رئیس پیشین اطلاعات عربستان روایت خود از روابط تهران و ریاض را بیان کرد
روایت بندر از روابط تهران - ریاض
رئیس پیشین سازمان استخبارات عربستان سعودی در گفتوگویی بیان کرد که عربستان برای ارتباط با ایران تمام پلهای ارتباطی را ایجاد کرده است و شرط موفقیت این گفتوگوها این است که افرادی باید به مذاکره بیایند که قدرت تصمیمگیری دارند. به گزارش «ایسنا»، بندر بنسلطان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات و سفیر سابق عربستان در آمریکا در بخشی از گفتوگوی ۱۴ ساعته خود با روزنامه «ایندیپندنت عربی» چاپ لندن که در کاخ او در شمال منطقه «ابحر» در شهر ساحلی جده در غرب عربستان انجام شده با پرداختن به نقش ایران در منطقه در پاسخ به این سوال که چرا با ایرانیها مذاکره نمیکنید با بیان اینکه باید پاسخ آن را ایرانیها بدهند، مدعی شد: ما تمام پلهای ارتباطی را ایجاد و تلاشهای زیادی برای ایجاد روابط با ایران کردیم.
بنسلطان با بیان اینکه «قبل از سفر اخیرم (سفر سال ۲۰۰۷ / ۱۳۸۶ در قامت رئیس شورای امنیت ملی عربستان) به ایران به ملک عبدالله گفتم که اگر مرا بار دیگر به سفر به ایران دستور دهی من اطاعت میکنم، کسانی که با آنها دیدار میکنیم افرادی بسیار مهربان و خوب هستند»، وی در ادامه مدعی شد: «اما تصمیمگیری دست آنها نیست و کسانی که راهحل دست آنهاست نمیخواهند با ما دیدار کنند.» بندر بنسلطان در پایان گفت که هرکس بتواند ایرانیان را به میز مذاکره بیاورد خواهد دید که سعودیها هیچ مشکلی ندارند اما مساله این است که افرادی باید به مذاکره بیایند که قدرت تصمیمگیری دارند و بتوانند وعدههایشان را عملی کنند، این خلاصه روابط ایران و عربستان است.
ادعاهای بندر بنسلطان در شرایطی مطرح میشود که در طول چند سال اخیر و بهخصوص از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم به رهبری حسن روحانی، ایران بارها با دعوت از عربستان برای حل مشکلات دوجانبه و منطقهای، مقامات سعودی را به راهکار سیاسی ترغیب کرده است، اما همواره با پاسخ سرد و حتی تهدیدآمیز عربستانیها مواجه شده است.
تلاش هاشمی برای بهبود روابط
بندر بنسلطان در ادامه به روابط ایران و عربستان در دوران روسای جمهور سابق پرداخت و افزود: بعد از اینکه وارد شورای امنیت ملی شدم ملک عبدالله با علیاکبر هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور پیشین ایران در ارتباط بود، او اوضاع جهان را درک میکرد. رفسنجانی بارها تلاش کرد که روابط میان ایران و عربستان را بهبود بخشد و بعد از آن نیز محمد خاتمی تلاش کرد تا روابط این دو کشور را بهبود بخشد و میان خاتمی و ملک عبدالله تماسهایی برقرار شد و ما نیز گفتیم که فرصت خوبی است تا حسن نیت خود را ثابت کنیم. در آن زمان نایف بن عبدالعزیز، وزیر وقت کشور عربستان مکلف به همکاری با حسن روحانی، رئیسجمهور کنونی ایران شد. روحانی در آن زمان مسوول پروندههای امنیتی و تبادل اطلاعات در رابطه با هر شخصی خواه ایرانی باشد یا عربستانی بود که علیه دو کشور فعالیت میکند، در آن زمان نایف بنعبدالعزیز پروندهای در رابطه با ۱۰ شخص سعودی که مشکل امنیتی داشتند و در ایران بودند به ایران تحویل داد، در آن پرونده تمام جزئیات آنها و حتی عکسهای آنها و عکسهای خانههایشان وجود داشت و تنها کاری که ایران باید میکرد این بود که پلیس محلی را مطلع و آنها را دستگیر کند، اما همکاری نشد.
