سودآوری در کنار فقرزدایی
در یکی از نگاههای موجود در بین طیفهای مختلف، برخی کارشناسان معتقدند که برای هدف قرار دادن جامعه فقرا، میتوان در عین توجه به مساله فقرزدایی، با راهاندازی یک کسب و کار با چارچوب خاص این گروه، به درآمدزایی نیز پرداخت و کسب و کار و اهداف اجتماعی را با هم دنبال کرد. یک نمونه از این تفکر در مکزیک سر برآورد و موجب گسترش فعالیت ساختمانسازی در این کشور و در عین حال کمک به فقرزدایی شد. در ادامه به بررسی این تجربه فقرزدایی که از سوی بانک جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است، میپردازیم:
شرکت سِمِکس(CEMEX) یک شرکت مکزیکی تولید سیمان است که بازار خود را در کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای درحال توسعه گسترش داده است. علاوه بر ارائه خدمات به مشتریان در کشورهای توسعهیافته، سمکس جامعه هدف خود را فقیرترین فقرا قرار داده است تا به آنها کمک کند. این شرکت در سال ۱۹۰۶ و بهعنوان اولین شرکت سیمان در مکزیک تاسیس شد و تا اوایل دهه ۱۹۹۰ مانند بسیاری دیگر از شرکتها، بهصورت معمول به کسب و کار در صنعت سیمان مشغول بود. در سالهای بعد، این کارخانه فعالیت خود را در حیطه بینالمللی گسترش داد و توانست بازارهای بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکا را فتح کند. کیفیت بالا و قیمت مناسب از مهمترین عوامل توسعه بازار در سطح بینالملل توسط سمکس بود.
کشف بازار ۶۰ درصدی در مکزیک
با گذشت زمان، مسوولان این شرکت دریافتند که بازار بزرگی برای فروش محصولات در خود مکزیک وجود داشته و آنها مدتها از آن غافل بودهاند. این بازار بزرگ، ۶۰ درصد مردم مکزیک را تشکیل میداد اما ویژگیهای متفاوتی نسبت به سایر بازارها داشت. این بازار، به بازار قعر هرم درآمدی مربوط بود که ۶۰ درصد جمعیت مکزیک را پوشش میداد و اعضای آن روزانه کمتر از ۵ دلار درآمد داشتند. بنابراین نیاز بود تا طرح دیگری برای فروش محصولات در این بازار خاص به کار گرفته شود.
ویژگیهای مردم فقیر در نگاه سمکس
مسوولان سمکس به این نتیجه رسیدند که باید با تحقیق و برنامهریزی، در ابتدا ویژگیهای مردم و شرایط زندگی آنها در بازار قعر هرم را درک کنند. پس از تحقیق، این شرکت دریافت که مردم قعر هرم در مکزیک، معمولا از فضای رسمی اقتصاد دور هستند، حقوق رسمی دولتی و یارانه ندارند، حدود ۴۰ درصد تقاضای سیمان در مکزیک را تشکیل میدهند و میتوانند سالانه بازار ۶۰۰-۵۰۰ میلیون دلاری را برای سمکس فراهم کنند. اما آنها قطعا نمیتوانستند همچون سازوکار متعارف و به کار گرفتهشده در اکثر بازارها، با سمکس همکاری کنند. چراکه در بسیاری از موارد پرداخت نقد و درخواست حجم زیاد سیمان برای ساخت خانه، برای آنها مقدور نبود و درآمد آنها اجازه نمیداد تا به شیوه متداول صاحب خانه شوند. از طرف دیگر کارشناسان سمکس دریافتند که عادات غلطی در زندگی بسیاری از مردم وجود دارد که نگهداری و پسانداز پول را دشوار کرده و اجازه نمیدهد آنها در زندگی اقتصادی پیشرفت کنند. آنها دریافتند ۷۰ درصد زنانی که در قرضالحسنههای خانگی شرکت میکنند، در ظاهر برای ارتقای توسعه خانههایشان اقدام به درخواست وام میکنند اما بعد از دریافت وام فقط ۱۰ درصد آنان پول خود را صرف خانهسازی میکردند. همچنین مشاوران سمکس دریافتند که مردم کمدرآمد مکزیک، همان اندک درآمد خود را صرف مصارف غیر ضروری میکنند. مهمانیهای زیاد، موسیقی، مخارج زیاد برای مراسم ازدواج و... پس عدم توسعه خانههای آنان بیدلیل نیست. بنابراین سمکس به این نتیجه رسید که با توجه به مشکلات پیشرو، علاوه بر طرحریزی اقتصادی متفاوت و اتخاذ سازوکار جدیدی برای فروش محصولات و اعطای وام، باید در ارزشها و فرهنگ مردم اثر گذاشته و آن را تا حدی تغییر دهد و این برای موفقیتش ضروری است.
