چه سرنوشتی در انتظار خودروسازی ایران است؟
دو سناریوی «خودرو» پس از نقض برجام
بر این اساس، تحریمهای مربوط به صنعت خودرو، کمتر از سه ماه دیگر باز خواهند گشت تا دومین صنعت بزرگ داخلی باز هم در معرض آزمونی سخت قرار گیرد. هرچند صابون تحریمهای بینالمللی پیشتر نیز به تن خودروسازی ایران خورده، با این حال این بار داستان از دو جهت متفاوت است، به نحوی که هم میتوان امیدوار بود و هم نگران.تفاوت اول تعیین ضرب الاجل برای تحریم خودروسازی ایران است، آن هم در شرایطی که طی سه سال گذشته چند قرارداد و تفاهمنامه میان خودروسازان خارجی و طرفهای ایرانی منعقد شده است. با این حال تفاوت دوم اینجاست که به عکس مقطع قبلی تحریم، آمریکاییها فعلا اتحادیه اروپا را در کنار خود نمیبینند و این «تنهایی» فعلا برگ برنده خودروسازی کشور در برابر موج آینده تحریم است. با این شرایط، خودروسازی ایران در حالت بیم و امید قرار گرفته و با توجه به مجموعه سیاستهای احتمالی داخلی و محتمل بودن اینکه اروپاییها در نهایت شاید دنباله رو سیاستهای تحریمی آمریکا باشند، دقیقا نمیتوان پیشبینی دقیقی از سرنوشت این صنعت کرد. با این شرایط در مجموع میتوان دو سناریو کلی را برای آینده خودروسازی ایران با توجه به برجام بدون آمریکا، پیشبینی کرد، که یکی خوشبینانه است و بر ادامه همکاری با خارجیها در سرعتی کمتر از قبل، دلالت دارد و دیگری بدبینانه است و از قطع همکاریها میگوید.
در باب سناریو اول، مهمترین نکته، پشتیبانی و ماندن اروپاییها در برجام است که میتواند همکاریهای خارجی خودروسازی ایران و تامین قطعات موردنیاز صنعت خودرو کشور را تا حد قابل توجهی تضمین کند. در واقع مادامی که اروپاییها در ظاهر و باطن از برجام خارج نشوند، میتوان امید داشت خودروسازان آنها در ایران مانده و فعالیت خود را هرچند با سرعتی کمتر، ادامه دهند. در حال حاضر بیشتر خودروسازانی که در پسابرجام راهی کشور شده یا قصد ارتباط گرفتن دارند، اروپایی هستند و از حمایت دولتهای خود برای ماندن در ایران برخوردارند و اتفاقا منافع چندانی در بازار آمریکا نیز ندارند.
بنابراین، اگر اروپاییها جا نزنند و برجام را کماکان محترم بشمارند، احتمال ماندن خودروسازانی مانند پژو و رنو و سیتروئن در ایران زیاد است، هرچند با توجه به محدودیتهایی که تحریمهای آمریکا به هر حال ایجاد خواهد کرد، سرعت توسعه فعالیت آنها (در صنعت خودرو ایران) کند خواهد شد. از سوی دیگر، روند تامین قطعات برای خودروهای داخلی نیز ادامه خواهد داشت، هرچند، البته نمیتوان کند شدن این روند را نیز انکار کرد.
اما سناریو بدبینانه میگوید که اروپاییها در نهایت از ایران فاصله میگیرند و به آمریکاییها میچسبند و این یعنی پایان برجام و وارد آمدن شوکی بزرگ به خودروسازی کشور. البته جدای از احتمال خروج اروپایی ها، امکان کنار رفتن ایران نیز از برجام در صورت نبود تضمینهای لازم بابت اجرای مفاد این سند بینالمللی (برجام)، هست؛ بنابراین در هر دو صورت، چراغ برجام خاموش خواهد شد و آنگاه باید در انتظار بازگشت خودروسازی کشور به دوران تاریک تحریمها و رخ دادن دوباره اتفاقات ناگوار در این صنعت باشیم. در صورت رخ دادن این سناریو، نهتنها توسعه صنعت خودرو کشور به این راحتیها امکانپذیر نبوده و شاهد لغو قراردادهای خارجی خواهیم بود، بلکه در تولید و کیفیت محصولات فعلی نیز با ناکامی بزرگی مواجه خواهیم شد.
