دستورات مشکلزا
بررسی چالشهای فولاد مبارکه اصفهان در گفتوگو با غلامحسن تقینتاج
بیثباتی در بازارها متوقف نشده، رشد اقتصادی از محدوده زیر صفر بالاتر نیامده و آمارهای رسمی نشان میدهد قطار اقتصاد ایران در طول دهه ۹۰ به ایستگاه ابتدایی بازگشته است. اما در این میان صنعت فولاد ایران به عنوان یکی از مهمترین صنایع کشور در چه شرایطی به سر میبرد؟ آیا چالشها دامن فولادسازان را گرفته است؟ بر اساس گزارش انجمن جهانی فولاد، تولید فولاد خام ایران در ماه سپتامبر به ۲/ ۲ میلیون تن رسیده که کاهش ۲/ ۲درصدی را نسبت به میزان تولید در سپتامبر سال گذشته میلادی نشان میدهد. در سه فصل گذشته از سال جاری میلادی، تولید فولاد خام ایران ۸/ ۲۰ میلیون تن تخمین زده شده است. ایران در سه فصل از سال گذشته میلادی، ۱۹ میلیون تن فولاد خام تولید کرده بود. بنابراین، میزان تولید فولاد خام ایران در سه فصل از سال جاری میلادی، ۹/ ۳ درصد بیشتر از مدت زمان مشابه در سال گذشته میلادی بوده است. از سوی دیگر اوضاع برای صادرات فولادیها در نیمه نخست سال جاری خوب بوده است. بر اساس گزارشها، نزدیک به ۴۴ درصد تولید فولاد خام ایران در مجتمع فولاد مبارکه انجام میشود. میزان تولید فولاد خام در این مجموعه در هفت ماه گذشته از سال جاری با رشد ششدرصدی نسبت به عملکرد این گروه، در بازه زمانی مشابه در سال گذشته همراه بوده است. این در حالی است که سیاستگذاران این غول فولادی معتقدند اگر در تامین مواد اولیه و مصرف برق در دوره اوج یعنی تابستان، با محدودیت مواجه نبودند، قطعاً رشد تولید بیشتری به ثبت میرسید. اما با وجود ثبت این عملکرد موفقیتآمیز در بخش تولید، بازار فولاد همچنان ملتهب بوده و انتقادها در بخشهای مختلف زنجیره نسبت به برخی مسائل مطرح میشود. در گفتوگو با غلامحسن تقینتاج، عضو شرکت فولاد مبارکه اصفهان به سراغ احصای مهمترین چالشهای امروز فولادسازان کشور رفتهایم. به اعتقاد تقینتاج مهمترین چالشها در شرایط فعلی تامین مواد معدنی و قیمتگذاری محصولات در بازارهای داخلی است. او همچنین معتقد است سیاستهای پرنوسان صادراتی، حجم نقدینگی سرگردان و ایجاد تقاضای غیرواقعی داخلی، مشکلات و موانع زیرساختی در حوزه حملونقل و بهخصوص دسترسی به معادن شرق کشور، ظرفیتسازیهای ناهماهنگ و غیرمنسجم تولید زنجیره محصولات فولادی در استانهای کشور، مشکلات ناشی از ضعف حسابداری عملکرد سیستم و موانع ناشی از ساختار سهامداری شرکتهای فولادی از دیگر مشکلاتی هستند که فضای کسبوکار برای صنعت فولاد را نامساعد کرده است. در ادامه این گفتوگو همچنین به نسخه گذر از این چالشها اشاره شده است.
فولاد مبارکه اصفهان این روزها با چه چالشهایی روبهرو است؟
طبیعی است که مجتمع فولاد مبارکه اصفهان به عنوان بزرگترین تولیدکننده محصولات فولادی ایران در طول عمر خود با انواع چالشهای داخلی و بینالمللی مواجه بوده و خواهد بود و با اتکا به پروردگار عالم و تلاش همه کارکنان در لایههای سازمانی عالی، میانی و عملیاتی خود توانسته است بر این چالشها غلبه کند. مهمترین این چالشها شامل چالشهایی در سطح فناوری زیرساختهای تولید فولاد، فناوریهای اطلاعاتی زنجیره تامین، تولید و توزیع از مواد اولیه تا محصولات میانی و نهایی و حتی محصولات خاص مورد نیاز در سایر چرخههای صنعت ایران با استفاده از توان مدیریتی و دانش فنی داخلی، مدیریت و کنترل شده و در این راستا با رویکرد فرصتسازی حتی بسیاری از چالشها موجب داخلیسازی دانش در زمینههای انحصاری شده است. این چالشها بعضاً به صورت مزمن وجود دارند و مهمترین آن چالش تامین مواد معدنی است که در برنامه پنجساله ششم توسعه کشور نیز به آن پرداخته شده و فولاد مبارکه نیز توانسته است همگام با دولت و سایر فعالان صنعت در این زمینه به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. چالش مهم بعدی، موضوع مهم قیمتگذاری محصولات در بازارهای داخلی است و با توجه به مالکیت بخش مهمی از سهام فولاد مبارکه که در اختیار سهامداران خرد حقیقی است، لازم است به گونهای عمل شود که حقوق صدها هزار سهامدار حقیقی رعایت شود و از هرگونه تبعیض قیمتگذاری و ایجاد رانت قیمت جلوگیری شود. مدیریت مجتمع فولاد مبارکه همواره در تلاش بوده و هست که حقوق تمامی ذینفعان این شرکت رعایت شود و برای غلبه بر این چالش شدیداً نیازمند حمایت مراجع قانونگذاری و دولتی هستیم.
