از ناامیدی محض تا امید و تکاپو
او ادامه داد: بعد از این قضیه اگرچه سخت بود و به ناامیدی رسیده بودم، اما بازهم دست از تلاش برنداشتم، فکر میکردم این اتفاق حکمتی دارد و قرار است مسیر تازهای را به من نشان دهد، بعد از طی این دوران در مسیر حفظ قرآن قرار گرفتم و موفق به حفظ کل قرآن شدم، به برکت قرآن راههای تازه به روی من باز شد و وارد فضاهای هنری دیگری شدم، حالا هم در زمینه معرق چرم و هم در زمینه نقاشی فعالیت حرفهای دارم.
او این موفقیتها را از برکت قرآن دانست و گفت: محتوای نقاشیهای من از خوابهایی که میبینم و حسهایی که از طبیعت دریافت میکنم، تأمین میشود در واقع موضوع نقاشیها مشاهدات من نیست، چرا که هیچ وقت دید واضح و دقیقی نداشتم.
بیدقی اضافه کرد: اولین نمایشگاه نقاشی من ۱۲ آذر ۹۸ و دومین نمایشگاه ۱۲ آذر ۱۴۰۰ در عمارت هنرمند برگزار شد، ۱۲ آذر اگرچه روز معلول است، ولی برای من تاریخی بود که بعد از پیوند قرنیه، دوباره نابینا شدم و به ناامیدی محض رسیدم، اما پس از دوره تاریک ناامیدی، نور امید را دوباره پیدا کردم و تصمیم گرفتم که همین روز را که نماد ناامیدی است به روز امید و حال خوب تبدیل کنم، به همین دلیل هربار نمایشگاهها را در این روز برگزار میکنم تا با هنر همین امید و حال خوب را به مخاطب خودم منتقل کنم.
او ادامه داد: افرادی که معلولیت و نقصی دارند معمولاً در یک یا چند حس قویتر هستند، نقاشیهای من کاملاً مثل افراد معمولی است و برجستگی خاصی ندارد، اما به علت قوت حس لامسه از رد رنگ روی کاغذ متوجه طرح میشوم و آن را تکمیل میکنم. این هنرمند با اشاره به اینکه تا به حال همواره روی پای خودم ایستادهام و از هیچ مسوول و ارگانی حمایتی دریافت نکردهام، تأکید کرد: معمولاً مسوولین در نمایشگاهها جز بازدید کار خاصی نمیکنند، البته من هم چیز زیادی نمیخواهم فقط توقع دارم که ما و تواناییهای ما را باور داشته باشند، من نابینا هستم اما در عین حال چند فعالیت و هنر را انجام میدهم، فقط میخواهم این تواناییها را ببینند و بدانند که ما نیاز به ترحم نداریم، نیاز به پول نداریم تا مبلغی به ما بدهند، فقط میخواهیم اگر زمانی امکاناتی برای کار طلب کردیم بدانند که ما رویاپرداز نیستیم و غیرواقعی حرف نمیزنیم و این را ثابت کردهایم، ما فقط میخواهیم کار کنیم، مثل همه!