ضعف تولید خودروهای عمومی در کشور
حال با توجه به سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین، پرسش مهم اینجاست که آیا ناوگان حمل و نقل عمومی توان پاسخ به تقاضای احتمالی ایجاد شده را دارد؟ و اینکه خودروسازان داخلی میتوانند به تقاضای ایجاد شده (چه در بخش خودروهای عمومی و چه در حوزه تاکسی) پاسخ بدهند؟ برای پاسخ به این پرسشها، بهتر است نگاهی بیندازیم به وضع فعلی ناوگان حمل و نقل عمومی و همچنین اوضاع تولید خودروهای عمومی در کشور که اتفاقا شرایط چندان قابل قبولی چه از حیث فرسودگی ناوگان و چه از منظر کمی و کیفی ندارد.
ناوگان حمل و نقل عمومی را در حال حاضر امثال مترو، تاکسی، ون، مینیبوس و اتوبوس تشکیل میدهند و در این بین، حساب مترو از سایرین (از این حیث که ارتباطی با خودروسازان ندارد) جداست. از مترو و شلوغی هایش بهعنوان یکی از بخشهای مهم اما غیر خودرویی حمل و نقل عمومی که بگذریم، اوضاع سایر بخشهای ناوگان که به مینیبوس و اتوبوس و حتی تاکسیها مربوط میشود، چندان مساعد و مناسب نیست. موضوع بسیار مهمی که در این بخش از ناوگان بهعنوان چالشی بزرگ به چشم میآید، سن فرسودگی است، به خصوص در اتوبوسها و مینیبوس ها. در حال حاضر ناوگان حملونقل عمومی کشور در بخش اتوبوس و مینیبوس، با انبوهی از خودروهای فرسوده مواجه است و این موضوع از چند جهت مشکل ایجاد کرده و میکند. اولین مساله، مصرف سوخت بالای آنها در مقایسه با خودروهای نو است. اتوبوسها و مینیبوسهای فرسوده مصرف بسیار بالایی دارند و روزانه مقادیر زیادی سوخت (گازوئیل) را میبلعند، گازوئیلی که فعلا قیمت آن افزایش نیافته است. آن طور که وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز به تازگی تاکید کرده، فعلا قرار نیست قیمت گازوئیل تغییر کند، حداقل تا پایان امسال. با توجه به عدم تغییر قیمت گازوئیل و تداوم یارانه پردازی دولت به استفادهکنندگان از این سوخت، شاید چندان فشار و انگیزهای بابت تعویض اتوبوسها و مینیبوسهای فرسوده وجود نداشته باشد، هرچند البته عوامل دیگری مانند قیمت بالای محصولات نو و تیراژ ضعیف نیز در این ماجرا اثرگذار است.
چالش دیگری که مینیبوسها و اتوبوسهای فرسوده ایجاد کردهاند، آلایندگی بالای آنهاست، چه آنکه گفته میشود چند برابر یک محصول نو آلودگی ایجاد میکنند. اتفاق معضل آلودگی سال هاست گریبان کلانشهرهای کشور را گرفته و تحقیقات نشان میدهد عامل اصلی این بحران، خودروهای فرسوده هستند. بخشی از این فرسودهها را همین مینیبوسها و اتوبوسها تشکیل میدهند، بنابراین اسقاط و جایگزینی آنها علاوه بر تاثیری که در کاهش سرانه مصرف سوخت دارد، در کاستن از بحران آلایندگی نیز موثر است. اما جدا از بحث آلایندگی و مصرف سوخت، خودروهای فرسوده عضو ناوگان حمل و نقل عمومی، از ایمنی مناسبی نیز برخوردار نیستند و این موضوع با توجه نقش کلیدی شان در جابهجایی مسافران درون شهری و برونشهری، میتواند سبب حوادث و سوانح جانی و مالی زیادی شود.
در مجموع، وجود چالشهای موردنظر، ضرورت نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی را دو چندان میکند. از آن سو سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین نیز بر استفاده بیشتر از ناوگان حمل و نقل عمومی موثر است و این موضوع نیز بر الزام تقویت ناوگان موردنظر میافزاید. اما آیا خودروسازان داخلی توان پاسخ به این تقاضاها را دارند؟ با توجه به اوضاع فعلی تولید، به نظر میرسد پاسخ این پرسش منفی است، زیرا شرکتهای خودروساز کشور با تیراژی بسیار پایین تر از ظرفیت اسمی خود کار میکنند. آماری نیز که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، به وضوح نشان میدهد خودروسازان داخلی در بخش تولید محصولات عمومی شرایط مناسبی ندارند.