آیا شیوع ویروس کرونا بر روند توسعه این صنعت تاثیرگذار بوده است؟
جدیدترین چالشی که بر تمام کشورها سایه انداخته است روی این مجتمع نیز یقیناً تاثیراتی داشته است اما با لطف حضرت حق و اقدامات گسترده پیشگیری و درمانی مصوب و اجراشده به نحوی عمل شد که تولید مطابق برنامه و بودجه مصوب و حتی فراتر از آن محقق شد و جا دارد از زحمات مدیرعامل و تمامی همکاران در سرتاسر سازمان این مجتمع عظیم تولیدی به نوبه خود تشکر کنم. این مجتمع در راستای مسئولیت اجتماعی خود، به منظور کمک به اقشار مختلف جامعه در مقابله با پاندمی کرونا و درمان مبتلایان، بیش از ۱۵۰۰ میلیارد ریال هزینهکرد مستقیم داشت و در کاهش ابتلای همکاران و خانوادههای آنان نیز اقدامهای گستردهای انجام داد.
بسیاری از فولادسازان تامین مواد اولیه را یکی از مشکلات صنعت فولاد میدانند. این موضوع تا چه اندازه جدی است؟
همانطور که اشاره کردم، مشکل تامین مواد اولیه برای همه فولادیها از گذشته وجود داشته و کماکان نیز تداوم خواهد داشت و این مشکل فقط به تولیدکنندگان فولاد ایران محدود نمیشود؛ بنابراین مشکل تامین مواد اولیه جدی است ولی باید توجه داشت که ایران رتبه نهم در ذخایر مواد معدنی فولادی جهان را دارد و باید امکانات، زیرساختها و دانش مورد نیاز برای تبدیل این ذخایر بالقوه به مواد معدنی بالفعل مورد نیاز را تقویت کرد که فولاد مبارکه همواره در این زمینه پیشرو بوده است.
طبق ارزیابیها مصرف فولاد در ایران در سال ۱۳۹۸ با افت محسوسی مواجه شده است. دلیل این موضوع چیست؟
فولاد در ایران صرفاً برای مصرف، خریداری نمیشود بلکه برخی از انواع محصولات فولادی، ابزاری برای سرمایهگذاری نیز محسوب میشوند. بنابراین از منظر فروش محصولات تولیدی به لحاظ حجم فروش داخلی مشکل تقاضا وجود ندارد و کاهش مصرف نیز به دلیل شرایطی است که در صنایع دیگر مرتبط با آن از جمله ساختوساز و تاثیرات عواملی مثل تحریم بوده است.
آیا به افزایش مصرف در سال ۱۳۹۹ و البته سال ۱۴۰۰ امیدوار هستید؟
در سال ۱۳۹۹ به دلیل همهگیری و ماندگاری ویروس کرونا مشکلاتی در مصرف محصولات متنوع فولادی ایجاد شد ولی به دلیل جذابیت سرمایهگذاری در محصولات فولادی، نهتنها فروش کاهش نیافته است بلکه حتی فروش بیشتری محقق شد و مطمئناً در سال ۱۴۰۰ مشکل کاهش مصرف نیز به دلیل نزولی بودن روند همهگیری کرونا برطرف خواهد شد. ضمن اینکه در دولت جدید یکی از راهبردهای حتمی، توسعه ساختوساز ابنیه و اجرای طرحهای عمرانی خواهد بود و میزان مصرف محصولات فولادی را افزایش خواهد داد.
