شاخص از محدوده ۳۰۰ هزار عبور کرد؛ برندگان سهام در سده سوم
فتح ابرکانال سوم بورس
تردید نماگر اصلی بازار سهام در عبور از مرز حساس ۳۰۰ هزار واحد دیری نپایید. اولین جلسه معاملاتی این هفته با رشد ۴۵۲۹ واحدی شاخص کل همراه شد و به این ترتیب این نماگر به میانه کانال ۳۰۴ هزار واحدی رسید. از مهمترین نکات دادوستدهای نخستین جلسه هفتگی بورس عبور ارزش معاملات خرد بورسی از مرز ۲ هزار میلیارد تومان بود. نگاهی به رویه معاملات روز گذشته نشان میدهد وضعیت مناسب بازارهای جهانی در هفته گذشته تنها بهعنوان ضامنی برای صعود سهام لحاظ شده و نقدینگی همچنان در مسیر گروههای کوچک و با بهانههای غیربنیادی جریان دارد. شاخص کلی بورس هفته گذشته را در فاصله ۷۰ واحدی از مرز ۳۰۰ هزار به پایان برد. با این حال رویه پایان معاملات روز چهارشنبه نوید این مساله را میداد که در صورتی که اتفاق غیرمنتظره و نامطلوبی رخ ندهد عبور از این مرز روانی در هفته جاری چندان دشوار نخواهد بود. نقدینگی منتظر در صفوف خرید نمادهای مختلف، پایان هفته مطلوب فلزات اساسی در بازارهای جهانی، تاکیدهای دوباره بر اخبار افزایش سرمایهای و همچنین ثبات چشمانداز سیاسی در حالت معلق خود همگی نوید ورود به کانال جدید را میدادند.
بازخوانی آمار بورسی در ابتدای سده چهارم
با لحاظ رشد ۵/ ۱ درصدی شاخص کل طی دادوستدهای روز گذشته، بازدهی نماگر اصلی بازار از ابتدای سالجاری از ۷۰ درصد نیز عبور کرد. به علاوه آنکه بازدهی بورس از ابتدای سال ۹۷ تا امروز به ۲۱۶ درصد رسید. بنابراین بورس نهتنها یکهتاز بازارهای مالی در سال ۹۸ بوده بلکه در دوران تلاطم ارزی و اقتصادی اخیر نیز بر دیگر بازارهای رقیب پیشی گرفته است. طی ۱۱۱ جلسه معاملاتی در سال ۹۸، شاخص کل بورس ۱۲۵ هزار و ۸۰۰ واحد در مسیر صعودی پیش رفته و بهطور متوسط روزانه بیش از ۱۱۰۰ واحد رشد را تجربه کرده است.
پیشتازی شاخص هموزن بر شاخص کل در جلسه ابتدای هفته بار دیگر تکرار شد و این نماگر نیز رشد بیش از ۲ درصدی را به ثبت رساند. شاخص هموزن با لحاظ یکسان اثر نمادهای بورسی رشد ۱۵۸ درصدی را از ابتدای سال به ثبت رسانده است. قیاس بازدهی دو نماگر فوق به خوبی بیانگر اقبال بیشتر سرمایهگذاران به گروههای کوچک تر سهامی است. روندهای جهشی قیمت این گروهها سبب میشود تا در روندهای صعودی یکدست بازار این گروهها کشش بیشتری برای پولهای تازهوارد داشته باشند.
از مهمترین مشخصههای معاملاتی روز شنبه عبور ارزش دادوستدهای خرد بورسی از مرز ۲ هزار میلیارد تومان بود. این عدد بیشترین ارزش معاملات را از ۹ مهر ماه سال گذشته نشان میدهد و از این لحاظ برای بسیاری از سرمایهگذاران میتواند نشانه هشدار تلقی شود. با این وجود به نظرمیرسد بورس در جایگاه فعلی با میانه پاییز گذشته چندان قابل قیاس نباشد.
ارزش معاملات خرد بورس در روز شنبه ۲۰۳۹ میلیارد تومان بود که از ارزش ۲۱۱۶ میلیارد تومانی نهم مهر ماه فاصلهای ۷۷ میلیارد تومانی را نشان میدهد. روند تغییرات شاخص کل و ارزش معاملات خرد بورسی در نمودار قابل رصد است. همانگونه که ملاحظه میشود ارزش معاملات از سطوح کمتر از ۱۰۰ میلیارد تومان در ماههای آغازین سال ۹۷ به متوسط ۱۵۲۸ میلیارد تومان در شهریور امسال رسیده است. این در حالی است که حجم کل نقدینگی کشور در ابتدای سال ۹۷ در حدود ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان و در بازه فعلی در نزدیکی ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان قرار دارد. به عبارتی ارزش معاملات روز گذشته به بیش از یکهزارم نقدینگی کشور رسیده که در نوع خود جالبتوجه است. عدم جذابیت سود بانکی در مواجهه با جهشهای تورمی و رکود بازارهای رقیب این نقدینگی را به سمت بورس هدایت میکند. اتفاقی که جنبههای مثبت و منفی متعددی با خود دارد.
