول، اولین تجربه بود. مشکلات آن شورا نمیتواند ملاکی باشد که هر وقت یک جریان به طور مطلق رای آورد، آن نگرانی به این موضوع تسری داده شود. من فکر میکنم این شورا، میتواند یک تجربه موفق محسوب شود و نسبت به این موضوع امیدوارم.
آروین: من هم فکر میکنم باید مزایای این یکدستی اعضای شورا را در نظر بگیریم. از مهمترین این مزایا این است که مخالفتهای احتمالی اعضا با یکدیگر به دلیل تفاوت در مواضع سیاسی نخواهد بود بلکه بیشتر بر اساس رویکرد و نظر تخصصی و کارشناسی متفاوت اتفاق خواهد افتاد. این تفاوت در نظر کارشناسی هم به این دلیل است که افرادی که در لیست امید قرار گرفتند، تخصصهای مختلفی دارند که همه با هم بتوانند به بهبود وضعیت تهران با همه مشکلاتی که دارد کمک کنند.
به مباحث شهری بپردازیم. در گفتوگوهایی که با چند نفر از اعضای سابق شورای شهر داشتیم، آنها میگفتند تهران به حدی از اشباع رسیده که دیگر نمیتوان برای آن کاری کرد. به نظر شما شهر و شهرداری تهران، سوخته محسوب میشوند؟
صدراعظم نوری: شهر یا شهرداری؟
هر دو!
صدراعظم نوری: نه اینطور نیست، شهر تهران سوخته نیست. درباره شهرداری تهران هم اگر بخواهیم این سازمان را با توجه به هزینهها و مشکلات مالی که دارد در نظر بگیریم شاید بتوان اینطور گفت، ولی در عین حال قابلیتهایی وجود دارد که مدیریت صحیح این ظرفیتها میتواند شهرداری تهران را نجات بدهد.
آروین: من هم فکر میکنم شاید بتوانیم بگوییم شهر تهران توسعه نامتوازنی دارد اما نمیتوانیم بگوییم زمین سوخته است و باید از آن قطع امید کرد. تهران در بعضی حوزهها توسعه خیلی زیادی پیدا کرده و در بعضی حوزهها به شدت عقب است. شهرداری تهران هم به اندازه چندین وزارتخانه نیرو و بودجه دارد، بنابراین به یک مدیر قوی نیاز دارد که این ابرسازمان را اداره کند. این هم یک فرصت است و هم یک تهدید. یعنی سازمانی با امکانات وسیع داریم که هم میتواند کارآمد باشد و هم این خطر وجود دارد که درصورت اداره ناصحیح، تبعات ناگواری داشته باشد، اما فکر میکنم راه نجات و برونرفت از شرایط موجود بسته نیست.
یعنی معتقدید شهری که سالهاست بر مبنای زمینفروشی و هوافروشی اداره میشود و اقتصادش چهارده سال است بر این مبنا شکل گرفته، بدون این منبع درآمدی، میتواند راه نجات داشته باشد؟
آروین: من هم فکر میکنم شاید بتوانیم بگوییم شهر تهران توسعه نامتوازنی دارد اما نمیتوانیم بگوییم زمین سوخته است و باید از آن قطع امید کرد. تهران در بعضی حوزهها توسعه خیلی زیادی پیدا کرده و در بعضی حوزهها به شدت عقب است. شهرداری تهران هم به اندازه چندین وزارتخانه نیرو و بودجه دارد، بنابراین به یک مدیر قوی نیاز دارد که این ابرسازمان را اداره کند. این هم یک فرصت است و هم یک تهدید. یعنی سازمانی با امکانات وسیع داریم که هم میتواند کارآمد باشد و هم این خطر وجود دارد که درصورت اداره ناصحیح، تبعات ناگواری داشته باشد، اما فکر میکنم راه نجات و برون رفت از شرایط موجود بسته نیست.
