چاپ دوم خراسانیات آثار محمد رضا حکیمی در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد
خراسان تاریخی کجاست؟
قرار گرفتن به حق علامه محمدرضا حکیمی در جمع بزرگمردان تاریخ خراسان، رضا سلیمان نوری و سید خلیل حسینی عطار را بر آن داشته است تا تلاش برای شناخت بهتر این اندیشمند بزرگ را به موضوع پژوهش خود اختصاص دهند تا بدین گونه عموم ایرانیان به ویژه خراسانیان را علاوه بر آشناسازی بیشتر با برخی واقعیات اسلام، با بخشی از هویت فرهنگی خراسان- که اکنون مغفول افتاده است- نیز آشنا کنند. سرانجام این تلاش کتاب «خراسانیات آثار استاد محمد رضا حکیمی» است. این کتاب در اصل مجموعه نوشتههای حکیمی درباره همشهریان و هماستانیها خود و به عبارت بهتر درباره خراسان و اهالی آن و البته مجموعههای مختلف فعال آن در طول سالهای زندگی او و حتی وقایع تاریخی رخ داده در این خطه است که پس از بازبینی تمامی آثار مکتوب بر جای مانده، چه آنها که به صورت کتابی مستقل منتشر شدهاند و چه آنها که به عنوان مقدمه و یا بخشی از اثر نویسنده یا نویسندگانی دیگر در اختیار خوانندگان قرار گرفته اند، تنظیم شده است.
«خراسانیات» یکی از انواع نسبت های دین و فرهنگ در حوزه اسلامی است که خلاف مدیترانه، مغرب یا اروپا، بیشتر در زمینه ادبیات مورد توجه بوده است. خراسانیات را می توان به عنوان مجموعه ارجاعاتی تعریف کرد که در آثار یک متفکر، به تاریخ، اماکن، چهره ها و همچنین آداب خراسان به عنوان یک منطقه فرهنگی وجود دارد. در این ارجاعات، خراسان به تعبیر علی شریعتی همچون «تاریخی است که در صورت یک جغرافیا» ظاهر شده است. این ارجاعات همگن نیستند، گوناگون و متنوعند و هر کدام از نویسندگان بر برخی از خصوصیات خراسان تاکید کردهاند اما در این تاکیدات میتوان وجوه مشترکی را که خراسانیات را از دیگر حوزههای فرهنگی متمایز میسازد، استخراج نمود و آن را مفهوم پردازی کرد.
براساس آنچه سارا شریعتی در بخشی از مقدمه این اثر آورده است، اولین نکته ای که در تعریف خراسانیات، قابل توجه است، درکی عام و حتی جهانی از یک جغرافیای خاص و منطقه ای است. «خراسان کجاست؟ به نظر میرسد در همه کاربردهای خراسان، تصویر بزرگ یک خراسان تاریخی را مستتر میبینیم که از آن بهعنوان خراسان بزرگ تاریخی یا باستانی نام میبرند و در آثار بسیاری از چهرههای فرهنگی این خطه به چشم میخورد و مکان خراسان را از محدوده جغرافیایی کنونیاش وسیعتر میسازد. زبان و ادبیات و شعر از مهمترین وجوه ممتاز این خراسان تاریخی است و فردوسی چهره نمادین آنست.»
سارا شریعتی یکی از نخستین کاربردهای تعبیر «خراسانیات» را خراسانیات محمدرضا شجریان دانسته که با الهام از موسیقی مقامی منطقه خراسان و محوریت اشعار ملک الشعرای بهار و باباطاهرعریان در یک آلبوم موسیقی با این عنوان اجرا شده است. یکی دیگر از چهرههایی که به مفهوم خراسانیات توجه دارد و به شکلی پراکنده اما آگاهانه آن را به کار میبرد، علی شریعتی است که کتاب راهنمای خراسان را نوشته و در مجموعه آثارش ارجاعات بسیاری به خراسان چه از منظر انسانی، چه آیینی و چه محلی دارد. خراسانیات در آثار محمدرضا حکیمی نیز متعددند اما بر خلاف شریعتی، در کل آثار وی، آنچه میتوان در مجموعه خراسانیات دستهبندی کرد، در ربط مستقیم با اسلامیات اوست و بر محور معارف، مفاخر فکری و شخصیتهای مذهبی خراسان عمود است.
«تفکیک» و «عدالت» دو محور اصلی اسلامیات حکیمی هستند که هر دو در تعریف وی، صبغهای خراسانی دارند. وی خراسان را «پرچمدار استقلال عقلی و اجتهاد شناختی» میداند و مکتب تفکیک را «مکتب اجتهاد عقلی» در برابر «تقلید عقلی» و «مکتب با صلابت و عظیم معارفی خراسان» تعریف می کند که بر خلاف تصور عموم، «فلسفه را نفی نمیکند و به ارزش کاربردی آن -در جای خود و در حد خود- توجه دارد و اصحاب آن، خود فلسفه دان و فلسفه گو و فلسفه نویسند، اما بر تفکیک فلسفه از علوم دینی تکیه دارد.
