اقتصاد شوش باید بر محور «میراث » باشد
زیرگذر شوش توسعه شهری یا تخریب میراث باستانی؟
براساس جدیدترین اطلاعات از پروژه زیرگذر شوش، قرار است شش هیات باستانشناسی وارد این منطقه شوند و با انجام گمانهزنیهای باستانی، مسیر ساخت زیرگذر را که حدود بیست سال پیش هم بهخاطر ساخت پل روگذر دستخوش تعرضات گسترده شده بود، مورد کاوش قرار دهند. بیست سال پیش بود که پل روگذر جاده اهواز به اندیمشک ساخته شد. اما در ماههای پایانی سال ۹۶ تصمیم گرفته شد پل روگذر برچیده و کارگاه زیرگذر تجهیز شود؛ اندیشهای که منجر به تعرض آشکار به عرصه و حریم باستانی و حفاری در پرچالشترین چهارراه ترانزیتی جنوب به مرکز کشور شد. ایجاد زیرگذر شوش در حالحاضر به فرصتی برای رویارویی سه جریان مدیران شهری که سعی دارند وعدههای انتخاباتی را عملی کنند، مخالفان سازمان یافته میراثفرهنگی که تاریخ باستان را انتزاعی میدانند و دوستداران میراثفرهنگی و کارشناسانی که بدون پیشداوری سعی در حفظ تاریخ یک کشور دارند، تبدیل شده است.
چالشها بر سر ساخت زیرگذر به حدی بالا رفت که گروهی هفته گذشته با جمع شدن شبانه در مقابل موزه شوش و فردای آن روز با در دست داشتن انواع پلاکاردها، خواهان ایجاد زیرگذر شدند. این در حالی بود که افرادی مثل نماینده شوش، فرماندار، رئیس شورای شهر و در نهایت دادستان شهرستان، هر کدام با ادبیات هماهنگی بیانیه دادند مبنی بر این که مشاهدات آنها اهمیت باستانی محل پروژه زیرگذر شوش را تایید نمیکند؛ بنابراین باید این پروژه عملی شود و سازمان میراثفرهنگی کشور هم هر بار و به هر دلیلی مانع توسعه شهر نشود. این بیانیهها موجب واکنش شدید عمده رسانههای حافظ میراثفرهنگی، دوستداران میراثفرهنگی و البته رئیس سازمان میراثفرهنگی بهعنوان معاون رئیسجمهور شد. علیاصغر مونسان، در صفحه شخصی خود در توییتر، فعالیت شبانه ماشینآلات برای ساخت زیرگذر را محکوم کرد و نوشت: «متولیان شهر شوش با حکم شبانه، ساخت زیرگذر شهری را آغاز کردند! این اقدام باعث خسارتهای غیرقابل جبران برای تمدن چندهزارساله ما خواهد بود! اجازه نمیدهیم میراث تاریخی ایران را نابود کنند! هم شکایت میکنیم، هم به معاون میراث گفتم به جد پیگیر موضوع باشد. »
فعالیت شبانه بیل مکانیکیها برای ایجاد زیرگذر که شروع شد کارشناسان و یگان حفاظت میراثفرهنگی وارد محل شدند و هنگام گودبرداری مقادیری سفال تاریخی مشاهده کردند. دادستان شوش هم بدون اشاره به اینکه متولی تشخیص وجود یا نبود محوطه باستانی با سازمان میراثفرهنگی کشور است در مصاحبهای گفت: «نیروی انتظامی پیدا شدن اشیای تاریخی در محل پروژه ورودی شهر شوش را گزارش نداده است. امیدواریم سازمان میراثفرهنگی خواسته مردم شوش را جدی گرفته و هرچه سریعتر این مشکل را رفع کند.» راضی نوری نماینده شوش در مجلس هم با چشمپوشی از ضوابط ثبت ملی و جهانی که هرگونه حفاری و تعرض غیرقانونی در مناطق باستانی را جرم میداند، گفت که طبق ضوابط ملی مصوب از سوی میراثفرهنگی صرفا محدوده حفاری شده بخش جنوبی پروژه حدود ۳۰۰ متر در عرصه ملی قرار دارد. پس این موضوع هیچ تداخلی با ضوابط جهانی ندارد. به همین خاطر طبق گزارش شورای تامین و مدعیالعموم هیچگونه آثاری در جریان عملیات اجرایی احداث زیرگذر یافت نشده است.
مدیران شوش در حالی اصرار به ساخت زیرگذر دارند که گویی فقط در کلام سخن از میراث دوستی میگویند اما در عمل، میراثفرهنگی را توقفی برای توسعه شوش میدانند. پل روگذری که بیست سال پیش توسط همین مدیران شهری با سرمایه هنگفت ساخته شد، توسط همین مدیران نیز دستور تخریبش آمد. پل روگذری که در مسیر ترانزیتی اهواز به تهران قرار داشت و سالانه با عبور میلیونها نفر در این مسیر استراتژیک همه رهگذران به محوطهها، کاخ و قلعه باستانی شوش اشراف داشتند. حال گویا مدیران شهری شوش در حال پافشاری برای ساخت زیرگذری هستند تا دیگر شوش باستانی در دید رهگذران نباشد. به نظر میرسد شوش قربانی یک نمایش تبلیغاتی شده و کسی به فکر خطر خروج آن از ثبت جهانی نیست.
سازمان میراثفرهنگی بارها متذکر شده است که حذف پل روگذر از نظر ضوابط حاکم بر میراث جهانی شوش بلامانع است ولی حفر زیرگذر و تعریض جاده و تغییر در وضعیت موجود برخلاف ضوابط است و در آینده مشکل اساسی پیشروی شهر ایجاد میشود. اما مدیران شوش باید به این پرسش پاسخ روشن دهند که چه زمانی و چگونه به این نتیجه رسیدند که بدون مجوز سازمان میراثفرهنگی میتوانند کارگاه ساخت زیرگذر شوش را تجهیز کنند؟ چرا متولیان امر، فکر آینده نهچندان دور و توقف عملیات اجرایی آن توسط میراثفرهنگی را نمیکنند؟ در صورتی که مجوز زیرگذر توسط سازمان میراثفرهنگی صادر نشود پاسخگوی وضعیت آشفته پیشرو چه کسی خواهد بود؟ چرا مجوز قطعی و رسمی از میراثفرهنگی اخذ و کسب استعلام نشده است؟ شهر شوش از جمله کهنترین شهرهای باستانی ایران است که اقتصاد، تحول و توسعه در آن باید متکی به ارزشهای میراثی آن باشد. شوش بیش از آنکه از بیخردی متولیان میراثفرهنگی دچار عقبماندگی باشد، از بیدانشی و بیتعهدی برخی مدیران و متولیان خسته است.
ارسال نظر