یعنی تمام شدن منابع فروش شهر، یک تهدید برای تهران فعلی نیست؟
آروین: این موضوع حتما یک تهدید است و من نمیگویم حتما از پس این مشکلات برمیآییم، ولی در صورت مدیریت درست، همین تهدید میتواند به عنوان یک فرصت باشد و اتفاقهای خوبی را در شهر و برای شهروندان ببینیم. انتخاب شهردار هم دقیقا به همین دلیل کار سخت و حساسی بود، چون برای یک شهر معمولی شهردار انتخاب نمیکردیم، برای شهری باید مدیر انتخاب میکردیم که به مرز بحران نزدیک است.
صدراعظم نوری: تهران بالقوه ظرفیتهای زیادی دارد و مهم این است که با چه رویکرد مدیریتی به این ظرفیتها نگاه شود؛ این رویکرد بلندمدت باشد یا کوتاهمدت. 30 درصد از اقتصاد کشور در تهران است یعنی این شهر ظرفیت عظیم اقتصادی دارد و مهم است که چطور به این ظرفیت نگاه و از آن استفاده کنیم. با شرایط فعلی که دوره چهارده ساله طی شده، از سال ۸۲ تا امروز، اتفاقاتی افتاده و رویکرد مدیریت این بوده که مقطع کوتاهمدت در نظر گرفته شود، حالا نیاز به زمان کافی داریم و باید یک دوره مدیریت قابل توجهی داشته باشیم که برنامهریزیها در درازمدت جواب بدهد. اگر تا دیروز از طریق ساخت و ساز به درآمد سرشار دست پیدا میکردیم، حالا این ظرفیت پر شده و دیگر نمیشود با آن رویکرد ادامه داد. شهروندان تهرانی هم باید این را بدانند که نباید انتظار اتفاقات زودبازده را داشته باشند بلکه باید صبوری کنند تا اوضاع شهرمان بهتر شود.
آقای نجفی به عنوان شهردار میتواند این کار را انجام بدهد؟
آروین: یکی از مهمترین دلایلی که برای خود من برای انتخاب آقای نجفی وجود داشت، این بود که سابقه ایشان نشان از تواناییشان برای ایجاد تحول در زیرمجموعه تحت مدیریتشان داشت و ما دقیقا در این موقعیت به همین تحول احتیاج داریم. مدیریت شهری دیگر نمیتواند با فرمان قبلی مسیر را ادامه بدهد و نیاز به کسی داشتیم که تحول اساسی ایجاد کند.
یعنی انتخاب شهردار صرفا براساس برنامههایی بوده که ارائه شده و مسائل سیاسی در کار نبوده؟ بعضی انتقادها وجود داشت که چرا تمام گزینهها اصلاحطلب بودند و فراجناحی به این موضوع نگاه نشد.
صدراعظم نوری: انتخاب شهردار از سوی یک شورای صددرصد اصلاحطلب، قطعا یک شخص اصلاحطلب میبود بنابراین تمام گزینههای پیشنهادی اصلاحطلب بودند. وقتی مردم به این لیست رای دادند، با رایشان، این پیام را دادند که مدیریت شهری تغییر پیدا کند، یعنی خواستند رویکردها و نوع برنامهها تغییر کند، طبیعی بود که 21 نفر اعضای شورای شهر برای انتخاب شهردار سراغ کسانی بروند که بتواند این خواستهها را عملیاتی کنند و گذشتهاش قابل دفاع باشد.
از بین گزینههای اصلاحطلب کاندید شهرداری، چه چیزی آقای نجفی را متمایز میکرد؟
صدراعظم نوری: این که آقای نجفی با 21 رای به عنوان شهردار انتخاب شد به دلیل ویژگیهایی بود که داشت نه این که مورد حمایت سیاسی فرد یا افراد خاصی بود. موضوعی که این کاندیدا را تقویت میکرد، عملکرد گذشته، برنامه و دیدگاهی بود که نسبت به اداره شهر داشت. وقتی آقای نجفی در آموزش و پرورش بود دوره طلایی فرهنگیان بود، زمان آموزش عالی و سازمان برنامه و بودجه عملکرد ایشان مثبت و موفق بود. ضمن این که آقای نجفی شش سال عضو شورای شهر بوده و کاملا با مسائل شهری آشناست. ایشان به خوبی میتواند با سایر دستگاهها تعامل داشته باشد و با حاشیه کمتری، پاسخگوی مطالبات شهروندان باشد.