ضمانت بازارهای جهانی برای ادامه صعود
روند صعودی بازارهای جهانی از جمله مهمترین نیازهای بورس تهران برای عبور قاطع از مرز حساس ۳۰۰ هزار واحدی بود. به عبارتی رشد قیمت کالاهای پایه و پایداری در این سطوح میتواند مهری بر ارزندگی بخش قابلتوجهی از حجم کلی بازار باشد و نگرانی از خروج یکباره نقدینگی را کاهش دهد. با این حال در معاملات روز گذشته اکثر نمادهای بزرگ کالایی از پایداری یا لمس سقف مجاز قیمتی محروم ماندند. بهنظر میرسد تقاضا با نگاه و اطمینان از جبهه گروههای کالایی همچنان راه گروههای کوچکتر را در پیش گرفته است؛ چراکه بازدهی بیشتر در زمانی کوتاهتر را در تاریخچه این گروهها میبینید.
در معاملات روز جمعه بازارهای جهانی شاهد بازگشت قیمت دو فلز مس و روی به سقف قیمتی از ابتدای ماه آگوست بودیم. طی این مدت مس از کف قیمتی ۵۵۱۹ دلاری در هر تن صعود ۴۶۰ دلاری را تجربه کرده است. روی نیز از کف ۲۱۹۰ دلاری بیش از ۲۰۰ دلار فاصله گرفته و در آستانه ورود به کانال ۲۴۰۰ دلاری قرار دارد. با این حال دادوستدهای روز گذشته بار دیگر نهچندان بر مدار متغیرهای بنیادی بلکه بیشتر بر اساس جریان نقدینگی رقم خورد.
یکی از جنبههای منفی ورود پرقدرت نقدینگی که به آن اشاره شد درگیری پول در گروهها و نمادهایی است که در روندهای نزولی امکان نقدشوندگی اندکی دارند. مرور روند معاملات دیماه سال گذشته جلوهای از این نگرانی را روشن میسازد. در آن زمان شرکتهای بزرگ کالایی گزارشهای مطلوب و درخشانی از عملکرد خود راهی کدال کردند. با این حال قفل نقدینگی در گروههایی همچون بانک و خودرو سبب شد تا کل بازار در مسیر اصلاحی و فرسایشی قرار بگیرد و برای مدت دو ماه در همان مدار سر کند. با توجه به صعودهای ممتد سهام از آن زمان تاکنون این روند فرسایشی در صورت وقوع میتواند رکودی فراگیر و طولانیتر در بورس رقم بزند.
جریانشناسی نقدینگی
از دیگر آمارهای جالب توجه روز گذشته ارزش تقاضای منتظر در صفوف خرید بود که بالغ بر ۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده میشود. به این ترتیب مجموع ارزش تقاضای دیروز بورس از تاریخ ۹ مهر ماه نیز پیشی گرفته است. ورود پولهای تازه و جریان قدرتمند آن بیش از هر عامل دیگری در رشد بیتوقف بورس خودنمایی میکند. رخوت بازارهای رقیب و ثبت بازدهیهای قابلتوجه سبب شده بسیاری از سرمایهها به سمت بورس جذب شود. همچنین طی روز گذشته بار دیگر تغییر مالکیتها به سمت سهامداران خرد و به میزان ۱۵۱ میلیارد تومان بود. با این حال مسیری که نقدینگی برای کسب سود طی میکند منعکسکننده رشدی شکننده و نگرانکننده است. روز گذشته بیشترین ارزش معاملات در گروههای بانکی و خودرویی رقم خورد. بهطور دقیقتر دو نماد بانکهای تجارت و صادرات بیشترین ارزش معاملات را در اختیار داشتند و ضمنا در جذب نقدینگی از سوی سهامداران حقیقی بر سایر نمادها پیشی گرفتند. این دو نماد پس از ثبت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها در ابتدای سال جاری، در بازه محدودی نوسان قیمتها را تجربه کردهاند و صعود قیمتها در سهام این دو شرکت به سرعت تغییر مسیر داده است. در این بین عرضههای پرحجم سهامداران حقوقی را نمیتوان نادیده گرفت. از روز بازگشایی این نمادها، هر گونه مسیر صعودی قیمت سهم با عرضههای سنگین و پرحجم سهامداران حقوقی مواجه شده است. مسالهای که تقاضا را در روزهای بعد با تردید مواجه کرده و به عقب بازگردانده است. گروه نمادهای خودرویی همچنان با بهانه تجدید ارزیابی داراییها مسیر صعودی را ادامه میدهند و آن گونه که از شواهد پیداست این مساله بیش از عملیات، بر فضای ذهنی بازار اثرگذار است. طی روزهای اخیر به نظر میرسد برخی موانع افزایش سرمایه شرکتهای خودرویی و قطعهساز تا حدودی تسهیل شده و این مساله توانسته در جذب حداکثری تقاضا برای این گروه موثر باشد. با این حال ایرانخودرو و شرکتهای متبوعه با توجه به قطعیتهای بیشتر در رابطه با افزایش سرمایه موفقیت بیشتری در جلب تقاضا داشتهاند. به گونهای که بهرغم برچیده شدن صفهای خرید گروه سایپا در دقایق پایانی بازار، نمادهای مرتبط با شرکت ایرانخودرو کار خود را در سقف مجاز قیمتی به پایان بردند.