بنسلطان در ادامه با اشاره به سفرش به ایران در سمت دبیری شورای امنیت ملی عربستان در سال ۲۰۰۷/ ۱۳۸۶ روند دیدارش با رئیسجمهور وقت را یادآور و مدعی اختلاف نظرهایی بین علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورای امنیت ملی و محمود احمدی نژاد رئیسجمهور شده است.
دیدار با مقام معظم رهبری
به گزارش خبرگزاری فارس، رئیس پیشین استخبارات عربستان سعودی در ادامه به دیدارش با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: «پس از سفرهای قبلیام به ایران، در مرتبه بعد (۲۰۰۷/ ۱۳۸۶) «درخواست کردم که با [رهبر ایران، آیتالله سیدعلی] خامنهای دیدار کنم چون در دفعات گذشته هیچیک از امور صحبتشده، محقق نشده بود.» بندر بنسلطان ادامه داد: «دیدار هم کردم. ایشان زبان عربی را بهخوبی میدانست. گواهش این است که اشتباهات مترجم را به زبان فصیح، تصحیح میکرد. به او گفتم، حضرت آقا! بیایید اصلا بدون مترجم صحبت کنیم.» بندر افزود: عجیب این است که من با احساسی مثبت، از آن دیدار خارج شدم. ایشان مردی روشنفکر و اهل مطالعه است.
رئیس شورای امنیت ملی وقت سعودی توضیح داد: یک بار زمانی که [آیتالله] خامنهای رئیسجمهور بود، سعود الفیصل وزیرخارجه فقید، با ایشان در پاکستان دیدار کرده بود. وقتی الفیصل به همراه علیاکبر ولایتی، به محل اقامت ایشان رفتند، دیدند که عمامهشان را کناری گذاشته و مشغول خواندن [مطالب یا اشعاری از] متنبّی شاعر بزرگ سوری است.
بندر بنسلطان افزود: این بار سال ۲۰۰۷ میلادی که به تهران رفتم، [آیتالله خامنهای] خیلی جدی و قاطع بود. قبل از آنکه از او خداحافظی و از لاریجانی به دلیل همکاریاش تشکر و از او -در صورت تمایلش- برای سفر به عربستان دعوت کنم، پرسید چرا بیشتر نمیمانید؟ به او پاسخ دادم که با شیطان بزرگ قرار دارم. گفت، شیطان بزرگ کیست؟ پاسخ دادم «آمریکا»؛ با رئیسجمهورش قرار ملاقات دارم. خندید و گفت، چطور اینگونه توصیفشان میکنی؟ مگر دوست شما نیستند؟ گفتم بله، البته دوست راهبردی ما هستند؛ اما ترسیدم بگویم به آمریکا میروم و شما بپرسید جنوبی یا شمالی! برای همین از عبارتی استفاده کردم که شما از آن استفاده میکنید.
نقش ایران در منطقه
او در ادامه به نقش ایران در منطقه پرداخت و افزود: برای مثال در سال ۲۰۰۷ در لبنان درگیریهای خشونت آمیزی میان حزبالله و دیگر احزاب رخ داد، ملک عبدالله به من دستور داد تا به تهران بروم و از آنها بخواهم که حزبالله دست از جنگ بردارد و در مقابل ما نیز احزاب مسیحی و سنی را تضمین میکنیم که بالاخره قانع شدند. شرط ما این بود که سفیران ایران و عربستان به محل درگیریها بروند و هر دو نیز رفتند، حزبالله نیم ساعت یا یک ساعت بعد جنگ را متوقف کرد. او مدعی شد که بسیار خندهآور است که حزبالله لبنان میگوید ایران به آنها دستور نمیدهد.
