چرا شاخص سهام با رویدادهای مثبت همجهت نشد؟
راز کمواکنشی بورس تهران
مروری بر تحرکات بازارهای جهانی
بازارهای جهانی هفته گذشته را عموما با افت نسبی قیمتها آغاز کردند. ایجاد تردید در حصول نتیجه از مذاکرات قدرتهای اقتصادی برای پایان دادن به جنگ تجاری، عاملی بود که سبب شد روند صعودی قیمتها در هفته اخیر ادامه پیدا نکند. پایان هفته گذشته با سیگنالهای مثبت از کاهش تنشها بین این دو کشور و نزدیک شدن به پایان جنگ تجاری همراه بود. تا آنجا که بلندردهترین مقامهای هر دو کشور در اظهاراتی راه رسیدن به توافقی جامع را ممکن و میسر خواندند.
نتیجه آنکه قیمت کالاهای پایه در روزهای انتهایی هفته توانست بار دیگر در مسیر صعود قرار گیرد. در این میان قیمت هر بشکه نفت برنت تا سطح ۴/ ۶۶ دلار پیشروی کرد؛ سطوحی که از ابتدای آذر ماه برای نفت حاصل نشده بود. همچنین تغییرات قیمت این محصول نسبت به چهارشنبه و آخرین جلسه معاملاتی بورس تهران در هفته گذشته، بیش از ۴ درصد رشد را نشان میداد.این روند قیمتی در رابطه با دیگر کامودیتیها از قبیل فلزات رنگی و محصولات فولادی نیز طی شد. قیمت مس که در معاملات چهارشنبه و همزمان با دادوستدهای بورس تهران در سطح ۶۱۲۰ دلار به ازای هر تن قرار داشت، در آخرین معاملات هفته به ۶۲۲۴ دلار رسید و قیمت فلز روی از سطح ۲۵۹۰ دلار در معاملات چهارشنبه به ۲۶۶۳ دلار رسید.اگر چه نمیتوان انکار کرد اختلالهایی که طرف آمریکایی در روند بازارهای جهانی ایجاد میکند قابلیت تکرار دارد اما همانگونه که انتظار میرفت برآیند تغییرات، به سمت حصول توافق و آتشبس جنگ تجاری در حرکت است. موضوعی که میتواند سایه رکود بر اقتصاد جهانی را در آیندهای نزدیک کمرنگتر کند. این موضوع از جهت صادراتمحور بودن بورس تهران تاثیر بسزایی در مسیر بعدی سهام خواهد داشت.
واکنش سهام به خیز قیمتهای جهانی
جلسه معاملاتی روز گذشته همانگونه که انتظار میرفت با واکنش مستقیم گروههای کالایی و مرتبط به صعود قیمتهای جهانی آغاز شد. نمادهای بزرگ پالایشی در صدر نمادهای اثرگذار بر شاخص کل قرار گرفتند و نمادهای مرتبط با فلزات رنگی در اولین دادوستدها رشد ملموس قیمت را ثبت کردند.واکنش نمادهای پالایشی به تغییرات قیمت نفت سابقهای نسبتا طولانی در تاریخچه بورسی دارد. ریزش قیمتی این نمادها همزمان با فاصله گرفتن قیمت نفت از سقف طولانیمدت خود نیز آخرین واکنش محسوس این گروه به تغییرات قیمتی طلای سیاه بود. رشد قیمتی، در کنار چشمانداز مطلوب قیمت این محصول در آینده نزدیک از جمله عواملی بود که انتظار برای واکنش مستقیم سهام این گروه را به وجود میآورد. به علاوه باید در نظر داشت که رشد درآمدهای نفتی کاهش ریسکهای کلان حاکم بر اقتصاد کشور را به همراه دارد.