آروین: در کنار کارآمدی و توانایی آقای نجفی، یک ویژگی مهم ایشان همین است که قابلیت اجماع طیفهای مختلف اصلاحطلبی را دارد. وقتی در همان اولین مرحله 21 عضو به ایشان رای میدهند یعنی خط قرمز هیچکس نبوده و کمتر گزینهای را داشتیم که این اجماع دربارهاش وجود داشته باشد. ضمن این که ایشان چهرهای است که نسبت به برخی کاندیداهای دیگر وجههای کمتر سیاسی دارد و میتوان امیدوار بود جبهه رقیب، واکنش سیاسی کمتری نسبت به او نشان دهد. آقای نجفی معتقد است جایگاه شهرداری، جایگاه سیاسی نیست و این به نظر من خیلی مهم است چون شهروندان دقیقا در طول این سالها از همین ضربه خوردهاند که شهرداری یک جایگاه سیاسی دیده شده است. این که شهردار معتقد باشد شهر برای همه شهروندان فارغ از تفکر سیاسیشان است، خیلی مهم است.
این سوال هم وجود داشت که با شورایی که مدافع پیشرفت زنان و دیده شدن تواناییهای آنهاست، چرا فقط خانم کولایی گزینه شهرداری معرفی شد؟
آروین: بهتر است کمی واقعبین باشیم، در شرایطی که سالهاست حتی معاون شهردار تهران هم یک زن نبوده، دشوار است بتوان از میان زنان گزینهای را انتخاب کرد که روی میزان تجربه و توانمندی او اجماع بالایی وجود داشته باشد.
پس انتخاب خانم کولایی هم فرمالیته و همانطور که در آن زمان گفته میشد، گزینه پوششی برای انتخاب نهایی آقای نجفی بود؟
صدراعظم نوری: نه اصلا اینطور نبود، ما همه جوانب را در نظر گرفتیم، همه برنامهها و شرایط موجود را بررسی کردیم و درنهایت به انتخاب آقای نجفی رسیدیم.
خانم صدراعظم نوری، شما با سابقه مدیریت شهری که دارید، اگر عضو شورای شهر نبودید، گزینهای برای شهرداری محسوب میشدید؟
صدراعظم نوری: احتمالش بود.
به عنوان آخرین سوال، به حاشیهای که این روزها خیلی پررنگ شده بپردازیم؛ ماجرای تبلتها و ماشینهایی که گفته شد چرا اعضای شورای شهر برای خودشان این امکانات را در نظر گرفتهاند. به این موضوع پاسخهایی داده شده ولی ظاهرا هنوز افکار عمومی اقناع نشده چون هنوز به آن اشاره میشود.
آروین: این فضایی که ایجاد شد منصفانه نبود. من چنانکه در یادداشتی هم نوشتم معتقدم شفافیت به نفع همه است ولی اگر قرار بر شفافیت است، باید کاملا همه اطلاعات به طور شفاف به مردم داده شود نه این که یک بخشهایی را بگویند و یک بخشهایی را نگویند. گفته میشود که تبلت خریداری شده اما این را نمیگویند که از ابتدای حضور ما در شورا یک کامپیوترمعمولی هم روی میز اعضا نبود، من شخصا سالهاست که خودکار و کاغذ را برای ویرایش و ثبت نامههای اداری کنار گذاشتهام و در روزهای اول واقعا سردرگم بودم که چطور میشود به عنوان منشی هیئت رئیسه کارها را انجام داد بدون کامپیوتری که سیستم اتوماسیون اداری روی آن نصب باشد!
