روستای آذران، روستای افسانههای اسفندی
در باور این مردم، بهمن خواهر اسفند است و باد برفهای زمستانی، خانهتکانیهای بهمن است. مصطفی جوادی مقدم می گوید: اهالی روستای آذران بر این باورند بهمن که در گویش آذران، بهمنه میگویند، چند روزی خانهتکانی کرده است و خسته شده و در عصر روز آخر ماه خوابش میبرد و معمولاً در آن هنگام برف و باد هم به نشانه پایان خانهتکانی قطع میشود.
وی افزود: خواب بهمنه به علت شدت خستگی به درازا میکشد و در واپسین لحظات بهمن که اسفند از راه میرسد، خواهرش را که در خواب است، بیدار نمیکند و میگذرد. این پژوهشگر ادبیات آیینی، افزود: سپیدهدم اول اسفند است که بهمنه از خواب بیدار میشود، وقتی میفهمد که اسفند آمده و او نتوانسته از برادرش پذیرایی کند غصهدار میشود و در این هنگام، برفریزهای شروع به بارش میکند که مردم بر این باورند بهمن خاک بر سر میریزد و برای اسفند بیقراری میکند. جوادی مقدم تصریح کرد: سنت دیگر آن است که در شب اسفند، کشاورزان درختها را باردار میکنند. به این صورت که میان شاخهها و تنه درختان سنگهایی را قرار میدهند و اعتقاد دارند با این کار درخت باردار میشود و محصول بیشتری میدهد.
وی گفت: گرفتن اسفندی از دیگر آداب روستای آذران است که جوانان، نزدیک شدن فصل بهار را به کشاورزان مژده میدهند و پاداش میگیرند.
این پژوهشگر ادبیات آیینی، اظهار کرد: جوانان با خواندن «اسفنده، اسفنده زاییدن گوسفنده» خانه به خانه میروند و بدون این که خودشان را به صاحبخانه نشان بدهند درخواست اسفندی میکنند. صاحبخانه نیز، مقداری تنقلات محلی یا میوه را در کیسه آنها میریزد که بچهها در پایان، تنقلات را بین خودشان تقسیم میکنند.