سکوت تحلیلگران و فریبهای کارشناسی
روز گذشته در بورس تهران ۷۵ درصد از نمادها کار خود را با قیمت پایانی مثبت به پایان بردند و از ۳۱۴ نماد معامله شده ۱۰۴ نماد صف خرید پایداری داشتند. این مساله میتواند به معاملهگران تازهوارد نشان دهد که از بین هر سه نماد تصادفی بورسی، روز گذشته یک نماد در محدوده صف خرید قرار داشته و آنچه این روند را رقم زده جریان قدرتمند نقدینگی است که بر بهانههای صعودی در گروههای کوچکتر متمرکز شده است. از جمله مسائل بورسی که طی هفتههای اخیر شدیدا جلب توجه میکند سکوت تحلیلگران و کنارهگیری این دسته از کارشناسان است. جریان کور و در عین حال قدرتمند نقدینگی سبب شده تا ارائه هر گونه تحلیلی چه در مقام نقد و چه در اثبات ارزندگی بنیادین سهام بیفایده جلوه کند. به این ترتیب کارشناسان و گروههای تحلیلی شناختهشده و معتبر عموما نقش نظارهگری را انتخاب کردهاند و نهایتا به ارائه گزارشهای کیفی از روند معاملات اکتفا میکنند. پیش از این در گزارشهای متعددی اشاره شده است که روند کنونی بازار سهام بر هیچ کدام از مقاطع تاریخی و قبلی بورس منطبق نمیشود و این مساله پیشبینی ادامه روند را دشوار میکند.برخی فعالان بازار بازه فعلی را با پاییز سال ۹۲ و امضای توافق ژنو مقایسه میکنند.
در آن بازه اگر چه بسیاری از کارشناسان بر محدودههای حبابی قیمت سهام تاکید میکردند شاخص کل بورس رشد ۳۲ درصدی را تا نیمه زمستان تجربه کرد و به این ترتیب کارشناسان و معاملهگران محافظهکار از این قسمت از صعود قیمتها محروم ماندند. در سوی مقابل با عبور از نیمه بهمن بورس در مسیر نزولی قرار گرفت و رکودی طولانی را تجربه کرد. به گونهای که این روند بیش از یک سال ادامه داشت و شاخص کل بورس طی این مدت یکچهارم از ارتفاع خود را از دست داد. بنابراین در مقطع فعلی، تجویز یگانهای در رابطه با شیوه سهامداری میتواند از منظر یک تحلیلگر بنیادی موضعی پرریسک تلقی شود. اما این محافظهکاری فردی میتواند عمومیت بازار سهام را به نقطه خطر نزدیک و نزدیکتر کند. در بازار فعلی، نمادها و گروههایی هستند که حتی براساس خوشبینانهترین سناریوها و رویاپردازیها نیز از لحاظ ارزندگی قابلتوجیه نیستند و البته همچنان نقدینگی به سمت این دسته از گروهها در جریان است. در این بین محاسبات کارشناسی میتواند رویکردها به این دسته از سهام را، پیش از برخورد با واقعیتها، تعدیل کند و سبب شود تا ترکیدن حباب جای خود را به اصلاحهای منطقی و پلهای دهد. در کنار سکوت تحلیلگران شناختهشده بازار، تبلیغات گروههای تلگرامی و ارائه هدفهای موهومی برای سهام فراگیر شده است. این دسته از فعالان بازار که عموما برند مطرحی ندارند، بیپروا به ارائه تحلیلها و اخبار میپردازند و البته در فضای صعودی بازار میتوانند اذهان کمتجربه را اقناع کنند. به بازیگران تازهوارد سهام توصیه میشود به جای تکیه طولانیمدت بر این دسته از اظهارنظرها، به تحلیلهای کارشناسی مراجعه کرده و روندهای تاریخی سهام را در تصمیمگیریهای خود در نظر داشته باشند.
ارسال نظر