سال ۹۸ سال فتح انواع و اقسام مرزها و قله‌ها در بازار سهام بود که د‌ر این بین ورود خیل عظیم سرمایه‌گذاران جدید، از موارد دیگر مشهودتر بود. طیف گسترده‌ای شامل سرمایه‌داران بخش املاک و مستغلات و بازاریان با سرمایه‌های میلیاردی تا صاحبان مشاغل خرد و کارمندان و بوروکرات‌هایی با سرمایه‌هایی چند صد تا چند ده میلیون تومانی، همه و همه رهسپار جذاب‌ترین و بکرترین بازار مالی کشور شدند. عرضه‌های اولیه هم با آن رنگ و لعاب پوپولیستی و ناکارآمد تنور ورود را داغ‌تر کرد. د‌ر تابستان امسال که رشد سهام شرکت‌های کوچک‌تر و به تبع آن شاخص هم‌وزن شتاب گرفت، ورود سهامداران جدید نیز شدت بیشتری یافت. سهامدارانی بعضا با پول‌های درشت که معادلات مرسوم و بازیگران سنتی بازار را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داده و سقف‌های قیمتی را بی‌اعتبار کردند. نقدینگی کشور هم که در مرداد ماه از مرز ۲ هزار تریلیون تومان گذشت خود مزید بر علت بود تا با گسیل شدن اندکی از آن، ابعاد زمین بازی سهام بزرگ‌تر شود.

برای نمونه طی چند ماه اخیر تعداد افرادی که د‌ر تاکسی یا مترو مشغول مطالعه یا رصد بازار سرمایه هستند به‌طور معناداری افزایش یافته است. وقتی در جمعی وارد می‌شویم اشخاصی که برای کسب و تبادل اطلاعات حول بازار سهام به گفت‌وگو می‌پردازند، قابل توجه‌اند. بخش زیادی از کسبه خرده فروش و مشاغل خدماتی مثل معاملات املاک که در وضعیت راکد به‌سر می‌برند نیز به خیل عظیم سهامداران پیوسته‌اند.

اما در شرکت‌های کارگزاری که با جامعه آماری مستقیم و متمرکزتری مواجه هستیم، در میان مشتریان جدید؛ شاهد پدیده جالب توجه حضور پررنگ و مستمر کارمندان بخش دولتی و عمومی به‌عنوان پای ثابت معاملات هستیم. در واقع بیکاری پنهان و مشهود موجود در این بخش‌ها در کنار تمکن مالی نسبتا خوب این قشر، موجب شده آنها بتوانند با فراغ بال طی ساعات معاملات به رصد بازار پرداخته و مشغول معامله و حتی نوسان‌گیری باشند. شاید از این روست که در ساعات معاملات بار‌ها شاهد صف خرید و فروش پیاپی و هیجانی و حجم بالای پول در نمادهای فاقد ارزش بنیادین هستیم.

از منظر رفتاری، بازار سرمایه به‌ویژه در کوتاه‌مدت این قابلیت را دارد که د‌ر افراد کم‌تجربه ایجاد توهم و اعتمادبه‌نفس کاذب کند، به‌طوری‌که خود را بی‌نیاز از آموزش اصولی دیده و به همین دلیل نسبت به میانگین جامعه سهامداری، پرریسک‌تر و جاه‌طلب‌تر هستند. سودهای رویایی تابستان ۹۸ نیز آنها را پرتوقع کرده به‌طوری‌که حوصله و صبر سهامداری میان‌مدت در شرکت‌های بنیادین را ندارند. اکثر آنها برای بازار، ذاتی مطلق، جبری و پیش‌بینی‌پذیر (به‌ویژه در کوتاه‌مدت) قائل بوده و اصلا به سوگیری‌های روانی و غیرمنتظره واقف نیستند، برای همین همواره به‌دنبال کسب بهترین بازده و بهینه‌ترین نقطه ورود و خروج هستند و از این‌رو در بلندمدت از لحاظ روانی و سرمایه‌ای مستهلک می‌شوند.

