بازتعریف استراتژیها در بحران
این روزها قیمت اکثر کالاها و خدمات افزایش یافته و این رویداد قطعا در حساب و کتاب و ارزیابیهای استارتآپها اختلال ایجاد میکند و احتمالا استارتآپها مجبور میشوند هزینههای خود را کاهش دهند و عموما تعدیل کارکنان و تعلیق فعالیتهای توسعهای در بالای لیست کاهش هزینهها هستند. بهعنوان مثال اکثر کسبوکارهای گردشگری از تبلیغات گوگلی استفاده میکنند و این افزایش شدید نرخ ارز، هزینه تبلیغات آنها را تقریبا دو برابر کرده است. مشکل دیگری که این شرایط برای کسب و کارها پیش میآورد کاهش بهرهوری و رضایت کارمندان است. کارمندان در اواخر سال ۹۶ یا اوایل سال ۹۷ قراردادهای خود را بسته یا تمدید کردهاند. با توجه به جهش نرخ ارز و افزایش قیمت کالاها و خدمات، این فکر به ذهن کارمندان میآید که ارزش واقعی دریافتی آنها حتی نسبت به سال قبل نیز کمتر شده و بنابراین اثر روانی بدی روی آنها میگذارد و تمرکز کافی در محل کار ندارند.
از طرفی رفتار مصرفی مردم در زمانی که احساس میکنند قدرت خرید آنها کم شده است نیز تغییر میکند، افراد با درآمد کم به سمت ارضای نیازهای اولیه و استفاده از خدمات ارزان قیمت میروند و بخشی از جامعه به سمت فعالیتها و خریدهایی میروند که ارزش پول خود را حفظ کنند. این تغییر رفتار میتواند باعث شود تعدادی از استارتآپها مشتریهای خود را از دست بدهند و درآمدشان کم شود. مشکل دیگر این روزها، روابط عمومی ضعیف دولت است. صدای واحدی از دولت شنیده نمیشود و ممکن است مسوولی حرفی را بزند و ساعاتی بعد مسوول دیگری آن را تکذیب کند. مصوبات بسیار زیاد شدهاند و هر روز احتمال این میرود که مصوبه جدیدی متولد شود. این فضای شدیدا متغیر که حاصل روابط عمومی ضعیف دولت است باعث میشود کسب و کارها و افراد نتوانند برنامهریزی کنند و جاریسازی استراتژی را بسیار سخت میکند.
وقتی جهش ارزی رخ میدهد، افراد یا مجموعههایی که تا قبل از آن در استارتآپها سرمایهگذاری میکردند ابتدا سعی میکنند که ارزش دارایی خود را حفظ کنند و در نتیجه ریسک کمتری را قبول میکنند. این امر باعث میشود دارایی خود را به جای سرمایهگذاری روی استارتآپها به بازارهای دیگری نظیر طلا، مسکن و... منتقل کنند. در این بین عدهای شاید بگویند، استارتآپها میتوانند خدمات بینالمللی ارائه کنند و با توجه به افزایش نرخ ارز سود بیشتری بهدست آورند، اما حقیقت چیز دیگری است. در شرایط فعلی حتی برنامهریزی و فکر کردن به این ایده نیز بسیار سخت است. این روزها که خبرهای زیادی از دشمنان ایران به گوش میرسد، بحث بازگرداندن ارز حاصل از ارائه خدمات، نیز پیچیدگیها و ریسکهای خاص خودش را دارد.
بنابراین با توجه به مطالب مزبور، ضروریترین اقدام برای استارتآپها در شرایط فعلی ایران، بازاندیشی در تمام استراتژیها است. استارتآپها باید به تحقیقات بازار و ارزیابی مطلوبیت خدمات یا محصولاتشان در شرایط جدید اولویت دهند و بازاندیشی در استراتژیهای خود داشته باشند. در این راستا باید به کالاها یا خدمات جایگزین جامعه بعد از جهش نرخ ارز نیز دقت کرد. ممکن است کالا یا خدماتی که قبل از جهش نرخ ارز برای مردم مطلوبیت داشته، دیگر بعد از جهش مطلوبیت نداشته باشد. هر چه کالا یا خدمات ارتباط بیشتری با نرخ ارز داشته باشد، ممکن است بیشتر از سایر کالاها دچار تغییرات رفتار مصرفکننده شود. بهعنوان مثال ممکن است تقاضای کالا یا خدماتی که خاصیت حفظ ارزش پول دارند، زیاد شود و همچنین ممکن است کالا یا خدماتی که وابستگی زیادی به نرخ ارز دارند با کاهش شدید تقاضا مواجه شوند. بنابراین میتوان گفت جهش نرخ ارز برای اقتصاد کشور ۱۰۰درصد تهدید است. اما برای استارتآپها میتواند تهدید باشد یا فرصت. در همین راستا حاکمیت باید اقداماتی را انجام دهد که مهمترین آنها عبارتند از: تقویت روابط عمومی دولت و خروج اخبار فقط از طریق روابط عمومی، بررسی کامل مصوبات و دینامیک تصمیم آنها و همچنین اجتناب از اتخاذ تصمیمات پوپولیستی و فکر نشده.
ارسال نظر