بازار فولاد که مدت‌ها و شاید سال‌ها با ثبات قیمتی بیگانه بوده چند هفته است که نوسان نرخ بزرگی را تجربه نمی‌کند. این واقعیت را باید از دو منظر مختلف مورد بررسی قرار داد؛ یکی آنکه قیمت‌های موجود در بازار به نسبت قیمت‌های جهانی و حتی با احتساب قیمت دلار نیمایی پایین‌تر است یعنی یک سرعت‌گیر در برابر افت نرخ ایجاد شده و دیگری آنکه هنوز تقاضای موثر از سمت مصرف‌کننده نهایی در بازارهای داخلی و صادراتی در روزهای گرم سال و حضور در اوج تقاضای فصلی وجود دارد.

رشد قیمت مسکن در ماه‌ها و شاید یک سال و نیم اخیر هم به معنی رشد تقاضای موثر تعبیر می‌شود که در نهایت اوضاع را این‌گونه رقم زده است. این درحالی است که بهای ملک به سمت کاهش قیمت‌ها سوق پیدا کرده و خبری از تزریق گسترده بودجه‌های عمرانی نیست. البته این موارد به معنی کاهش شدید تقاضا نخواهد بود زیرا بازار فولاد و حتی بازار ملک نشان داده که با فرآیند عرضه و تقاضای ممتدی روبه‌روست یعنی به‌دلیل کاهش حجم معاملات در بازار املاک نمی‌توان نتیجه گرفت که تقاضای مثلا میلگرد هم کاهش می‌یابد ولی بی‌اثر نخواهد بود. در کل تقاضا در بازار فولاد در یک بازه زمانی مثلا چند ماهه ثابت است ولی با فراز و فرودهای مقطعی روبه‌رو می‌شود. از سوی دیگر تغییر فصل یا ورود به مناسبت‌های مذهبی یا تعطیلات هم به کاهش تقاضا منتهی خواهد شد. به‌صورت ساده‌تر دلایل مقاومت بازار را می‌توان در زیان احتمالی واحدهای تولیدی در صورت کاهش بیشتر نرخ، مقایسه بازار داخلی با قیمت‌های جهانی با احتساب بهای ارز و دیگری وجود تقاضا و همچنین مشکلات پیرامونی در امر صادرات دانست.

این موارد درحالی است که موجودی انبارها به‌شدت کاهش داشته و در صورت ورود یک خبر یا یک ذهنیت یا یک سیگنال امکان رشد تقاضای سریع از سمت واسطه‌ها قوت می‌گیرد. با توجه به تعطیلات هفته آینده و تعطیلی نسبی بازار فولاد امکان سکوت و سکون در بازار برای هفته پیش‌رو وجود دارد و بهتر است بازار را در هفته آینده حتی نادیده بگیریم زیرا فعالیت خاصی رخ نخواهد داد.

تمامی این موارد را باید با یک داده مهم که به آن اشاره شد مورد بررسی قرار دهیم و آن ضعف موجودی انبارهاست. ثبات نسبی قیمت‌ها در هفته‌های اخیر در کنار رکود در بازارهای موازی را باید یک داده یا دقیق‌تر یک ضدمحرک در بازار فولاد به‌شمار آورد آن‌هم در شرایطی که میل به کاهش قیمت‌ها ناخودآگاه هرگونه جذابیت خرید را با تردید همراه می‌سازد. این شرایط به وضوح نشان می‌دهد ریسک خرید در بازارها بالاست و این ریسک اجازه فعالیت گسترده را به فعالان بازار نمی‌دهد. در کنار این واقعیت می‌توان به یک داده جانبی دیگر هم اشاره کرد و آن جرقه‌های مهمی از رشد قیمت تیرآهن در بازار آزاد بود. با چند رشد قیمت مقطعی شاهد بودیم که حجم تقاضا در این بازار به یکباره بالا رفت و همین عامل به رشد بیشتر تقاضا منتهی شد یعنی بازار در ناخودآگاه ذهن خود امکان جرقه‌های رشد نرخ را منتفی نمی‌داند و گویی در این شرایط سرمایه‌های سرگردان هم به سمت بازار فولاد گسیل می‌شوند.

این رفتارهای متناقض را باید جدی گرفت آن‌هم در وضعیتی که پتانسیل رشد قیمت‌ها اگرچه وجود دارد ولی دلیل قطعی برای آن در دست نیست. این روند کلی بعد از تعطیلات پیش‌رو می‌تواند فعالیت واسطه‌ها را بازهم تقویت کند که به معنی افزایش حجم معاملات درون بازار و رشد موجودی انبارها خواهد بود ولی ذات عدم رشد تقاضای موثر یا ابهامات صادراتی در کنار احتمال تداوم افت قیمت‌های جهانی و حتی فرارسیدن اربعین و کاهش صادرات به عراق و حتی رخدادهای پیش‌بینی‌نشده آب و هوایی اجازه رشد قیمت چندانی را به بازار نمی‌دهد. البته همین الان هم اگر بگوییم تقاضا در بازار داخلی وجود دارد چندان مورد توجه اهالی بازار قرار نمی‌گیرد ولی واقعیت آن است که فعالان درون بازار فولاد که مدت‌ها عادت به دادوستدهای موازی و اصطلاحا معاملات انباری داشته‌اند حجم فعالیت خود را کاهش داده که نمود عینی آن را در کاهش حجم معاملات مشاهده می‌کنیم وگرنه ساختمانی که مجوزهای آن اخذ شده و فعالیت عملیاتی آن آغاز شده یا در فاز تخریب یا خاک‌برداری است، نمی‌تواند تقاضای واقعی خود را به تعویق اندازد آن‌هم در شرایطی که تا زمان تغییر فصل فاصله‌ای باقی نمانده است.