در روز ۲۸ اردیبهشتماه امسال با ورود خودرو به بورس کالا، اتفاق نوینی در عرصه تنظیم بازار خودرو رخ داد. اتفاقی که سرآغاز آن با پذیرش دو خودرو فیدلیتی و دیگنیتی در بورس کالا آغاز شد و تا تاریخ ۲۰ آذرماه ۱۴۰۱، تعداد ۹۵۵۰ خودرو در تالار فیزیکی بورس کالا عرضه شد که در مقابل ۲۹ هزار و ۱۹۷ تعداد تقاضا برای خرید قرار گرفت اما ۸۳۳۸ خودرو موفق شدند به مرحله عقد قرارداد و فروش برسند که این موضوع نرخ موفقیت حدود ۸۶درصدی فروش خودرو در بورس کالا را نشان میدهد.
سخنرانی اخیر غلامحسین شافعی رئیس اتاق بازرگانی ایران پیرامون سرنوشت توسعه صنعتی در کشور، گزارههای روشنی درباره اهمیت توجه به اقتصاد در فعالیتهای صنعتی در خود دارد. شافعی در نشستی که با حضور اعضای کمیسیون صنایع و معادن مجلس برگزار شده، تکثرگرایی در سیاستگذاری صنعتی را آفت بزرگ بخش صنعت اعلام کرده و با اشاره به وضعیت صنعت خودرو ایران، تصریح کرده است: «نمونههای بارز تکثرگرایی را در صنعت خودرو شاهدیم، آمارهای رسمی سال ۱۳۹۷ نشان میدهد، ۴۹ پروانه بهرهبرداری در این حوزه صادر شده و ۳۲ پروانه دیگر نیز در دست پیگیری بوده است.
صنعت خودرو یکی از بزرگترین صنایع جهانی به حساب میآید. هرسال بیش از ۶۰ میلیون خودرو تولید میشود و این خودروها تقریباً ۵۰ درصد از کل مصرف جهانی نفت را به خود اختصاص میدهند. همچنین در این صنعت بیش از چهار میلیون نفر کار میکنند و تعداد افرادی که بهطور غیرمستقیم کسبوکاری مرتبط با صنعت خودرو دارند، بسیار بیشتر از این سطح است.
در حال حاضر بازار خودرو متاثر از دلار و نوسانات قیمتی آن است. روند افزایش نرخ ارز هم باعث شده تا قیمت انواع خودروهای داخلی به یک ماه قبل برگردد و کاهش قیمتها متوقف شود. البته قیمت دلار نیز کاملاً متاثر از مذاکرات برجام است. از آنجا که سیگنالهای ارسالشده از طرف مذاکرات، مثبت نیست و به نظر نمیرسد که مذاکرات تا پایان سال به نتیجه برسد، چشماندازی برای کاهش قیمت دلار و بهتبع آن، قیمت خودرو وجود ندارد. از اینرو، فعالان حوزه خودرو، پیشبینی میکنند که قیمتها در اواخر پاییز یا اوایل زمستان با ۱۰ تا ۲۰ درصد افزایش همراه خواهد بود.
ایران، در دهه ۱۳۳۰ با هدف مونتاژ خودرو، وارد این صنعت شد. در اوایل دهه ۱۳۴۰ با تاسیس ایرانناسیونال و سپس سایپا، رویای تولید خودرو ایرانی را در سر پروراند. از آن زمان تاکنون، برمبنای شاخص تولید، دو گروه بزرگ خودروسازی (ایرانخودرو و سایپا)، در میان ۳۰ خودروسازی بزرگ جهانی هستند؛ کل تولید صنعت نیز، در صورت استفاده حداکثری از ظرفیت مانند سال ۱۳۹۰ در رده سیزدهم جهان قرار دارد. بنابراین، از نظر کمی، رشد خوبی داشته است. اما، از نظر میزان صادرات (شاخصی از عملکرد مزیت رقابتی) و میزان بومیسازی فناوری ساخت قطعات خودروهای پیچیدهتر (شاخصی از مهندسی طراحی و ساخت و توسعه محصول)، رشد قابل توجهی نداشته است. حضور بسیار ضعیف در بازارهای جهانی و بومیسازی حداکثر ۳۰درصدی در خودروهای پیچیدهتر (موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، ۱۳۹۸) شواهد معتبری از مزیت رقابتی پایین این صنعت است. سوال این است که چه عواملی قدرت توضیحدهندگی عدم موفقیت صنعت خودرو ایران را دارند؟
در دولت دوم احمدینژاد صادرات تایر بهرغم بازارهای خوبی که در منطقه وجود داشت متوقف شد و کانتینرهای صادراتی این محصول از مرزها برگشت خورد. در آن زمان این موضوع مطرح شد که کشور با کمبود تایر روبهرو است و صادرات آن باید متوقف شود، با این حال با پیگیریهای مداومی که صورت گرفت، در نهایت سال قبل مجوز صادرات تایر به میزان پنج درصد تولید داخلی تصویب شد. در حال حاضر اما صادرات بهطور کامل آزاد شده و البته این زمان ازدسترفته، به نابودی بازارهای صادراتی و انتقال مشتریان به تولیدکنندگان کشورهای دیگر از جمله چین منجر شد. با این حال بار دیگر موضوع صادرات به هدف مهم تولیدکنندگان حوزه تایر تبدیل شده تا بار دیگر بازارهای خود را پس بگیرند.
