با آزادسازی قیمت فولاد، عرضه و تقاضا چهره واقعی به خود میگیرند
بازگشت بازیگران اصلی به بازار فولاد
محدودیتهای بازار در گذشته
همانطور که گفته شد بازار تا پیش از این با چهرهای غیرواقعی ظاهر شده بود؛ اما سه عامل باعث غیرواقعی شدن بازار فولاد شده بودند؛ «دلار» اولین بود، دومین عامل برخی سختگیریهای صادراتی در مورد الزام به گرفتن تعهد، خصوصا برای محمولههای صادراتی کوچک در بازار فولاد بود و مورد سوم، اما و اگرهای آزاد شدن سقف قیمتها در بازار بود که تا به امروز و تا به اینجای کار هر سه مورد واقعیتهای خود را نشان دادهاند. به گزارش «دنیای اقتصاد» در تحلیل و توضیح این سه مورد، درباره مورد ابتدایی باید گفت بازار فولاد در شرایط فعلی نگران افت قیمت دلار است؛ اگر چه در بستر بازار هنوز شاهد خرید ارز هستیم.
از طرف دیگر با توجه به اینکه روز سهشنبه با دستور جعفر سرقینی، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت سقف رقابتی در این بازار برداشته شد؛ دیگر دلیلی برای بازارسازی بر پایه دستورالعملها وجود ندارد؛ مگر آنکه عرضههای اولیه در بورس کالا با شرایط هیجانی روبهرو شوند؛ بهطوریکه در معاملههای اولیه قیمتهای بالایی کشف شود که باعث شود قیمتهای پایه بر همان شرایط دشوار و نرخهای بالا تثبیت شود. اما چیزی که در بازار داخلی شاهد آن هستیم این است که بازار هم به این نتیجه رسیده که محرکهایی که به دلایل مختلف، افراد را به سمت بازار جذب میکرد دیگر وجود ندارد؛ یعنی از الان به بعد چهره واقعی بازار در حال خودنمایی خود بدون «روتوش» است.
در ادامه و از این برهه به بعد موضوعاتی که مهم است، چیست؟
۱- موجودی انبارها
۲-حجم عرضه واقعی که زیاد است و احتمالا زیادتر هم خواهد شد
۳-تقاضا که کمتر هم خواهد شد.
کارشناسان بازار فولاد در این باره معتقدند از این به بعد انتظار نداریم که شاهد هجوم واسطهگری در بازار فولاد باشیم؛ مخصوصا در وضعیتی که واسطهگری در بازار فولاد طی مدت اخیر بهعنوان بستری برای جلوگیری از افت ارزش پول و کسب سودآوری بوده؛ بنابراین با افت قیمتها در بازار فولاد خرید مصنوعات فولادی به امید حفظ ارزش دارایی یا رشد قیمتها دیگر توجیهی ندارد. در ادامه چه اتفاقاتی در بازار فولاد رخ خواهد داد؟ جذابیتهای خریدهای واسطهگری، سفتهبازی و سرمایهگذاری هر سه کاهش پیدا میکند؛ به این معنا که یک بخش مهمی از تقاضا (حتی غیرواقعی) هم از بازار حذف میشود. در مورد تقاضای موثر هم خیلی نمیتوانیم خوشبین باشیم؛ به این دلیل که روزهای سرد سال بهطور عرفی زمانی برای کاهش تقاضا است؛ مخصوصا در شرایطی که اولین باران ببارد و احتمال عدم احداث واحدهای جدید ساختمانی هم وجود داشته باشد.
