استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

کیسینجر بهتر از این نمی‌‌توانست بگوید. سپس راجرز یک گره عرب‌گرایانه به آن نتیجه‌‌گیری افزود: «همچنین اگر شکست خوریم چه؟ اینکه اسرائیل به یاری ما بیاید وحشتناک است.» شنبه ۱۹سپتامبر۱۹۷۰، امان. پس از دو روز جنگ، شاه هنوز ناتوان از برقراری امنیت در امان بود و فداییان مقاومت سختی در شهر شمالی ایربید داشتند. در آن نقطه، بحران ناگهان بدتر شد؛ آن هم زمانی که دو تیپ زرهی سوریه با ارتش اردن در یک جبهه‌‌ی وسیع درگیر شدند. سوری‌‌ها ۱۵۰تانک را در آن حوالی مستقر کرده بودند، ۷۰ تانک از مرز اکنون رد شده و به‌‌سوی ایربید در حرکت بودند. حسین می‌‌ترسید آنها از حوالی جنوب به‌‌سوی پایتخت او به‌‌پیش روند. ازآنجاکه درگیری در مرکز شهر امان، ارتباط سفارت ایالات‌‌متحده با محدوده‌‌ی پادشاه را قطع کرده بود، حسین تنها از طریق یک رادیو در اتاق زیرشیروانی اقامتگاهش در کاخ «هومار» می‌‌توانست با «بیل اسپیرز»، رئیس ایستگاه MI۶ در سفارت بریتانیا ارتباط برقرار کند.

اسپیرز درخواست فوری پادشاه «حتی از اسرائیلی‌‌ها» برای کمک به مقابله با این نیروی زرهی بزرگ را به واشنگتن رساند. وضعیت در امان آشفته شده بود. پادشاه در قصر خود منزوی شد و نمی‌‌توانست اطلاعات دقیق درباره آنچه را که در اطراف او یا در شمال اردن می‌‌گذرد، به‌دست آورد. او به اطلاعات جاسوسی آمریکا- که به‌‌نوبه‌ خود به ماموریت‌‌های شناسایی اسرائیل متکی بود- برای تعیین این مساله اتکا داشت که آیا سوری‌‌ها در حال جابه‌جایی نیروهای مضاعف هستند یا خیر؟

یکشنبه، ۲۰سپتامبر۱۹۷۰، واشنگتن دی‌سی.جلسه WSAG در آن عصر تصمیم گرفت که درخواست اردن برای پروازهای شناسایی را به‌عنوان توجیهی برای اعزام یک هواپیمای ترابری به تل‌‌آویو برای بررسی جدیدترین عکس‌‌های اسرائیلی مدنظر قرار دهد. این یک سیگنال به شوروی می‌‌دهد مبنی بر اینکه هماهنگی و همکاری نظامی میان آمریکا و اسرائیل وجود دارد. کیسینجر این سیگنال را با یک ابتکار قوی تقویت کرد؛ ابتکاری که سیسکو به کاردار روسیه یعنی «یولی ورونتسوف» تحویل داد. او درخواست کرد که درصورتی‌‌که دمشق نیروهایش را فورا از اردن بیرون نکشد، مسکو خطرات عظیمی را که این امر به دنبال خواهد داشت، به دمشق گوشزد کند. پیش از جلسه آن روز، کیسینجر به‌‌صورت تلفنی با نیکسون - که آن هفته را در محل اقامت ریاست‌جمهوری در کمپ‌دیوید می‌‌گذراند- صحبت کرد. کیسینجر بار دیگر گزینه‌‌ درخواست از اسرائیل برای انجام اقدام نظامی را مطرح کرد و محدودیت‌‌های حمله‌‌ نظامی آمریکا و خطرات به دام افتادن نیروهای آمریکایی در صورت ورود زمینی آنها را توضیح داد. نیکسون در صورت مداخله اسرائیل از واکنش اعراب ابراز نگرانی کرد و تاکید زیادی بر پیام قدرتمندی می‌‌کرد که -درصورتی‌‌که آمریکایی‌‌ها به‌‌زور در این منطقه حساس دست به اقدام بزنند- این مساله به روس‌‌ها خواهد فرستاد. کیسینجر بار این مساله را بر دوش راجرز و سیسکو نهاد و خاطرنشان ساخت که دولت اقدام اسرائیل را ترجیح می‌‌دهد.