آنچه در خلال سالهای قیمتگذاری دستوری به روشی برای تعیین قیمت تبدیل شده آن است که تولیدکنندگان به دلایلی مانند تورم بالا، قیمت فعلی را ناکافی میدانند و درنتیجه با ارائه مستندات تلاش میکنند درخواست منطقی افزایش قیمت را به دولت ارائه کنند و این در حالی است که همین مرحله آغازین به خودی خود دو ماه زمان میبرد و این در حالی است که در یک اقتصاد مبتلا به تورم انفجاری، گذشت دو ماه و بیشتر میتواند مشکلات بیشتری را ایجاد کند. از طرفی پس از ارائه مستندات باز هم دولت در آن اما و اگرهای جدید آورده و تلاش میکند مدارک و مستندات تولیدکنندگان را زیر سوال ببرد. بنابراین مرحله دوم افزایش قیمت که بررسی کارشناسی و تایید مستندات در نظامهای مدیریتی را شامل میشود به دو ماه زمان نیاز دارد و این در حالی است که دولت در این مرحله علاوه بر مستندات، مصالح دیگری را در نظر میگیرد که درمجموع به زیان تولیدکنندگان است.
در دنیای امروز کسبوکار، یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه بنگاههای اقتصادی، تفکر صادراتمحوری آنهاست که البته لازمه حرکت به اینسو، انطباق کیفیت محصولات با استانداردهای نوین جهانی است. در صنعت تایر، علاوه بر رعایت استانداردهای ایمنی اجباری که در هر کشور ضروری است باید استانداردهای نوین جهانی نیز در نظر گرفته شوند. در حال حاضر در راستای تفکر صادراتمحوری محصولات، یکی از استانداردهای مطرح در دنیا، استانداردهای زیستمحیطی موسوم به SWR است. این شاخصهای زیستمحیطی عبارتاند از: اول، صدای عبوری تایر در حین حرکت که با طراحی الگوی رویه تایر، فرمولاسیون و آمیزههای لاستیکی ساختار تایر در ارتباط است. دوم، مقاومت غلتشی تایر که بیانگر میزان مصرف سوخت خودرو به واسطه تایر است و سوم، چسبندگی به سطح جاده خیس است، که به نوعی به خط ترمز هم موسوم است.
از ابتدای خردادماه سال ۱۳۹۹ ارز ۴۲۰۰تومانی صنعت لاستیک بهطور کامل حذف و به ارز نیمایی تبدیل شد. بر این اساس طبق بررسیهای انجامشده و مستندات موجود، از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا پایان شهریورماه امسال، میانگین قیمت تمامشده هر کیلو تایر در شش شرکت تایرسازی (شامل ایرانتایر، کویرتایر، بارز کردستان، یزدتایر، بارز و آرتاویل که پنج شرکت از این شرکتها بورسی هستند) بین ۲۴۷ تا ۲۹۰ درصد افزایش یافته است. شرکتهایی که تایرهای رادیال سواری و وانتی رادیال تولید میکنند، تاکنون حدود ۱۰۰ درصد افزایش قیمت داشتهاند. در صورتی که افزایش قیمت تمامشده هر کیلو تایر، ۲۲۲ تا ۲۹۲ درصد متغیر بوده است. به این ترتیب هماکنون نسبت به پایان سال ۹۹ یا ابتدای سال ۱۴۰۰، افزایش نرخ فروش نسبت به بهای تمامشده شرکتها بهطور میانگین حدود ۱۶۰ درصد عقب مانده است و حاشیه سود برخی شرکتها که ۱۶ تا ۲۵ درصد بوده، به یک درصد رسیده است. بهطور نمونه حاشیه سود شرکت بارز به یک درصد رسیده و آرتاویلتایر در شهریورماه ۱۴۰۱ زیانده شده است.