با این حال با گذر نیمی از زمان معاملات و هویدا شدن ضعف نقدینگی برای قرارگیری در سمت تقاضا، دامنه رشد قیمتی این نمادها محدود شد؛ «شتران»، «شبندر» و «فملی» نه تنها از فهرست نمادهای موثر بر رشد شاخص حذف شدند، دو نماد «شبندر» و «فملی» نیز کار خود را نهایتا با افت قیمت پایانی خاتمه دادند. این روند در رابطه با دیگر نمادهای پالایشی و برخی نمادهای گروه روی نیز مشهود بود. تاکید میشود که واکنش بورس به رشد قیمتهای جهانی نفت، بیشتر جنبه تاریخی دارد و بیش از آنکه تغییرات روند سودآوری را مد نظر قرار دهد به تغییر شرایط محیطی نظر میکند؛ با این حال معاملات روز گذشته در مسیری متفاوت رقم خورد. ارزش معاملات روز گذشته میتواند جنبه دیگری از کمواکنشی بورس تهران به تغییر مولفههای کلان را به نمایش بگذارد. مجموع ارزش معاملات خرد بورسی در اولین جلسه معاملاتی هفته تنها ۲۸۳ میلیارد تومان بود. در صورتی که یکشنبه هفته گذشته، (۲۱ بهمن)، را به دلیل شرایط خاص تعطیلات لحاظ نکنیم، معاملات روز گذشته کمینه ارزش دادوستدهای زمستانی تا اینجا را شکل میدهد.رشد قیمتهای جهانی از جمله مهمترین مولفههایی است که بورس تهران برای صعود دوباره انتظار آن را میکشید. در شرایطی که عملکرد شرکتها نشان از آن دارد که مقادیر فروش بنگاهها تحت اثرات تحریمی چندان با فشار مواجه نشده، چرا رشد قیمتهای جهانی نتوانسته است انتظارات از صعود سهام را برآورده سازد؟
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که با توجه به انتظارات و ریسکهای موجود، بورس تهران در قیاس با سایر بازارهای موازی از جذابیتهای به مراتب بیشتری برخوردار است. در این شرایط به نظر میرسد راز بیواکنشی سهام به تغییر شرایط را بتوان در رویههای اخیر و درونزای بورس جستوجو کرد. نگاهی به رویه قیمتها در سایر گروههای اخیرا مطرح بازار میتواند در پاسخ به سوال مطرحشده راهگشا باشد. گروه بانکها مطابق با جریان معاملاتی هفتههای اخیر بورس بیشترین ارزش داد و ستدها را در اختیار داشتند.اما این گروه بار دیگر بهعنوان مبدا نقدینگی در کانون توجه بود. تمامی نمادهای این گروه در معاملات روز گذشته افت قیمت را تجربه کردند و شاخص این گروه افت بیش از ۵/ ۱ درصدی را به ثبت رساند. برخی از نمادهای مطرح این گروه همچون «وتجارت» و «دی» تا لمس کف مجاز قیمتی عقب نشستند و نمادهای دیگری همچون «وبملت» و «وبصادر» نیز افتی قابلتوجه در قیمت پایانی داشتند.
نمادهای سیمانی از جمله گروههایی بودند که بعد از فروکش تب تجدید ارزیابی دارایی بانکها و خودروییها در کانون توجه قرار گرفتند. در بین نمادهای این گروه تنها ۲ نماد «سبجنو» و «ساربیل» کار خود را در محدوده مثبت قیمت به پایان بردند. انبوهسازان نیز روز گذشته از تجربه روند یکدست جاماندند و در روندی پراکنده تغییرات پردامنه قیمت سهام را تجربه کردند. نکته قابلتوجه در این گروهها تداوم نسبی وضعیت اولیه تا آخرین معاملات بازار بود. نمادهای خودرویی کار خود را با رشد یکدست قیمت سهام آغاز کردند و بهرغم محدود شدن دامنه تغییرات قیمت، بهای پایانی عمده این نمادها در محدوده مثبت به کار خود پایان داد.در مقابل ثمره رشد قیمت کالاهای پایه برای گروههای فلزات اساسی و سهام شرکتهای پتروشیمی، مصون ماندن از فشارهای قابلتوجه فروش بود. مسالهای که از ابتدای بهمنماه تا حدود زیادی در رابطه با نمادهای این گروهها مصداق دارد.