نحوه فعالیت سمکس در بازار قعر هرم
شرکت سمکس تصمیم گرفت گروههای سهنفرهای از اعضا برای ارائه محصولات سمکس تشکیل دهد. بر این مبنا اعضا خود در گروههای سه نفره دلخواه تقسیمبندی میشدند و یک نفر بهعنوان سرگروه انتخاب میشد. شرکت، اولین محموله سیمان را دو هفته بعد از تشکیل گروه سهنفره، به هریک از اعضا تحویل میداد. حتی قبل از اینکه مقدار پساندازشان به حد کافی برسد که این خود یک اعتبار برای سمکس محسوب میشد. محمولههای بعدی سیمان منوط به پسانداز گروهی اعضا و پرداخت اقساط توسط هر نفر بود. وجود فشار گروه و وابسته بودن وام و تسهیلات افراد گروه به یکدیگر، خود سازوکاری به منظور بازپرداخت به موقع اعضا بود. شرکت علاوه بر فروش تسهیلاتی سیمان به اعضا، خدمات دیگری هم به آنان ارائه میکرد. خدمات مشاورهای برای ساختمانسازی هم در برنامه لحاظ شده بود. از جمله اینکه در همان هفته اول یک معمار و یک مهندس در کار ساختمانسازی به اعضای تازه عضو شده مشاوره میدادند که این یکی از برجستهترین خدمات سمکس بوده است. همچنین افرادی که برای شرکت بازاریابی میکردند، از سمکس امتیاز تشویقی دریافت کرده و از آنها برای خرید سیمان با تخفیف بهره میبردند. با ارائه این بسته از خدمات، سمکس در طول پنج سال اول، یک میلیون نفر از مردم کم درآمد و فقیر را جذب کرد و به ارائه خدمات به آنها پرداخت. مدیران شرکت دریافتند که در طول بحران ۱۹۹۴، فروش کارخانه به مشتریان بزرگ و پردرآمد ۵۰ درصد کاهش داشته، درحالی که فروش آن به مشتریان کمدرآمد مکزیکی ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش داشته است. در خلال این بحران، با بازشدن درهای تجارت جهانی، بسیاری از شرکتهای مکزیکی در اقتصاد جهانی بلعیده شدند، در حالی که سمکس توانست خود را نجات داده و استوار به کار خود ادامه دهد.
شرکت سمکس هدف کسب سود را درکنار اهداف خیرخواهانه و مسوولیتهای اجتماعی درکنار هم دنبال میکرد و تجربه موفقی هم از خود به جای گذاشته است. بنابراین این ایده که میتوان در کنار کسب سود و منفعت از بازار فقرا، به آنان خدمت کرد، میتواند گزارههای قدیمی جا افتاده در اذهان مبنی بر لزوم عدم نفع شخصی در کارهای مربوط به محرومان را کنار بزند. در کشورما، بسیاری هنوز این تصور را دارند که رفع فقر تنها با پرداختهای خیرخواهانه و کمکهای انتقالی دولت به مستضعفان قابل پیگیری است. اما باید به ترویج این تفکر پرداخت که در کنار همه کمکهای خیرخواهانه دولت و مردم، باید سرمایهگذاران بخش خصوصی با اتخاذ تدابیری مختص جامعه دو دهک اول، ضمن سودآوری، به کاهش فقر کمک کنند. بنابراین لازم است قوای سهگانه در حیطه قانونگذاری و ترویج بخش خصوصی و رسانهها در زمینه فرهنگسازی، به تبیین این دیدگاه بپردازند.
ارسال نظر