از بعد دانش مالی هم، تازه‌واردان بورس با مبانی ارزش‌گذاری سهام بیگانه هستند و مطلقا به زمینه صنعت و فعالیت سهامی که می‌خرند توجه نداشته و صرفا الگوهای تکنیکالی و خرید‌های گروهی در کانال‌های تلگرامی را مدنظر قرار می‌دهند. کلیدواژه افزایش سرمایه و فروش زمین هم که لقلقه زبان این روزهای فعالان بازار شده است. برآیند موارد فوق وضعیتی را رقم زده که شرکت‌های کوچکی با فعالیت کم سود و دارایی راکد و نه چندان زیاد، به ارزش بازاری بالغ بر هزار میلیارد تومان رسیده و به اصطلاح حبابی شوند.

نگارنده به‌عنوان شاغل در کارگزاری مشاهدات جالبی از رفتار معاملاتی سرمایه‌گذاران تازه‌وارد داشته است. برای نمونه تعداد افرادی که با رقم‌های سنگین در نمادهای پرریسک و به شدت حبابی در رالی صعودی بازار سرمایه‌گذاری می‌کردند، قابل توجه بود. مثلا در یک مورد خاص؛ فردی با مبلغی حدود یک میلیارد تومان در سقف قیمتی وارد صف خرید یک نماد به شدت پرریسک و حبابی (حداقل هزار درصد رشد در یک‌سال) شد، وقتی از او دلیل انتخابش را پرسیدم و به وی هشدار دادم با ساده‌انگاری و اعتماد به نفس تمام انتظار یک رشد ۱۰۰درصدی را د‌ر آن نماد خاص داشت. سهام آن شرکت فردای آن روز ۱۰ درصد بالا رفت و بعد از آن بلافاصله ریزش خانمان سوزی را آغاز کرد و اکنون بیش از ۴۰ درصد از اوج قیمتی فاصله دارد.

د‌ر نمونه دیگر از فردی که از یک سهم بازار پایه زیان سنگینی دیده بود دلیل انتخابش را پرسیدم، با شگفتی تمام رشد جذاب ۱۰ درصدی در روزهای قبل را عامل انتخابش اعلام کرد. یا د‌ر موردی دیگر؛ فرد تازه‌وارد و زیان‌دیده‌ای، علت خرید سهم‌هایی در گروه دارویی را قیمت زیر هزار تومان آنها دانست، چرا که ادمین یک کانال تلگرامی گفته بود هیچ سهم دارویی نباید زیر هزار تومان باشد.

در روزهای اخیر مورد جالب و متفاوتی را مشاهده کردم؛ شخصی با ۶۰ میلیون آورده اولیه بیش از ۱۰۰ سهم مختلف را در پرتفوی خود داشت و بیش از ۱۳۰ درصد د‌ر کمتر از یک‌سال در سود بود. وی این موفقیت را به حساب استراتژی معاملاتی خاص خود گذاشته و به تشدید این شیوه پرداخته بود و سهم‌های جدیدی را به میزان ۵۰ هزار تومان به این پرتفوی استثنایی اضافه می‌کرد. جالب‌تر اینکه چند نفر از دوستانش هم که موفقیت وی را با این شیوه دیده بودند، این روش را برگزیدند. بی‌شک، بازار سرمایه ایران در منحصربه‌فرد‌ترین دوران و بزنگاه تاریخی خود به‌سر می‌برد که برای گذر از آن به تمهیدات و دوراندیشی خاصی نیاز است. با توجه به این استقبال گسترده از بازار (که برون داد آن ارزش معاملات ۱۰ برابری سهام در قیاس با بازار مسکن تهران است) یکی از عاجل‌ترین تصمیمات می‌تواند عمق بخشیدن به بازار از طریق افزایش شناوری و عرضه شرکت‌های جدید باشد وگرنه فرصت طلایی این دوران در مسیر صحیح خود قرار نگرفته و صرفا به حبابی شدن شرکت‌های کوچک و کم‌ارزش منجر می‌شود.

 

در همین رابطه بخوانید:

پیشبینی بورس در هفته دوم دی/ رالی خودرویی‌ها ادامه‌دار است؟

نظرسنجی‌ها از آینده سهام چه می‌گوید؟