اما بعد اضافه کرد که به‌طور غیر صادقانه، «من در این مورد کمی بیش از سیسکو طرف شما هستم.» به‌‌ظاهر، با تلاش برای تقویت نگرش منفی نیکسون و کمرنگ کردن گزینه موردنظرش، کیسینجر تعصبات نیکسون را اجرا می‌‌کرد. او هشدار داد که اگر اسرائیلی‌‌ها وارد عمل شوند، «بیرون کردن آن لعنتی‌‌ها سخت خواهد بود.» نیکسون موافقت کرد: «آنها سرزمین بیشتری را تسخیر خواهند کرد، مگر نه؟».اما بعد کیسینجر مقداری چاپلوسی را چاشنی کرد و گفت: «حس و غریزه‌‌ شما درباره روس‌‌ها معمولا قابل ‌‌توجه است.» او در حال آماده شدن برای فشار آوردن بر دکمه‌‌ داغ نیکسون بود. بااین‌‌حال، کیسینجر حسب وظیفه با خاطرنشان کردن اینکه اطلاعات «خیلی قابل‌‌اعتماد نبود» گفت که به نظر می‌‌رسد روس‌‌ها به سوری‌‌ها چراغ سبز نشان داده‌‌اند. نیکسون با نادیده گرفتن این اخطار، سرزنده شد. او تصور می‌‌کرد: «[روس‌‌ها] می‌‌گویند، بجنبید بچه‌ها، اذیتشان کنید؛ جلویشان در بیایید.»

نیکسون هشدار داد: «خب، ممکن است سراغ اسرائیلی‌‌ها برویم؛ اما می‌‌خواهم مطمئن شوم که در این مرحله - به همین دلیل است که درباره آن این‌‌قدر محکم بوده‌‌ام- ما این برداشت را به‌جا نمی‌‌گذاریم که می‌‌خواهیم سراغشان برویم یا آنها بی‌‌محابا وارد شوند. نباید چنین کنیم. باید بسیار محاسبه‌‌شده باشد.» کیسینجر به سرعت از این شکاف استفاده کرد. او به نیکسون اطمینان داد که اسرائیلی‌‌ها را ترغیب نخواهد کرد؛ اما آنها از قابلیت «له‌‌وپه کردن» سوری‌‌ها برخوردارند و حمایت کنگره هم برای اقدام آنها وجود دارد. مهم‌تر اینکه، او به نیکسون یک الزام اساسی از سیاست امنیت ملی خود را یادآوری کرد: این سیاست از درگیر کردن آمریکا در جنگی دیگر احتراز می‌‌جوید. رئیس‌‌جمهور با به رسمیت شناختن محدودیت‌‌های نمایش قدرت آمریکا در شرایط حاکم، تغییر مسیر داد.آن شب، درست قبل از تشکیل مجدد WSAG، نیکسون به کیسینجر دستور داد که اگر قرار است مداخله‌‌ نظامی صورت بگیرد، نباید توسط نیروهای آمریکایی انجام گیرد.WSAG قبلا به این نتیجه رسیده بود؛ اما این مساله با پیامی از سوی ملک حسین - از طریق سفارت بریتانیا- تقویت شد و گزارش داد که نیروهای سوری وارد ایربید شدند؛ حسین اکنون درخواست حملات هوایی فوری کرد. سیسکو توصیه کرد که کیسینجر با رابین تماس بگیرد و درخواست اردن را منتقل کند.

پس از چِک کردن آن با نیکسون، آنها با هم تماس گرفتند. رابین با نخست‌‌وزیرش در سالن رقص «نیویورک هیلتون» بود؛ جایی‌که نخست‌‌وزیر در ضیافت شام (United Jewish Appeal) UJA سخنرانی می‌‌کرد. کیسینجر که در آشپزخانه‌‌ هتل با رابین در حال صحبت تلفنی بود، درخواست اردن مبنی بر حمله هوایی اسرائیل را منتقل کرد و از رابین خواست تا برای تایید حمله سوریه ترتیب شناسایی را بدهد. رابین می‌‌خواست بداند که ‌‌آیا ایالات‌‌متحده از درخواست شاه اردن پشتیبانی می‌‌کند یا نه؟ سیسکو می‌‌گفت آنها می‌‌توانند این را بعدا موردبحث قرار دهند؛ آنها ابتدا باید جدی بودن وضعیت را تصدیق کنند. رابین گفت از آنچه از اسرائیل شنیده است، این وضعیت بی‌‌تردید جدی به نظر می‌‌رسید.

04 (1)