در گفتوگو با سیامک پیربابایی تشریح شد
خطقرمز انجمن صنعت ساختمان
در روزهای پایانی سال گذشته انجمن صنعت ساختمان اعلام موجودیت کرد. طی سالیان اخیرشاهد ظهور موارد متعددی از نهادها و تشکلهای صنفی بخش خصوصی بودیم که یا در نیمه راه ماندند و یا نتوانستند به اهداف و ماموریت های اولیه دست یابند. در نگاه کلی میتوان گفت تشکلها از دیرباز در کشور ما از دو عامل ریشههای فرهنگی و موانع حاکمیتی تاثیر پذیرفتهاند. شما به عنوان یکی از اعضای هیئت موسس و از صاحبان ایده شکل گیری این انجمن، با درک چه ضرورتی در شرایط کنونی به سمت پایه گذاری این تشکل حرکت کردید؟
به عنوان مقدمه باید اعلام کنم در مورد موانع رشد تشکلهای صنفی بخش خصوصی با شما موافقم. فرهنگ غالب و نگرش دولتی به این نهادها، در کشور ما گاه آنها را به مکانهایی برای بروز اختلافات و انتقادات تبدیل کرده است. با این حال، یکی از موانع اصلی رشد، درون تشکلها، تضاد منافع بین اعضاست؛ چرا که ممکن است هر عضو منافع خاص بنگاه خود را دنبال کند.
به عنوان عضوی از این انجمن، در کنار سایر اعضای هیئت مؤسس در پردازش ایدههای آن با تکیه بر تجربیات درنهادهای صنفی متعدد، و نیز سابقه عضویت در اتاق بازرگانی، به این نتیجه رسیدیم که آسیبهای موجود را شناسایی و آنها را با مهندسی معکوس بررسی کنیم. هدف ما از ابتدا این بود که تضاد منافع، بهویژه تضادهای ناشی از رانت و منافع شخصی یا بنگاهی را به عنوان خط قرمز در نظر بگیریم و از حقوق معین تجاوز نکنیم. این اصول را حتی در مراحل اولیه ایجاد بهعنوان چارچوبی برای عملکرد خود پذیرفتیم تا از آسیبهای فرهنگی و فروپاشی جلوگیری کنیم.
انجمن صنعت ساختمان تاکنون بهخوبی عمل کرده و رشد نسبی آن نسبت به دیگر نهادهای صنفی ناشی از پایبندی به اصول و حقوق معین بوده است. این موفقیت نتیجه همدلی و تعهد جمعی اعضا به خطمشیهای انجمن است که بر جلوگیری از منافع شخصی و بنگاهی تأکید دارد. در تعامل با حاکمیت نیز انجمن تلاش کرده بهجای مواجهه و تقابل گفتوگویی مؤثر و مثبت برقرار کند؛ تاکنون ارتباطات با مسئولین روان بوده و به خوبی از سوی آنها پذیرفته شده است. هدف انجمن، تسهیل گری ساخت و رفع موانع از صنعت ساختمان بوده و همواره به دنبال حفظ منافع ملی در تعاملات خود با دولت و حاکمیت است و بر مباحثی چون رونق اقتصادی و حمایت از صنایع پشتیبان تأکید دارد. به ویژه آنکه معتقدیم توسعه صنعت ساختمان میتواند موجب شکوفایی بیش از ۱۵۰ صنعت مرتبط شود.
غیر از این، چه وجه تمایز دیگری برای انجمن صنعت ساختمان قائلید؟
به نظر من، بیان نقاط تمایز اهمیتی ندارد و تمرکز اصلی ما باید بر رساندن پیام اهمیت صنعت ساختمان به حاکمیت باشد تا از آن بازخورد متناسب انتظار داشته باشیم. اگر جای خالی در حوزهای احساس کنیم، به آن میپردازیم و اگر فردا کسی این وظیفه را بهتر انجام دهد، از او حمایت خواهیم کرد. ایجاد این تشکل جدید نیز بر اساس این نیاز و برای رفع خلأهایی که از سوی نهادهای دولتی و حاکمیت احساس میشد، صورت گرفت.
انجمن ساختمان با هدف پرداختن به مسائل ملی این صنعت شکل گرفته و بر خلاف تشکلهای تخصصی که بر حوزههای خاص تمرکز دارند، تمامی نیازهای صنعت را مدنظر قرار میدهد. اسناد و پژوهشهای انجمن نیز بدون توجه به منافع شخصی یا منطقهای و با هدف تامین منافع عمومی صنعت تهیه شدهاند. باور ما این است که گسترش امکانات و تسهیل دسترسی برای همه، به نفع کل صنعت و رشد و توسعه پایدار آن خواهد بود.
یکی از انگیزههای اصلی ما در ایجاد انجمن صنعت ساختمان، فراهم کردن مرجعی معتبر برای ارائه راهحلها به حاکمیت بود. خوشبختانه، این هدف مورد استقبال قرار گرفته و اکنون به بستری برای تعامل میان دولت و بخش خصوصی تبدیل شدهایم. هرچند ادعای بینقص بودن طرحهایمان را نداریم، اما با بهرهگیری از مشاوره و همکاری، در تلاش برای ارتقای صنعت ساختمان هستیم. قوانینی مانند قانون بهبود مستمر فضای کسبوکار بر لزوم نقش بخش خصوصی در تصمیمگیریها تأکید دارد و انجمن صنعت ساختمان با جامعیت در پاسخگویی به نیازهای کلان صنعت، به عنوان مرجع اصلی مشاورههای تخصصی شناخته شده است. این نقش مشاورهای و اعتماد متقابل، به ما امکان داده که در برخی موارد بتوانیم پیشنهاد و راهکارهای خود را در ساختار تصمیمسازی مطرح کنیم و به عنوان پلی ارتباطی میان بخش دولتی و خصوصی، مسیر تعاملات مؤثرتر را هموار سازیم.
ما در انجمن صنعت ساختمان ادعایی نداریم که تمام حرفهای ما درست و بدون نقص است؛ بلکه صرفاً مطالب و پیشنهادهای خود را در اختیار نهادهای تصمیمگیر قرار میدهیم. این نهادها میتوانند از این مشورتها بهرهبرداری کنند یا نکنند؛ اما مهم این است که ما حضور داریم و صدای صنف را به گوششان میرسانیم.
وجود انجمن به دلیل ایجاد تمرکز و جلوگیری از پراکندگی ادعاها حیاتی است. با فراهم کردن صدای واحدی از بخش عمدهای از صنعت ساختمان، تلاش میکنیم تا دیدگاههای مختلف را به صورت منسجم به حاکمیت منتقل کنیم. همصدایی برای ما مهم است؛ ما به دنبال همکاری و همافزایی هستیم تا نظرات مشترک را با قدرت بیشتری به نهادهای تصمیمگیر منتقل کنیم.
اگر یک تشکل قدرتمند نداشته باشیم، ممکن است دیدگاهها و ایدههای ارزشمندی که از سوی افراد صاحبنظر مطرح میشود، در یک بستر مناسب و با تحلیلی دقیق به خوبی ارائه نشود. برخی از اعضا ممکن است بهتنهایی توانایی تحلیل و ارائه منسجم مطالب را نداشته باشند، اما انجمن میتواند بستری فراهم کند تا این ایدهها در قالبی کارآمد و مؤثر و در قالبی واحد ارائه شوند.
از سویی نبود یک تشکل قوی میتواند منجر به پراکندگی آراء و عدم انتقال نظرات شود، در حالی که یک تشکل قدرتمند قطعا با بهرهگیری از تحلیل و قدرت جمعی، تأثیر بیشتری بر سیاستگذاریها دارد و اختلافنظرها را با اقناع و گفتوگو به حداقل میرساند.
با این ملاحظات، چه ریسکی برای آینده فعالیت انجمن قائل هستید؟
من در صحبتهایم به آسیبهای احتمالی انجمن اشاره کردم که ناشی از ورود جاهطلبیها، منافع بنگاهی یا نفوذ منافع دولتی و خصولتی است. مؤسسان انجمن ساختمان بر این باورند که اگر چنین موضوعاتی ظهور کند، باید یا استعفا دهند یا دعوت به مجمع کنند. انحراف از خط مشی اولیه باید جدی گرفته شود.
ما ثابت کردهایم که هیچ نامی از بنگاههای شخصی در این انجمن مطرح نیست و منافع شخصی نداریم. اگر موضوعی برای صنعت ساختمان خوب باشد، برای همه خوب است. مثلاً بحث درباره مالیات یا موانع ساختوساز به نفع همه است. اما اگر مسائل به منافع شخصی تبدیل شود، این میتواند نقطه ضعف ما باشد.
مرکز پژوهشهای انجمن نیز وظیفهاش پردازش مشکلات شخصی و تبدیل آنها به مسائل کلی است. ایجاد این مرکز در مراحل اولیه فعالیت انجمن نشاندهنده اهمیت اصلاح مسائل و قرار دادن ریلهای درست است.
در تشریح فعالیت و ماموریت های انجمن، از صحبت های شما تمرکز بر دو محور خرد جمعی و وفاق ملی برداشت میشود. مفاهیمی که به ادبیات متداول امروز در جامعه ما نزدیک است. با توجه به ظهور انجمن در مقطع ابررکود اقتصادی، فکر میکنید این پارامترها میتوانند در تحقق اهداف اولیه موثر باشند؟
واقعیت این است که من با این رویکرد به موضوع نگاه نکرده بودم، اما تعبیر شما درست است. وقتی وفاق را شبیهسازی میکنیم، به این معناست که ما و دولت، در نهایت در یک سمت قرار داریم. اگر نشانههایی از اختلاف مشاهده شود، مشخص است که نهاد دولتی دچار اشتباه است. ما هموطن این مملکتیم و هر چه در اینجا درآمد داریم، مالیات و عوارض آن را پرداخت میکنیم و اگر در اینجا کار میکنیم، یعنی این مملکت را دوست داریم و در واقع در مقابل آن نیستیم. در مورد خرد جمعی هم واقعیت این است که به این موضوع اهمیت زیادی میدهم و در شکلگیری انجمن صنعت ساختمان، به شدت مدافع این رویکرد بودم. شاید این نهاد تازه تاسیس باشد اما در واقع از سالها قبل وجود داشته و تجربههای زیادی را کسب کرده است. هیچ یک از اعضای این انجمن کمتر از ۲۰ سال تجربه ندارند و هیئت موسس ما میانگین تجربیاتشان بالای سی تا چهل سال است. این بدان معناست که این افراد تمام افتوخیزهای تاریخ کشور از زمان انقلاب، جنگ، صلح و تحریمها را تجربه کردهاند. تنها مسأله این بود که تا به حال به انجمن رسمیت داده نشده بود.
اعضای این انجمن سالها تجربیات خود را در صنعت ساختمان اندوخته و حالا با ایجاد یک تشکل، توانستهاند این تجربیات را در یک قالب واحد تجسم کنند. حال فرصت ایجاد هماهنگی در عملکرد و ادغام تجربیات فردی و بنگاهی است تا آیندهای روشنتر برای صنعت ساختمان رقم بزنیم و مسیر جدیدی برای رشد و توسعه این صنعت باز کنیم.
پس شما هر یک از اعضای انجمن را بهعنوان سرمایهداران ملی در نظر میگیرید که از موانع و بحرانهای متعدد عبور کردهاند و اکنون به دنبال ایجاد صدای واحدی در قالب یک تشکل بخش خصوصی هستند. آیا این تعبیر به درستی بیانگر اهداف و رویکردهای شماست؟
من به جای «سرمایهدار ملی»، عبارت «کارآفرین ملی» و «سرمایهگذار ملی» را ترجیح میدهم، زیرا «سرمایهدار» ممکن است تصویری از احتکار و سوءاستفاده را ایجاد کند، در حالی که «سرمایهگذار» به استفاده مثبت و کارآمد از سرمایه اشاره دارد. درواقع این انجمن نماینده جمعی از افراد با تجربه و زبده است که با استفاده از تجربیات کشورهای توسعهیافته، نگاههای توسعهای را در ایران اجرا میکنند. کیفیت و تکنولوژی ساخت مسکن در ایران، به ویژه در تولید مسکنهای لوکس و حمایتی، میتواند با بسیاری از کشورهای توسعهیافته مقایسه شود. این توانایی نشاندهنده تسلط و تبحر توسعهدهندگان و سازندگان ما در این حوزه است که پروژههایشان قابل مقایسه با پروژههای بینالمللی است. نباید فراموش کنیم که صنعت ساختمان ایران بدون حمایت دولت و رانت به پیشرفت خود ادامه داده و رکود آن بر کل اقتصاد تأثیر گذاشته است. این صنعت که همیشه در سایه سایر صنایع بوده، اکنون با ایجاد انجمن صنعت ساختمان، به اعضای خود اعتماد به نفس داده و فضایی برای دریافت نظرات از نهادهای حاکمیتی فراهم کرده است.
به نظر میرسد دستور کار اولیه شما در انجمن،اصلاح نگرش به صنعت ساختمان است. با توجه به ماموریتهای تعریف شده اولیه، در ۵ سال پیش رو باید چه دستاوردهای ملموسی حاصل شود که توجیه گر ظهور انجمن در شرایط فعلی باشد؟
نگاهم این است که صنعت ساختمان به اندازه وسعت، توانایی و اهمیتش باید جدی گرفته شود. و متأسفانه تا کنون فقط حدود یک دهم از پتانسیلهای این صنعت مورد توجه قرار گرفته است. صنعت ساختمان باید در فضایی امن و آرام فعالیت کند، چرا که مشکلات عمدهاش به تکنیک کار مربوط نمیشود و ما بالاترین تکنولوژیها در صنعت ساخت را داریم. ایران ساختمانهایی میسازد که با بهترینهای دنیا رقابت میکند و مدرنسازی آنها هویت ملی را حفظ میکند. فقط نیاز به فضایی امن دارد، در غیر این صورت ناچار است در سکوت صحنه را ترک کند.
همچنین برای حفظ و توسعه این صنعت، همکاری با نهادهای حاکمیتی ضروری است. در حال حاضر، رشد مسکن منفی است و توقف این روند به معنای موفقیت ملی است. امیدوارم به جایی برسیم که هیچ تصمیمی در این صنعت بدون حضور انجمن اتخاذ نشود.