نگاهی به حاشیههای بازار
مرور همزمان جریان اخبار و تحلیلها با روند قیمتی سهام هر کدام از گروههای مطرحشده در بالا میتواند نکات جالب توجهی به دست بدهد. در هفتههای گذشته و زمانی که گروه بانکها در کانون توجه بودند اخبار حول این گروه کاملا پررنگ بود. تمرکز بر بهروزرسانی ارزش دفتری داراییها یا شناسایی درآمدهای تسعیر ارزی محور تحلیلهای ارائه شده در رابطه با این گروهها را شکل میداد. تجدید ارزیابی داراییها در رابطه با دو نماد «وتجارت» و «وبصادر» یک گام دیگر به اجرایی شدن نزدیک شد و در عین حال تب و تاب این گروه فروکش کرد. تا جایی که در روند اصلاحی قیمتها رفتهرفته اشارهای به سطوح آینده قیمت سهم نشد. همزمان با جلسه معاملاتی روز گذشته و در حالی که نمادهای بزرگ این گروه به سمت کفهای قیمتی در حال حرکت بودند هیچ تحلیلی از ارزندگی این گروه یا نازل بودن سطوح قیمتی سهام پس از ثبت افزایش سرمایه منتشر نشد. این مساله در رابطه با گروههای سیمان و انبوهسازی نیز مصداق دارد. در عین حال تاکید بر روند تولید و درآمدزایی خودروسازان باز هم ادامه داشت.هدف از مباحثی که در اینجا مطرح شد کسب نتیجه مبنی بر ارزندگی یا عدمارزندگی سهام این گروهها نیست. نکته آنجاست که طی ماههای اخیر هنگامی که کارشناسان بر لزوم توجه به متغیرهای بنیادی تاکید میکردند و تکیه بر تحلیلهای ناکارآمد سهام را مورد نقد قرار میدادند، نقدینگی همچنان توسط اخبار و شایعات جهت میگرفت. اکنون که قیمتها در گروههایی مانند خودرو و بانکها نسبت به هفتههای اخیر اصلاحهای قابلتوجهی را تجربه کرده است این اخبار نیز به حاشیه رفتهاند.
ریشهیابی معاملات کمرمق اخیر بورس
نتیجه روندسازیهایی از این دست آن است که سهامداران کمتجربهای که در سطوح بالاتر اقدام به خرید چنین سهامی کردهاند اکنون با ضررهای قابلتوجهی روبهرو هستند و مسیر قیمتی سهام نیز نامشخص است. در این شرایط به نظر میرسد که نقدینگی در انتظار برای انتخاب بازار هدف، بورس را بهعنوان بازاری پرریسک ارزیابی کند و سهامداران کمتجربهتر خروج از این بازار را انتخاب کنند. بیاعتنایی به تحلیلهای بنیادین و تاکید بر روندهای سفتهبازانه هنگامی که رنگ و لعاب کارشناسی به خود میگیرد در نهایت نهتنها فضایی ضد تحلیل را دامن میزند بلکه مانع از جذب نقدینگی در کلیت بازار سهام خواهد شد.هدف قرار دادن گروههای کوچکتر یکی پس از دیگری و نهایتا تمرکز بر تکنمادها به منظور کسب سود در کوتاهترین زمان ممکن روند اخیر بازار سهام را شکل داده است. با این حال تلاش برای رسیدن به روندهای پرسود در هر مرحله، سهامداران زیاندیده متعددی را باعث میشود. در این شرایط میتوان انتظار داشت که نقدینگی اشتیاق خود را برای ورود یا حتی ماندن در بازار سهام از دست دهد؛ اگر چه بورس همچنان میتواند در میان تمامی بازارهای مالی جذابترین گزینه باشد.
ارسال نظر