روابط در زمان شاه
سفیر سابق عربستان در آمریکا در جریان این گفتوگو به روابط میان ایران و عربستان پرداخت و گفت: روابط میان ایران و عربستان در زمان شاه تنها در حد روابط سیاسی نبود، بلکه جنبهای مثبت و در حد دوستی و رد و بدل پیامها و نصیحتها بود. قبل از اینکه به روابط میان ایران و عربستان بپردازم به داستانی که میان ملکفیصل، پادشاه پیشین عربستان و شاه ایران اتفاق افتاد اشاره میکنم؛ شاه ایران در سال ۱۹۶۳ برای ایجاد تغییر در تفکرات جامعه ایران انقلاب سفید را بهراه انداخت و یکی از تفکرات این انقلاب منع حجاب بود و میان ممنوع کردن و اختیاری کردن حجاب تفاوت زیادی وجود دارد. در آن زمان شاه ایران بهعنوان دوست عربستان پیامی به ملک فیصل فرستاد و از او خواست که برای حفظ حکومت خود، ایران را در انقلاب سفید همراهی کند و الگوهای غربی را در عربستان پیاده کند. ملکفیصل در پاسخ ضمن تشکر از شاه بهخاطر این نصیحت که عربستان را بهعنوان دوست میدانست نوشت که میخواهم یادآوری کنم که شما شاه ایران هستید نه شاه فرانسه یا انگلیس و اغلب مردم ایران مسلمان هستند، بنابراین میزبانی از مهمانان خارجی در ضیافت ناهار[آن هم در ماه] رمضان غیرقابل توجیه است و از شما میخواهم که از ایران محافظت کنید.
دلیل دشمنی
سفیر پیشین عربستان در واشنگتن در پاسخ به این سوال که دلیل دشمنی میان ایران و عربستان چیست؟ ادعا کرد: در زمان ریاست احمد حسن البکر، (امام) خمینی در اقامت اجباری در عراق بود، شاه در آن زمان از صدام که درواقع تمام امور دست او بود خواست که او را از کشورش بیرون کند و گفت که در غیر اینصورت شطالعرب را از عراق میگیرد و دلیل خواسته شاه این بود که (امام) خمینی کاستهایی را منتشر میکرد که شیعیان ایران را تحریک میکرد. صدام از این خواسته شاه خوشش نیامد و گفت که او میتواند جلوی انتشار این نوارهای کاست را بگیرد اما شاه نپذیرفت که بعد از آن صدام قانع شد تا (امام) خمینی را اخراج کند و به فرانسه بفرستد- (شاه ایران در خاطرات خود در رابطه با دیدارش با صدام در سال ۱۹۷۵ در نشست اوپک در کشور الجزایر و گفتوگو در رابطه با امور متعلق به شطالعرب یاد کرده است.)
او مدعی شد: بعد از آن (امام) خمینی دروازه رسانهای خود با غربیها و دیدار با مستشرقین غربی و احزاب و گروههای مختلف ایرانی مانند حزب کمونیست و حزب لیبرالیست را گشود و همه آنها با شاه مخالفت کردند. آنجا بود که دشمنی میان ایران و عربستان آغاز و در حد لفظی بههم هجوم میآورند. بندر بنسلطان در ادامه با بیان اینکه «همه میدانیم که صدام حاکمی جنایتکار و خونریز است» مدعی شد: اما امام خمینی خطاب به او اعلام کرد که اول عراق را آزاد میکند، سپس سراغ کشورهای حاشیه خلیج(فارس) میرود. در آن زمان حکومت عربستان میان گزینههای بد و بدتر گزینه بد را انتخاب کرد.
میانجیگری میان تهران و بغداد
او در ادامه به مساله میانجیگری ریاض میان تهران و بغداد پرداخت و گفت: زمانی که بهطور پنهانی میان ایران و عراق میانجیگری کردیم نشستهایمان را در نیویورک برگزار میکردیم و در آن علیاکبر ولایتی، وزیرخارجه وقت ایران و طارق عزیز، وزیرخارجه وقت عراق و خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل حضور مییافتند. در آن زمان به من خبر رسید که خبرنگاران و اصحاب رسانه آمریکایی از این دیدارها مطلع شدهاند، بنابراین تصمیم گرفتیم تا نشستها را در سوئیس برگزار کنیم و ادامه مذاکرات توقف جنگ را در خانه سلطان بنعبدالعزیز در ژنو برگزار کردیم. در آن زمان ۷ سال از جنگ میگذشت، هر دو طرف خسته شده بودند و خواستار صلح بودند اما هیچکدام کنار نمیآمدند، بندر در ادامه مدعی شد: (امام) خمینی در آن زمان صلح را به نوشیدن زهر توصیف کرد اما او معتقد بود که این زهر را باید خارج کرد و آن را با صادر کردن انقلاب خارج کرد.
ارسال نظر