چیزی که در بازار ملک مشخص است، این است که قیمتها افزایش یافته، بنابراین ساخت توجیه دارد؛ اما در پروانههای ساختمانی باید این مسیر را رصد کرد که در ادامه حجم معاملات هم کاهش پیدا کرده است و در مجموع میتوانیم بگوییم در فاز تقاضای موثر واقعی در بازار داخلی اگر کاهش نداشته باشیم، رشد چندانی هم نداریم؛ هرچند به باور فعالان و کارشناسان بازار فولاد رشد ۱۰ تا ۲۰ درصدی قیمت فولاد و مصنوعات ساختمانی طی سال جاری منطقی است. این افزایش قیمت طی سال جاری در حالی است که در فاز تولید رشدی بیش از این رقمها وجود دارد، با تجمیع موارد (قیمت و تولید) در مقایسه با موجودی انبارهای فولاد باید گفت، بازار نسبتا باثبات است،؛ اما در ادامه چیزی که از این به بعد خودنمایی میکند و اهمیت زیادی در بازار خواهد داشت، همان موضوع موجودی انبارها است؛ بهطوریکه در این باره ممکن است چهار سناریو برای موجودی انبارهای فولاد رخ دهد:
۱- روزهای سرد سال به این دلیل که غالب مصنوعات ساختمانی فولادی عرفا زیر سقف در انبار نمیماند و در زیر آفتاب قرار میگیرند، اولین باران که ببارد، با کاهش کیفیت مواجه میشوند، بنابراین و با اتکا به این مورد باید گفت: آنهایی که موجودی انبار دارند سعی در تخلیه انبار و فروش جنس خواهند داشت که در ادامه منجر به افزایش عرضه میشود. این در حالی است که تقاضا در این برهه کاهشی است. بنابراین در این باره یک تکانه منفی به بازار وارد خواهد شد.
۲-قیمت دلار؛ اگر قیمت دلار باز هم افزایش پیدا کند بازار این پتانسیل را دارد که یک جرقههای هیجانی جدیدی را بزند؛ ولی اگر قیمت دلار از بازه قیمتی فعلی کاهش پیدا کند، یعنی اینکه یک سیگنال منفی جدید به بازار فولاد وارد میشود.
۳- در بازارهای جهانی هم شاهد و نشانهای از رشد قیمتها نداریم و حتی میل به افت نرخ هم مشاهده میشود.
۴-۱۳ آبان با شروع فاز پایانی اجرای تحریمها مواجهیم و حداقل خروجی این موضوع این است که پتانسیل صادرات فولاد به کشورهای فرامنطقهای کاهش پیدا میکند و تنها بازارهای واقعی، حوزه خلیجفارس و کشورهای عراق و افغانستان باقی میمانند که این هم باز یک سیگنال منفی برای بازار داخلی فولاد است.
با جمعبندی تمامی این موارد هنوز هم قیمت فولاد به نسبت قیمتهای جهانی پایینتر است؛ با این روند یا باید بازار فولاد با توجه به قیمت دلار خودش را بالا بکشد یا باید قیمت دلار کاهش پیدا کند.
حال با فرض اینکه اگر ذهنیت بازار این باشد که هم قرار است دلار ارزان شود، مثلا به ۱۰ هزار یا زیر ۱۰ هزار تومان برسد و هم قیمتهای جهانی کاهش پیدا کند، قطعا کاهش قیمتهای بیشتری را در بازار فولاد شاهد خواهیم بود. اتفاقات روز گذشته در بازار فولاد با توجه به اینکه اولین روز پس از ابلاغ نامه جعفر سرقینی، معاونت معدنی وزارت صنعت و معدن به مدیرعامل بورس کالا در ارتباط با برداشتن سقف رقابت قیمتهای فولاد در بورس کالا بود، بسیار اهمیت داشت؛ به این دلیل که نشان داد فاز هیجانی قیمتها آنگونه که انتظار آن میرفت خودنمایی نکرد، بازار همیشه عادت دارد که اتفاقات را پیشخور کند.
در هفته گذشته با توجه به رشد قیمت دلار و احتمال برداشته شدن سقف مجاز قیمتها پیشخور شد و بازار پتانسیل رشد قیمتها را تخلیه کرد و در ادامه و از الان، دیگر فضا برای بازارسازی چندانی هم باقی نمانده است. با این پیشفرض که انتهای هفته آینده هم تعطیل است، طبق عرف هم در دهه ابتدایی محرم بازار فولاد نیمه تعطیل و تعطیل است که با جمعبندی این موارد باید گفت روزهای سخت و پیچیدهای در روزهای آینده در پیش رو داریم. اما احتمال میرود که یک فاز رفتار هیجانی (چه افزایش و چه کاهش نرخ محدود) به معنای رخدادهای غیرواقعی در بازار خودنمایی کند؛ اما واقعیت بازار را باید از ابتدای ماه مهر دید، چرا که آن زمان است که تاثیر واقعی عوامل مختلف در بازار خودنمایی خواهد کرد. در پایان عواملی همچون برتری عرضه بر تقاضا، عدم میل به رشد قیمتها، میل به فروش بیشتر، رقابت منفی بین واحدهای فولادی و واسطهها و در نهایت کاهش قیمتها انتظاراتی است که در بازار وجود دارد.
ارسال نظر