از این رو در خراسانیات حکیمی، به نام غزالی بر میخوریم که «در شکستن هیبت تقلیدی فلسفه در روزگار خود بسی سهیم بود» اما از ابوعلی سینا نیز که از او بهعنوان «فیلسوف عقلانی بزرگ و منطق سرای سترگ و افروزنده عقل و دانایی غربیان» یاد میکند و همچنین خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف جامع و یکی از مرتفعترین قلههای اندیشه بشری که «یک ناقد فلسفی بزرگ» است و ابوریحان بیرونی که از «بزرگترین دانشمندانی است که با آنکه قرنها از زمان او میگذرد افکارش تازه و جوان و به افکار دانشمندان کنونی نزدیک است»، نیز نام میبرد و از آثارشان یاد میکند.
نسبت توحید و عدالت با خراسان
«عدالت» محور اندیشه حکیمی است. از نظر وی «اگر بخواهیم همه تعالیم قرآن و اسلام را در دو کلمه، خلاصه کنیم، چنین میشود: توحید و عدل. «توحید» یعنی «تصحیح رابطه انسان با خدا» و «عدل» یعنی «تصحیح رابطه انسان با انسان». وی با پرهیز از «دنیای ذهنیت»، به «انسان عینی» در زندگی ملموس میپردازد و نه در تصورات و ذهنیات» . دین را از دنیا شروع میکند نه از آخرت، ایمان را سرایر عمل میداند و خدمت به خلق را در راس عبادات قرار میدهد و اشاره دارد که «تعالیم اصیل دینی، تغییر گرایند و نه فقط تفسیر گرا». از این رو «عدل» را در زمین جستجو میکند و اصلیترین وجه عدالت را اقتصادی میداند و معتقد است: «مفسر واقعی قرآن، تحقق عدالت را به حذف فقر و از میان رفتن آن تفسیر میکند» و «جامعه اسلامی»، در اصل، «جامعه منهای فقر» است. این رویکرد در نگاه حکیمی نسبتی با خراسان دارد و وی در اشعار خود، به «توحید حق» و «بانگ عدالت» به عنوان «شعار طوس» اشاره میکند و توحید و عدالت را به خراسان نسبت میدهد. حوزه دیگر مورد توجه استاد حکیمی شعر است. وی هم به میراث شعر خراسان اشاره دارد و هم در مقام یک شاعر، مجموعه اشعار خود را منتشر کرده است. وی رودکی را «نخستین شاعر بزرگ ایران» میداند و اشاره دارد که او را «پدر شعر فارسی خواندهاند» و از فردوسی به عنوان «حماسه ساز بزرگ طوس» و همچنین ناصر خسرو، سنایی غزنوی، خاقانی، نظامی گنجوی، سعدی، خواجوی کرمانی و حافظ . .. نام می برد اما هر بار تاکیدش بر نسبت شعر این شعرا با حکمت دینی و میراث اسلامی و قرآن و حدیث است و اغلب نام بردن از شاعران معاصر خراسانی که وی در مقام «دوست» از آنها یاد میکند، مهدی اخوان ثالث، محمد رضا شفیعی کدکنی و نعمت آزرم، در سایه نقشی است که به عنوان نمونه در یادنامه علامه امینی داشتهاند یا به دلیل سرایش یکی از مفاخر ادبیات مذهبی به مناسبت آغاز پانزدهمین قرن بعثت است.
طوسیات یا خراسانیات؟
حکیمی در دفتر اشعار خود نه از خراسانیات که از «طوسیات» نام میبرد. دلیل این جانشینی هم تاکیدی است که حکیمی بر بعد مذهبی و نه صرفا فرهنگی و اقلیمی دارد. در مجموع علامه حکیمی بر خراسانیات بهعنوان یک حوزه فرهنگی تاکید میکند، از آن تاثیر میپذیرد و به عنوان تبار و تاریخ اندیشهاش بدان ارجاع میدهد، اما این مجموعه به شکل مستقل مفهومپردازی و مساله پردازی نمیشود بلکه در ربط مستقیم با اسلامیات است که معنا پیدا میکند.
با این توصیفات کتاب «خراسانیات آثار علامه محمد رضا حکیمی» بدان دلیل که توجه به آثار چهرههای فکری از منظر منطقه و فرهنگ، یک ابتکار عمل است، خود یک نوآوری محسوب میشود. این کتاب در پنج فصل شامل شخصیتها، نهادها، وقایع، اشعار و تصاویر همراه با یادداشت هایی از دو تهیه کننده کتاب یعنی سیدخلیل حسینی عطار و رضا سلیمان نوری و مقدمهای با عنوان «خراسانیات، در زمانه دین بدون فرهنگ» به قلم سارا شریعتی مزینانی و در 304 صفحه از سوی انتشارات چاپخش منتشر شده است. ابنسینا، غزالی، ابوریحان بیرونی، رودکی، ادیب نیشابوری، خواجه نصیر الدین طوسی، ابوالحسن حافظیان، سید جعفر سیدان خراسانی، سید علی خامنهای، سید محمدهادی میلانی، شیخ طوسی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ محمود حلبی، طاهر احمدزاده، علی اصغر عابدزاده، علی شریعتی، حسین رزمجو، فردوسی توسی، فضل بن شاذان نیشابوری، کاظم مدیر شانهچی، محمدتقی بهار، محمدتقی شریعتی، مرتضی مطهری، ملاهادی سبزواری و مهدی اخوان ثالث از جمله افرادی هستند که دیدگاه علامه حکیمی درباره آنها در فصل شخصیت ها ارائه شده است.