استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

آنها [محافظان] از ورودی‌های کاخ و درهای بزرگ بلوط بیرون اتاق‌های پذیرایی پادشاه محافظت می‌کنند. آنها همچنین در آغاز جلسات با اعلی‌حضرت، قهوه‌ آیینی هِل را در فنجان‌های کوچک سرو می‌کنند و میهمانان را برای مصرف دم‌کرده تلخ مرعوب می‌کنند. ملک حسین آشکارا از شایعاتی که از مصریان شنیده بود مبنی بر اینکه کیسینجر با سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) در حال تعامل است، ناراحت بود؛ امری که به‌اندازه‌ کافی به حقیقت نزدیک بود که کیسینجر را در حالت دفاعی قرار دهد. سپس پادشاه توضیح داد که چرا پیشنهاد مایر درباره آنچه او آن را به‌عنوان اداره‌ غیرنظامی اردنِ تحت اشغال اسرائیل می‌نگریست، رد کرده است. کیسینجر به‌جای بررسی یک رویکرد قابل‌قبول‌تر، او را تشویق کرد. سپس پادشاه به کیسینجر یادآوری کرد که هفت هفته پیش از آن، ایده‌ تشکیل کارگروه اسرائیلی-اردنی در عقبه را پیشنهاد کرده بود. پادشاه گفت: «شما به ما قول دادید دو هفته دیگر جواب بدهید. امیدواریم اخبار خوبی از شما بشنویم.» پادشاه با بی‌حوصلگی نامشخصی افزود: «ما دوست داریم یک‌بار برای همیشه بدانیم که ایالات‌متحده حاضر است برای خروج اسرائیل از کرانه‌ باختری چه‌کاری انجام دهد.»

کیسینجر با چیزی پاسخ داد که اعضای تیم صلح کلینتون سپس آن را «و وهای دیپلماتیک» نامیدند. کیسینجر اعتراف کرد که این «یک لغزش» بود که برخاسته از تعویق مکرر سفر پادشاه به واشنگتن بود. او به پادشاه توصیه کرد که قبل از سفر بعدی خود به واشنگتن با اسرائیلی‌ها ملاقات کند و به آنها اولتیماتوم بدهد: «یا آنها با یک مذاکره‌ معقول روبه‌رو می‌شوند...یا شما به‌نوعی خود را جدا می‌کنید.» او پیشنهاد کرد که تهدید به جدایی و فاصله گذاشتن میان خود با آنها باید با ضرب‌الاجل چهارهفته‌ای ترکیب شود و گفت که ایالات‌متحده «قویا از آن حمایت خواهد کرد.» به‌طور خلاصه، بهانه‌های فراوان، مشاوره‌ رایگان و تشویق برای پادشاه، اما هیچ دخالت مستقیمی برای ایالات‌متحده وجود نداشت که این تنها چیزی بود که می‌توانست تفاوت ایجاد کند. چهار روز بعد، پادشاه دوباره با مایر و دایان در «وادی عربه» ملاقات کرد. حسین از توصیه‌ کیسینجر پیروی و تهدید کرد که به نفع سازمان آزادی‌بخش فلسطین عقب خواهد کشید.

مایر از پادشاه درخواست کرد که یک رویکرد گام‌به‌گام را بدون تعهد اسرائیل به عقب‌نشینی کامل بپذیرد، درست همان‌طور که کیسینجر، سادات و اسد را متقاعد به انجام این کار کرده بود. ازآنجا‌که درخواست از سوی نخست‌وزیر اسرائیل به‌جای وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفت، رد آن برای شاه آسان بود. او توضیح داد: «دلایل آن روانی است»؛ پیشنهاد مایر برای ایجاد یک کریدور بسیار شبیه اولین گام «طرح آلون» بود که منجر به الحاق دره‌ اردن به اسرائیل می‌شد. دایان ترتیبی را پیشنهاد کرد که در آن اردن به دولت حاکم در کرانه‌ باختری تبدیل شود، فلسطینیان گذرنامه‌ اردنی داشته باشند و اردن می‌تواند در ازای ایستگاه‌های هشدار اولیه‌ اسرائیل در کرانه‌ باختری، تاسیسات نظامی در سواحل اسرائیل داشته باشد. پادشاه نگرانی خود را تکرار کرد که اگر نیروهای اسرائیلی عقب‌نشینی نکنند، این‌گونه به نظر می‌رسد که اشغال را تسهیل می‌کنند.

