۱۲ دلیل برای روند صعودی
با بررسی صورت گرفته متوجه میشویم که صنایع کالا محور (commodity base) که شامل فلزات اساسی، استخراج کانیهای فلزی و فرآوردههای نفتی و محصولات شیمیایی (عمدتا پتروشیمی ها) و هلدینگ وابسته به این ۴ گروه جزو صنایع پیشتاز در رشد شاخص کل بودهاند. این صنایع ۵۷ درصد از وزن کل شاخص را نیز شامل میشوند. همچنین شاخصهایی نظیر شاخص ۳۰ شرکت بزرگ، ۵۰شرکت فعالتر هر کدام به ترتیب ۴۱ و ۳۶ درصد بازدهی داشتهاند که این امر بیانگر آن است طی سال جاری رشد شاخص کل بورس بیشتر متاثر از شرکتهای بزرگ بورسی بوده که عمدتا همگی از شرکتهای کالامحور و با فروش دلاری نشات گرفته است. در صورتی که شاخص کل هم وزن و شاخص مالی به ترتیب ۱۱ درصد و ۲درصد رشد داشتهاند که نشان میدهد سهامداران سایر شرکتهای بورسی به غیر از شرکتهای کالامحور از بازدهی کمتری برخوردار بودهاند.
عواملی که موجب رشد شاخص کل طی ۱۰ ماه اخیر شدهاند، عبارتند از:
الف - عوامل درون بازاری شامل:
۱- افزایش قیمت فلزات اساسی و کانیهای فلزی (بیلت/ روی/ مس/ آلومینیوم، سنگآهن و....) که به واسطه افزایش تقاضای چین، کاهش ذخایر انبار موجودی در بورس لندن(LME) و کاهش شاخص دلار(USD) در بازارهای جهانی روی داده است. از ابتدای سال جاری تاکنون شاخص دلار از سطح ۹۹.۵۱ واحد به سطح ۹۰ واحد رسیده که کاهش ۱۰ درصدی را نشان میدهد و این امر موجب تقویت کامودیتیها در بازار جهانی شده است.
۲- افزایش قیمت محصولات پالایشگاهی بهواسطه افزایش قیمت نفت: بهطور مثال شاخص نفت برنت دریای شمال از بشکهای ۵۱ دلار در ابتدای سال ۹۶ به بشکهای ۶۹ دلار در پایان دی ماه سال جاری رسیده که رشد ۳۵ درصدی را نشان میدهد.
۳- افزایش قیمت محصولات پتروشیمی به تبع افزایش قیمت نفت و افزایش تقاضای جهانی این محصول.
ب- عوامل برون بازاری شامل:
۱- افزایش نرخ دلار در بازار آزاد به میزان ۱۷ درصد طی ۱۰ ماه سپری شده از سال ۹۶.
۲- کاهش نرخ سود سپردههای بانکی به ۱۵ درصد، کاهش نرخ سود بین بانکی به ۱۸ درصد و به تبع آن کاهش نرخ سود صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و اوراق با درآمد ثابت شرکتی و دولتی در بازار که موجب افزایش P/ E بازار پول و بازار بدهی شده است. این امر قابلیت رقابت بازار سرمایه را با بازار پول و بازار بدهی از منظر بازده مورد انتظار افزایش داده است.
۳- مشارکت بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در سهام به میزان ۵ درصد با مصوبه سازمان بورس و اوراق بهادار و کاهش سطح مشارکت این صندوقها در بازار پول.
۴- افزایش نقدینگی در اقتصاد که به تبع کاهش نرخ سود بانکی رخ داد و موجب شد بورس بخشی از نقدینگی را به سوی خود جذب کند.
حال به این ترتیب بهنظر میرسد شاخص کل تا پایان سال جاری به دلایل زیر به سطح ۱۰۰ هزار واحد خواهد رسید:
۱- پایداری و عدم اصلاح سنگین در قیمتهای جهانی نفت و پتروشیمی، فلزات اساسی و کانیهای فلزی.
۲- پایداری و حتی رشد نرخ دلاردر بازار آزاد و تاثیر آن روی رشد فروش شرکتهای صادرکننده کالایی.
۳- ورود نقدینگی جدید و عدم کوچ نقدینگی از بازار سرمایه بهواسطه کاهش جذابیت بازارهای رقیب بورس.
۴- ثبات نرخ سود بانکی و بین بانکی در بازار پول و نرخهای اوراق با درآمد ثابت در بازار بدهی.
۵- ثبات اقتصاد چین بهعنوان بزرگترین مصرفکننده کامودیتی در دنیا و ثبات و رشد اقتصاد جهانی بهواسطه پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و بانکهای بزرگ سرمایهگذاری دنیا.
۶- ثبات شاخص دلار آمریکا در سطح ۹۰ واحدی کنونی به واسطه پیش بینی عدم افزایش قابل ملاحظه نرخ بهره فدرال رزرو آمریکا.
۷- شرایط بنیادی مناسب در سهمهای بزرگ موثر بر شاخص.
۸- افزایش رشد قیمتی شرکتهای کوچک و جامانده از رشد فعلی و تاثیر افزایش تورم و افزایش نرخهای احتمالی بر روند سودآوری سالهای آتی آنان.
۹- نسبت ارزش بازار سهام بورس اوراق بهادار تهران به نقدینگی کل کشور بر اساس ارزش روز شرکتهای بورسی در حدود سطح ۲۷ درصد قرار دارد که بسیار کمتر از نسبتهای تاریخی (۴۳ درصدی) با در نظر گرفتن ورود شرکتهای جدید است. تفسیر این نسبت بدین معنی است که ظرفیتی خالی برای جذب نقدینگی بیشتر به بازار سهام براساس این معیار اقتصاد کلان وجود دارد.
۱۰- نسبت قیمت به درآمد (P/ E) متوسط بازار سهام اکنون در محدوده ۷ واحد است. متوسط این نسبت طی ۱۰ سال گذشته حدود ۲/ ۶ مرتبه بوده و ممکن است تصور شود قیمتها بهطور متوسط در بازار سهام بالا ارزشگذاری شدهاند ولی با توجه به نکات بنیادی ذکر شده در بالا و تداوم کاهش نرخ سود بانکی، اثری جدی بر افزایش نسبت P/ E انتظاری بازار بورس خواهد داشت.
۱۱- نسبت ارزش بازار به ارزش اسمی در بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر در محدوده ۲.۶ قرار دارد که از نسبت تاریخی آن که حدود ۳.۳ مرتبه میباشد، کمتر است.
۱۲- اگر شاخص قیمت را نسبت به نرخ روز دلار تعدیل کنیم، مشاهده میشود بازار سهام همچنان زیر میانگین ۱۶ ساله خود قرار دارد. بهعنوان یک معیار کلی اگر فرض شود قیمت سهام در بلندمدت با دلار هماهنگ میشوند و به میانگین خود برمیگردند، هنوز شاخص قیمت دلاری فاصلهای معنادار با میانگین خود دارد.
دکتر علی علیزاده
معاون سرمایهگذاری و اقتصادی شرکت سرمایهگذاری سامان مجد
ارسال نظر