در حال حاضـر قوانین و مقرراتی در دنیا وضـع شده که تولیـدکنندگان و صـاحـبان بنگاههای مختلف را موظف کرده برای حلقه نهایی (مصرف محصولات تولیدی)، بازیابی و جلوگیری از آلودگی محیط زیست فکری بکنند و بتوانند کالا را مجدداً بازیابی کرده و از آلودگی زیستمحیطی ناشی از آن جلوگیری کنند. به همین منظور استانداردهایی هم در نظر گرفته شده است که به آن «مسوولیت اجتماعی بنگاههای اقتصـادی» میگویند.
نخ ماده اولیه مهمی در صنعت تایر محسوب میشود که در دو دسته تایرهای رادیال سواری (با سه تا چهار درصد وزنی تایر) و تایرهای بایاس و قدیمی (با ۸ تا ۹ درصد وزنی تایر)، کاربرد دارد. این در حالی است که ماده اولیه مورد نیاز در این صنعت، بهخصوص در تولید نخهای ویژه تایر، محصولی وارداتی با عنوان یارن است که در داخل، سه فرآیند تاب، بافت و دیپ روی آن انجام و به شرکتهای تولیدکننده تایر ارسال میشود. تا سال ۹۹ که ارز دولتی به مواد اولیه تایر تعلق میگرفت مواد اولیه یارن و نخ نیز مشمول این ارز میشدند ولی از اوایل ۱۴۰۰ و با حذف این ارز، شرکتهای تولیدکننده نخ مجبور شدند یارن مورد نیاز را با ارز مبادلهای وارد کنند و در نتیجه قیمت ماده اولیه چندین برابر شد. این در حالی است که بیش از ۸۰ درصد قیمت محصول نخ به مواد اولیه آن از جمله یارن وابستگی مستقیم دارد و طبیعتاً انتظار میرود با آزادسازی قیمت ارز، قیمت محصول تولیدی نیز افزایش متناسبی را تجربه کند.
سهم بالای صنعت خودرو در ارزشافزایی و اشتغالزایی بخش صنعت و وجود پیوندهای پسین قدرتمند با سایر رشته فعالیتهای صنعتی (نظیر پتروشیمی، فولاد، لاستیک و پلاستیک، شیشه، آلومینیوم، چیپهای کامپیوتری و کابل و سیم) و بخش خدمات (شامل لجستیک، خدمات پس از فروش، سوخت و...) موجب شده است از این صنعت به عنوان یکی از محرکهای رشد اقتصادی در کشور یاد شود. علاوه بر آن، همپیوندی بالای صنعت خودرو با فناوری (نوآوری، تحقیق و توسعه و طراحی) این صنعت را به نمادی از توسعهیافتگی صنعتی در کشورهای برخوردار از این صنعت بدل کرده است.
با بررسی ویژگیهای ساختاری بازار خودرو در ایران و تطبیق آن با ساختار بازارها میتوان ساختار بازار خودرو کشور را تشخیص داد. با بررسی ویژگیهای ساختاری بازار خودرو ایران مشاهده میشود که درست است که یک نوع محصول در بازار خودرو ارائه میشود، اما محصولات ارائهشده در این بازار همگن نبوده و در واقع هر یک از شرکتهای خودروسازی صاحب انواع خاص محصول و برند مخصوص خود هستند. علاوه بر این وجود دو خودروساز بزرگ و نیز تعدادی خودروساز کوچک و نیز حضور خودروهای وارداتی به روشنی نشانگر نبود شرایط انحصاری در این بازار است. در مورد خودروهای وارداتی درست است که تعرفههای بالایی بر واردات خودرو خارجی اعمال میشود، اما با وجود این، واردات خودرو در ایجاد فشارهای رقابتی در این بازار موثر بوده است. با توجه به این شرایط و وجود تولیدکنندگان با برندهای مختلف و ارائه محصولات با ویژگیهای منحصربهفرد خود، میتوان گفت که بازار خودرو کشور به معنای مطلق آن نه رقابتی و نه انحصاری است. بلکه با توجه به ویژگیهای بازار رقابت انحصاری به نظر میرسد بازار خودرو ایران گرایش بیشتری به سمت رقابت انحصاری دارد.
گروه خودروسازی سایپا توانسته در ۸ ماهه سال جاری بر اساس برنامه و اهداف تعیین شده حرکت کند و آن طور که پیش بینی می شود این مجموعه در سه حوزه تولید، کیفیت، فروش و صادرات تا پایان سال جاری رکورد خواهد زد. طی سال های گذشته گروه خودروسازی سایپا به جهت مدیریت های غیرتخصصی و نگاه ساده انگارانه به تولید و کیفیت با چالش های جدی روبرو شد. مشکلاتی که سبب شد دیدگاه مردم نسبت به صنعت خودرو کشورمان تغییر پیدا کند. از طرفی در کنار این معضلات باید به تحریم صنعت خودرو که از سوی کشورهای متخاصم از سال ۹۷ صورت گرفت، اشاره کرد.