اگر به عقب برگردیم و نگاهی به شرایط خودروسازی و بازار خودرو کشور در دوران تحریم بیندازیم، بهخوبی متوجه میشویم که در آن دوران خودروسازان و مشتریان چه روزهای سختی را تجربه کردند. بدون تردید، سالهای ۹۱ و ۹۲ را باید سختترین دوران برای خودروسازی ایران پس از سالهای جنگ دانست. در آن زمان، تشدید تحریمها سبب شد شرکا و همکاران خارجی صنعت خودرو کشور، یکبهیک چمدان هایشان را ببندند و از ایران بروند. هرچند ابتدا گمان میرفت خودروسازان داخلی بتوانند شرایط سخت ایجاد شده را مدیریت کرده و مانع کاهش شدید تیراژ و صعود خارج از عرف قیمتها شوند، اما در نهایت شرایط به شکلی پیش رفت که هم تولید به شدت افت کرد و هم قیمتها سر به فلک کشیدند.
برای آنکه متوجه وضعیت خودروسازی و بازار خودرو ایران در دوران تحریم شویم، کافی است فقط به این دو آمار دقت کنید؛ یکسوم شدن تولید خودروهای داخلی در مقایسه با سال ۹۰ (سال اوج تولید خودرو در ایران) و سهبرابر شدن قیمت خودروها.
کمتر کسی از خاطرش خواهد رفت که در آن دوران چگونه قیمت خودروها روندی صعودی پیدا کرد و دست بسیاری از مشتریان از بازار کوتاه شد. از آن سو، خودروسازان هم حتما در خاطرشان مانده که برای تامین قطعات با چه مشکلاتی روبهرو شدند و از چه راههایی کمبودها را جبران کردند.
در آن دوران، سختیهای تحریم به حدی بود که بسیاری از خودروها به خاطر نبود و کمبود قطعاتی بسیار کوچک و شاید پیش پا افتاده، بهصورت ناقص تولید و در پارکینگها خاک میخوردند.
مشکلات و چالشها البته فقط به تولید و قیمت محدود نبود، چه آنکه در حوزه کیفیت هم مشتریان متضرر شدند. ازآنجاکه تامین قطعات از منابع اصلی و معتبر تقریبا ممکن نبود، خودروسازان به اجبار روی به قطعات کم کیفیت آوردند تا خط تولیدشان نخوابد و کارگرانشان بیکار مطلق نشوند. این موضوع تاثیری عمیق بر کیفیت خودروهای داخلی گذاشت، تا جایی که همین حالا نیز مشتریان اعتماد و اطمینان زیادی نسبت به سطح کیفی خودروهای ساخته شده در سالهای تحریم ندارند. جدای از این مسائل اتفاق دیگری نیز در خودروسازی ایران رخ داد و آن، حضور پر رنگ خودروسازان چینی در کشور به جای برندهای معتبر اروپایی و آسیایی بود. در واقع چینیها بیشترین استفاده را از تحریم خودروسازی ایران برده و توانستند در آن دوران، به تمامی بخشهای این صنعت (چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی) نفوذ کنند؛ بنابراین تحریمهای احتمالی و انفعال اروپاییها میتواند فرصتی دوباره را در اختیار آنها
قرار دهد. هرچه هست، خودروسازی ایران فعلا در شرایط بیم و امید قرار گرفته و باید منتظر ماند و دید در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد و کدام سناریو برای صنعت و بازار و خودرو کشور عملی خواهد شد.
ارسال نظر