در بررسی این بده‌بستان‌ها، می‌توان تصور کرد که کیسینجر چگونه به نگرانی‌های روانی پادشاه می‌پرداخت، برای رویکرد گام‌به‌گام استدلال می‌کرد، کریدورِ اسرائیل را گسترش می‌داد، منطقه‌ اردنی را کاهش می‌داد، شهرک‌ها و پاسگاه‌های نظامی را دور می‌زد و عناصری از رویکرد دایان را برگزیده و آنها را به یک پیشنهاد آمریکایی تبدیل می‌کرد. اینکه آیا این برای غلبه بر نگرانی‌های موجودیتی پادشاه درباره جایگاهش در تاریخ کافی بود یا خیر یا اینکه عدم تمایل مایر به عقب‌نشینی فیزیکی از بخشی از کرانه‌ باختری را تایید می‌کرد یا خیر، حدس است؛ زیرا کیسینجر هرگز این گزاره را نیازمود. کیسینجر در خاطرات خود مدعی است که بحث درباره گزینه‌ اردن در زمانی که اسرائیل در حال تشکیل دولت بود، بیهوده بود. این بی‌تردید در ژانویه و فوریه۱۹۷۴ درست بود؛ اما مانع از این نشد که مایر در پایان فوریه هنگام بازدید از بیت‌المقدس با کیسینجر درباره جدایی از سوریه تعامل کند. در اوایل ماه مارس، همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، مایر به کیسینجر گفت که از دولت جدید خود دستوری برای مذاکره درباره جدایی اردن دریافت کرده و سپس برای پیگیری آن، جلسه‌ خود را با ملک حسین ترتیب داده است.

پس‌ازآن ملاقات، دینیتز نگرانی مایر را از اینکه دولت جدیدش باید قبل از اینکه بتواند جدایی اردن را به‌طور جدی دنبال کند، خود را مستقر سازد، ابراز کرد؛ اما کیسینجر با آن راه می‌آمد؛ زیرا او به‌هرحال اسرائیل را برای وارد شدن به مذاکرات جدی با اردن تحت‌فشار قرار نمی‌داد. در آن دوره، کیسینجر به‌سختی با سادات و دینیتز کار می‌کرد تا مذاکرات جدایی سوریه را آغاز کند و در صورت موفقیت، سعودی‌ها را برای رفع تحریم‌های نفتی مورد عتاب و خطاب قرار دهد. اما او تا ماه مه مذاکرات اساسی با سوری‌ها را آغاز نکرد. واضح است که اسرائیلی‌ها مایل بودند به‌طور هم‌زمان با سوری‌ها و اردنی‌ها تعامل کنند. کیسینجر در آن دوره از اختیاراتی [نویسنده در اینجا از واژه‌ « bandwidth» به معنای «پهنای باند» استفاده کرد که در این متن شاید چندان متداول نباشد. بد ندیدم به‌جای این واژه از معادل «اختیارات» استفاده کنم] برخوردار بود که هر دو را نیز انجام دهد.

جمعه، ۱۵مارس۱۹۷۴، واشنگتن دی‌سی.زمانی که ملک حسین به واشنگتن آمد، کیسینجر تصمیم گرفته بود ابتدا معامله‌ سوریه را انجام دهد و سپس، شاید بر اردن تمرکز کند. همان‌طور که کیسینجر به «ابن» - که اتفاقا در همان زمان در شهر بود- گفت که انتظار داشت که توافق سوریه تا ژوئن انجام شود و سپس، اگر اسرائیل خواهان یک «راه‌حل حسین محور» باشد، باید «به‌محض اینکه موضوع سوریه تکمیل شود» باید به سمت باز کردن یک مجمع به سبک کیلومتر۱۰۱ باشد.