صدراعظم نوری: اعضای شورای شهر پنجم گذشته مشخصی دارند و کارنامه آنها نشان میدهد که برای سوءاستفادههای مالی وارد این فضا نشدهاند و هیچکدام پیشینه تاریکی در مورد مسائل مالی ندارند. بحث تبلتها به نوعی تسویهحساب سیاسی بود که به سرعت در فضای مجازی پیچید. ما وقتی وارد کمیسیون شدیم، هیچ کامپیوتری وجود نداشت، نه تبلت نه لپتاپ و نه هیچ چیز دیگری، یکسری نامه آوردند که باید رسیدگی و امضا می شد، باید با اتوماسیون اداری مکاتبات انجام شود اما امکانات این کار موجود نبود! بنابراین مدیریت اجرایی مجموعه تصمیم گرفت این وضعیت را سر و سامان بدهد. ما هیچ سفارش خاصی نداشتیم، نه گفتیم این تبلتها چه مدلی باشند و نه در جریان قیمت و مشخصات آن بودیم، این تبلتها از طریق شهرداری خریداری شد، ما هم از معاونت نظارت خواستیم که روی خرید شهرداری نظارت کند. در حال حاضر من به عنوان رییس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری با چهار نفر مستقیم کار میکنم و فقط یک لپتاپ داریم که بین اعضا دست به دست میشود، این وضعیت شورای شهری است که قرار است برای یک کلانشهر نقش نظارت و سیاستگذاری داشته باشد. متاسفانه کملطفی شد و موضوع به گونهای منعکس شد که شایسته نبود.
درمورد خودروها چطور؟
صدراعظم نوری: هنوز یک ماشین هم خریداری نشده که اینقدر ما را مورد حمله قرار دادهاند! جالب است ما دنبال این نیستیم که خودروی نو سوار شویم، این خودروهایی که قرار است با مزایده ٨٠ دستگاه خودروی فرسوده شورا تعویض شود، ماشینهای ساخت داخل است، پورشه و بی ام و نیست. شورا نه اعتقاد و نه چنین انتظاری دارد، قرار است بعد از فروش خودروهای بلااستفاده و بعضا فرسوده، خودروی داخلی تهیه شود.
بعضی از منتقدها میگویند چرا وقتی ناوگان حمل و نقل عمومی فرسوده است، باید خودروهای اعضای شورای شهر که تنها چند سال از عمرشان میگذرد تعویض شود؟
صدراعظم نوری: در یک نگاه کلان و مدیریتی وقتی منابعی وجود دارد که استهلاکشان بالاست، مدیریت سعی میکند از آن منابع بهینه استفاده کند. امروز در شورای شهر 80 خودرو وجود دارد که یا دیگر قابل استفاده نیست یا هزینههای استهلاکشان بالاست، مدیر اجرایی مجموعه تصمیم گرفت این خودروها را به مزایده بگذارد و در ازای آن خودروهای نو بخرد که مشکلات تردد حل شود در حالی که هزینه کمتری هم داشته باشد. بعضی میگویند شما هم از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید، اگر شهروند معمولی بودیم میشد این کار را کرد ولی با توجه به اهمیت زمان، اگر منصف باشیم نمیشود انتظار استفاده از وسایل نقلیه عمومی را داشت چون ما بابت رایی که از مردم گرفتهایم، برای هر لحظه و هر ساعت، خودمان را موظف میدانیم که کاری انجام بدهیم و برای انجام دادن این کارها هم طبیعتا سرعت لازم است. آن چیزی که از شهروندان میخواهیم این است که در شرایطی که فضای مجازی و شبکههای ارتباطی، بسیاری از اطلاعات را سریع در دسترس قرار میدهند اما صحت و درستی مطالب مورد بررسی قرار نمی گیرد، هر چیزی به دستشان رسید را باور نکنند، آن را مورد پرسوجو قرار دهند، آن هم درباره افرادی که تنها با هدف خدمت به آنها وارد عرصه کار شدهاند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر