kW6epR8ooRAZ copy

نتایج تحلیل‌ها نشان می‌دهد که مقیاس موفقیت‌آمیز فناوری انقلاب صنعتی چهار باعث کارآمدتر شدن زنجیره تامین و بهره‌وری بیشتر ساعات کاری سازمان‌ها، کاهش ضایعات کارخانه‌ها، بهبود ناترازی‌ها در زنجیره تامین و مزایای بی‌شمار دیگری برای کارکنان، سهامداران و مصرف‌کنندگان می‌شود به‌گونه‌ای که سازمان‌هایی که نتوانسته باشند خود را باقابلیت‌های این پارادایم جدید تطبیق دهند، در عمل نمی‌توانند در رقابت با شرکت‌های توانمند شده در بازار باقی بمانند و محکوم‌به خروج‌های پرهزینه از صنعت خواهند بود.

انقلاب صنعتی چهارم و مفهوم ازهم‌گسیختگی

برای آنکه بتوانیم بهتر اهمیت و فرصت‌های  این جهش مهم را بشناسیم باید ابتدا مفهوم ازهم‌گسیختگی یا ساختارشکنی در صنایع و بازارهای مختلف را بدانیم. از دیرباز در مقاطعی به‌یک‌باره قواعد حاکم بر یک بازارها به‌کل دستخوش تغییر و دگرگونی می‌شده است و در فاصله زمانی بسیار کم تمام ویژگی‌ها و مولفه‌های توصیف‌کننده آن صنعت ازجمله نوع محصول، شیوه ارایه آن، قیمت، پویایی رقابت و مانند آن به‌یک‌باره و به‌سرعت تغییر می‌کرده است، این سرعت آن‌چنان زیاد است که از استعاره "فرار" برای آن  استفاده می‌شود یعنی آن قواعد بسیار جاافتاده و به‌ظاهر مستحکم در شرایط ازهم‌گسیختگی مانند اودکلنی که درش بازشده به‌سرعت تبخیر و تخلیه می‌گردند. اگر درگذشته دور برای این پیشامد باید قرن‌ها صبر می‌کردیم و درگذشته نزدیک، سال‌ها، اما اکنون ما هرچند ماه یک باز شاهد این رخداد در صنایع و بازارهای مختلف هستیم و گویی دیگر راه گریزی از این واقعیت وجود ندارد پس به‌جای مواجهه منفعلانه بهتر است بکوشیم تا بتوانیم از فرصت‌های آن زودتر از رقبا استفاده ضمن اینکه باید بدانیم فرصت سوارشدن بر موج ازهم‌گسیختگی و فراهم آوری قابلیت‌های رهبری جدید در بازار بسیار کوتاه است، این فرصت‌ها همان‌طور که به‌سرعت به وجود می‌آیند با شتاب زیاد توسط رقبا به کار گرفته می‌شوند و ماهیت اقیانوس آبی خود را از دست می‌دهند.

شروط ایجاد ازهم‌گسیختگی

اما برای تحقق ازهم‌گسیختگی در صنایع مختلف، چهار شرط باید هم‌زمان محقق شود، اول شرایط نا بهره‌وری در سمت عرضه محصولات در آن بازار است به عبارت روشن‌تر اگر شاخص‌های بهره‌وری شامل چرخه عملیات و حاشیه سود در آن صنعت برای اغلب تولیدکنندگان نامناسب باشد، شرط نخست محقق گردیده است، اما هم‌زمان با آن باید اغلب مشتریان نیز از کیفیت، ارزش پیشنهادی و قیمت محصولات و خدمات در آن بازار ناراضی باشند و دیگر آنکه برخی از روندهای محیطی شامل عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی و قانونی تغییر کرده باشد، اگر این سه شرط همراه با ظهور فنّاوری جدیدی که می‌تواند نا بهره‌وری سمت عرضه و نارضایتی سمت تقاضا  را حل کند، هم‌زمان گردد، آن‌وقت شرایط ازهم‌گسیختگی در آن بازار ایجاد می‌گردد و به‌عبارت‌دیگر ساختار صلب و مستحکم قبلی فرومی‌ریزد. اولین نتیجه ازهم‌گسیختگی کاهش شدید قدرت رهبران قبلی بازار است به‌گونه‌ای که اغلب آن‌ها به‌سرعت معیارهای رهبری و سهم بازار را از دست می‌دهند و تازه‌واردها به شیوه‌های گوناگون جایگزینشان می‌شوند. مثلا در بعضی از حالت‌ها، رهبر بازار به چند شرکت کوچک‌تر تقسیم می‌گردد، تعدادی شرکت جدید با ماهیت استارتاپی جایگزین رهبر می‌شود و به‌سرعت رشد می‌کنند، شیوه عرضه محصول از حالت سنتی به نوظهور تغییر می‌کند و مثلا مدل‌های کسب‌وکار پلتفرمی و اکوسیستمی جانشین روش‌های قبلی می‌شوند یا چند شرکت استارتاپی با یکدیگر ادغام می‌شوند و موقعیت جدید رهبری در بازار را می‌یابند. طبیعتا این شرایط بهترین فرصت برای شرکت‌های تازه‌وارد است که سفر ایجاد موقعیت رهبری در بازار را از شناخت دقیق فنّاوری‌های ازهم‌گسیخته ساز در حوزه انقلاب صنعتی چهارم آغاز کنند و بیندیشند که چگونه می‌توان با بهره‌گیری از آن‌ها، تهدیدهای فعلی نا بهره‌وری و نارضایتی را به فرصت‌های شگفت و بکر تبدیل کرد. ازاین‌جهت است که اکنون شناخت و پیش‌بینی شرایط و موقعیت‌های ایجاد ازهم‌گسیختگی، ازجمله مهم‌ترین و تاثیرگذارترین قابلیت‌های کارآفرینی به شمار می‌رود.  تا قبل از سال 2015 درخواست‌های جست‌وجوی چندانی درباره انقلاب صنعتی چهارم در گوگل وجود نداشت اما بر اساس پژوهشی که شرکت مکنزی در سال اخیر انجام داده است، شصت‌وهشت درصد از مدیران شرکت‌های بزرگ جهانی، بهره‌گیری از فنّاوری‌های انقلاب صنعتی چهارم را در اولویت استراتژیک سازمان خود قرار داده‌اند که این نشان می‌دهد این پارادایم جدید حاکمیتی، استراتژیک و فناورانه با سرعت بسیار زیاد در حال گسترش و جهانگیری است.

