چرا عربستان با ایران دشمن است؟
دو کشور مکررا درگیر تنشهای لفظی میشوند. در دهههای گذشته روابط ریاض و تهران، بین بیتفاوتی، دشمنی، مصالحه و تنش در نوسان بوده است. اکنون بهنظر میرسد که شاهزاده محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، تصمیم گرفته دشمنی با ایران را تشدید کند. تیرگی روابط این دو کشور دلایل متعددی دارد. در این میان بهدلایل داخلی عربستان در اوجگیری تنشها کمتر توجه شده است. ریشههای دائمیسازی این نزاع، در زمینههای داخلی نهفته است. بنسلمان از دشمنی با تهران برای منحرف ساختن توجه از پیچیدگی ابهامات داخلیاش استفاده کرده است. وضعیت کنونی متفاوت است. محمد بنسلمان تلاش میکند ایران را منزوی کند تا توجه را از چالشهای داخلی منحرف کند. او حکومت را یکپارچه و قدرت را متمرکز میکند تا تصمیمات بزرگ سیاسی را خودش اتخاذ کند و شاهزادگان متعدد و بلندپرواز را محروم کند. او بیقرار است.
تحقیر و به حاشیهراندن بیسابقه شاهزادگان بلندپایه، ولیعهد جوان و نیز برادران و پسرعموهای متعدد و ناراضیاش را میترساند. معلوم نیست که این نزاع چه شکلی به خود خواهد گرفت. گلهمندیهای سیاسی، نابرابری و بیکاری میان جوانان، نگرانیهای محلی فشارآوری برای عربستان و سایر کشورهای عربی خلیجفارس هستند. حتی باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا، هم این واقعیت را به رهبران سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیجفارس یادآوری کرد. اما سعودیها با این ارزیابی مخالفت کرده و فشار به آمریکا برای بمباران ایران را ادامه دادند. هدف لفاظی ضدایرانی و پوپولیستی شدید بنسلمان و نیز قولوقرارها برای عقب راندن نفوذ ایران در بحرین، یمن، لبنان، سوریه و عراق این است که یک وضعیت جنگی ایجاد شود که در آن مخالفت داخلی، ساکت شود.
بنسلمان با یادآوری ادعای مبارزه با ایران به عوام و شاهزادههای به حاشیهرانده شده، انتقاد از سیاستهای داخلیاش را از بین میبرد. او ایران را مقصر اعتراضات شهروندان شیعه عربستان در منطقه شرقی میداند و سعودیها، شهروندان شیعه را به عامل ایران بودن، متهم میکنند. اعتراض منتقدان سنی از سیاستهای داخلی، با یادآوری وضعیت جنگی با ایران – بهویژه جنگ داخلی یمن- خفه میشود. سعودیها صعود مجدد نفوذ ایران را بهعنوان احیای ملیگرایی قدیمی پارسی قلمداد میکنند. تاکید بر تهدید ایران، به بنسلمان اجازه میدهد تا نقش خودش را بهعنوان منجی عربستان سعودی و کل منطقه عربی از پارسیسازی و شیعیسازی بزرگنمایی کند. حفظ وضعیت دشمنی با تهران، پیشنیازی برای تغییر ایدئولوژیک در داخل عربستان است. تغییری که ولیعهد از سال ۲۰۱۵ با موافقت پدرش آن را شروع کرده است. در دوره پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز، سعودیها ملیگرایی پوپولیستی و میلیتاریستی سعودی را جایگزین ایدئولوژی قدیمی وهابی کردند. این ملیگرایی سعودی، از خطر ایران و «ناسیونالیسم شیعیگرایانه» آن تغذیه میکند.
دشمنی با ایران، همبستگی ملی عربستان را تقویت میکند. سعودیها جنگ وحشیانه یمن را یک پاسخ ضروری برای بقای ملت عربستان میدانند. برتری اقتصادی عربستان هنوز به حفظ سهم هژمونیکش در بازار نفت وابسته است. رهبران سعودی، ایران، همسایه صادرکننده نفت، را از زاویه رقابت میبینند.
علاوه بر این، دشمنی عربستان با ایران، با روابط این کشور با آمریکا نیز مرتبط است. به هرگونه مصالحه بین ایران و آمریکا - مانند برجام - با دیده سوءظن و نگرانی نگاه میشود، زیرا جایگاه عربستان بهعنوان دولت تابع اصلی آمریکا در خاورمیانه را تهدید میکند. در دوران جنگ سرد، ایران و عربستان به همراه یکدیگر با آمریکا علیه شوروی کار کردند. آنها تقسیم کار را پذیرفته بودند: ایران قابلیتهای نظامی فراهم کرده و عربستان تسلیحات، ایدئولوژی و امکانات مالی علیه شوروی را تامین میکرد. از آن زمان، عربستان سعی کرد قابلیتهای نظامیاش را تقویت و خودش را بهعنوان تنها نیروی منطقهای وفادار به آمریکا نشان دهد. بدترین کابوس عربستان این است که آمریکا شریک جدیدی در منطقه پیدا کند. زمانی نزاع بین ایران و عربستان از بین خواهد رفت که ابهامات داخلی فروکش کند یا از بین برود.
ارسال نظر