ماهیت فناورانه انقلاب صنعتی چهارم

این فنّاوری‌ها که نوع تکامل‌یافته فناوری‌های نسل سوم (پردازش رایانه‌ای، خودکارسازی صنعتی، سیستم‌های اطلاعاتی و اینترنت ) است که چهار ماهیت ساختار شکنانه نسبت به آن نسل را دربر می‌گیرد که هرکدام از آن‌ها به همراه تحقق سه شرط دیگر ذکرشده می‌توانند شرایط ازهم‌گسیختگی را در یک صنعت یا بازار ایجاد کنند، پس ایده پردازی برای بهره‌گیری از فرصت‌های از هم گسیختی در بازار با شناخت ویژگی‌های فناورانه این نسل آغاز می‌گردد و با یافتن مصداق‌های جدید برای به‌کارگیری‌شان ادامه می‌یابد، فناوری‌های انقلاب صنعتی چهارم در چهار دسته زیر قابل‌تقسیم بندی هستند:

اتصال‌پذیری، داده و قدرت پردازش: شامل فناوری‌هایی همچون: رایانش ابری، بلاک چین و حس‌گرها

تحلیل و هوشمندی: شامل فناوری‌هایی همچون الگوریتم‌های تحلیل پیشرفته، یادگیری ماشین، یادگیری عمیق و هوش مولد

تعامل انسان و ماشین: شامل فناوری‌هایی همچون واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، ربات‌ها و خودکارسازی

مهندسی پیشرفته: شامل فناوری‌هایی همچون: انرژی‌های تجدید پذیر و ساخت افزودنی و سه‌بعدی

ضروریات بهره‌گیری از فرصت‌های انقلاب صنعتی چهارم

اما تامین و انتقال فنّاوری تنها نیمی از مسیر نقشه راه تحول دیجیتال در حوزه انقلاب صنعتی چهارم است، پیش از آن مدیران باید اطمینان بیابند که سرمایه انسانی آن‌ها ازنظر بلوغ دانشی و مهارتی، آمادگی به‌کارگیری این نوع از تکنولوژی‌ها را دارد، زیرا انطباق‌پذیری با دگرگونی‌های ناشی از استراتژی تحول دیجیتال نیازمند بازطراحی سازمان است و در این حالت بسیاری از شغل‌های فعلی از میان می‌رود و مشاغلی با ماهیت کاملا متفاوت به وجود می‌آیند. بر اساس تحقیق مکنزی مهم‌ترین چالش مدیران در آن مسیر، همین‌جا است یعنی ایجاد تغییر در نگرش کارکنان به شیوه اجرای فرایندها و توانمندسازی آن‌ها با شایستگی‌های جدید. در برخی از موارد کارکنان فعلی از ظرفیت و استعداد لازم برای این دگرگونی برخوردار نیستند و باید با نسل جدید کارشناسان زبده در بازار کار جایگزین شوند اما برای ایجاد تحول در شایستگی‌های کارکنان در حوزه تحول دیجیتال باید سه‌گام مهم را به شرح زیر پیمود:

گام اول، شناسایی شایستگی‌های موردنیاز برای ایجاد انطباق ذهنی و عملی با رویکردهای تحول دیجیتال است و در گام دوم باید با روش‌های کانون ارزیابی میزان شکاف بین شایستگی‌های موجود با حد مورد انتظار را ارزیابی و تحلیل کرد و درنهایت می‌بایست با روش‌های گوناگون و بسیار متنوع آموزش، مربی‌گری و منتورینگ آن شکاف را به حداقل کاهش داد.

ادامه دارد