به هر حال فراموش نکنیم که ایران عزیز در کنار دارا بودن رتبه نهم ذخایر معدنی سنگ آهن (حدود ۷/ ۲ میلیارد تن) وجود منابع عظیم نفت و گاز به صورت بالقوه یک قدرت جهانی در حوزه فولاد محسوب میشود و با وجود سرمایه انسانی توانمند و مدیریت با دانش فنی بالا بر هرگونه چالش غلبه خواهد کرد.
در امر صادرات چه مشکلاتی وجود دارد؟ فولاد مبارکه چه برنامههایی برای گسترش بازارهای صادرات و مقابله با چالشها در امر صادرات دارد؟
با وجود مشکلات متعدد داخلی و خارجی در فرآیند صادرات محصولات فولادی، راهکارهایی اتخاذ شده است که غالب این مشکلات مرتفع شده و برنامههای متنوعی نیز برای توسعه صادرات پس از تامین نیازمندیهای داخل کشور وجود دارد که از ذکر آنها معذورم. به نظرم مشکل اساسی که در حوزه صادرات وجود دارد بیشتر از جنس داخلی محسوب میشود و مهمترین آن تغییرات و به تعبیری بیثباتی در سیاستها و مقرراتگذاریهای مرتبط با صادرات محصولات فولادی از ناحیه دولتها بوده و هست.
همواره محیط نامساعد کسبوکار مانعی بر سر راه فعالان صنعت فولاد بوده است. به نظر شما آیا شرایط کار برای فولادسازان مساعد است؟ اگر نه، کدام عوامل را مخل کسبوکار میدانید؟
وجود موانع و مشکلات در هر کاری طبیعی است و صنعت فولاد هم از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به بررسیهای مختلفی که در حوزههای دانشگاهی، پژوهشگاهی و مراکز علمی صنعت فولاد صورت گرفته است بسیاری از این موانع شناسایی و معرفی شده است و راهکارهای رفع موانع نیز اعلام شده است؛ نمونههایی از این موارد عبارتاند از:
سیاستهای پرنوسان صادراتی
بیثباتی قیمت با بهانه کنترل بازار
مشکلات قیمتگذاری مواد اولیه
مشکلات قیمتگذاری محصولات فولادی
حجم نقدینگی سرگردان و ایجاد تقاضای غیرواقعی داخلی
مشکلات و موانع زیرساختی در حوزه حملونقل بهخصوص دسترسی به معادن شرق کشور
ظرفیتسازیهای ناهماهنگ و غیرمنسجم تولید زنجیره محصولات فولادی در استانهای کشور
مشکلات ناشی از ضعف حسابداری عملکرد سیستم
موانع ناشی از ساختار سهامداری شرکتهای فولادی
ضعف مدیریت یکپارچه با رویکرد راهبردی در کلیه کالاها و خدمات بالادستی، پاییندستی و جانبی فولاد با وجود زحمات فروانی که در وزارت متبوع صورت گرفته است.
در این رابطه راهحل شما برای عبور از چالشهایی که فولاد مبارکه با آنها دستوپنجه نرم میکند، چیست؟
برای تسهیل امور به منظور تحقق اهداف راهبردی ۱۴۰۴ و برنامههای رشد و توسعه کشور در حوزه فولاد لازم است مهمترین مجتمع تولیدی فولاد (فولاد مبارکه) مورد توجه همگان قرار داشته باشد چراکه این مجتمع صنعتی به عنوان شرکت پیشرو در این عرصه، راهبری صنعت را بر عهده دارد؛ بنابراین با وجود زیرساختهایی که در این مجتمع وجود دارد راهاندازی برخی طرحهای موازی در زنجیره تولید این مجتمع موجب بلااستفاده ماندن این ظرفیتها و تحمیل هزینهها (خسارتها)ی اضافی بر اقتصاد ملی خواهد شد. امید است با حمایت دولت از طریق ارشادی بتوانیم از امکانات موجود بهترین بهرهبرداری را در راستای منافع اقتصاد ملی شاهد باشیم. مطلب دیگر اینکه برقراری و استمرار ارتباط با مشتریان بینالمللی مستلزم فرآیند شناسایی، ارتباط، ایجاد اعتماد متقابل و مراودات مالی باثبات است و این فرآیند نیازمند صرف زمان زیادی است، ضمن اینکه اگر ارتباط حاصله قطع شود برقراری مجدد آن سخت و خسارتبار است؛ بنابراین تاکید میکنم در سیاستهای صادرات فولاد، ثبات ایجاد شود تا صنعت فولاد بتواند به صورت متعادل فرآیند تامین، تولید و عرضه محصولات متنوع فولادی را مدیریت کند و ضمناً بتواند با دسترسی به دانش روز جهانی، امکانات سختافزاری و نرمافزاری کارآمد، تولید خود را با هزینه کمتر و کیفیت بهتر به انجام برساند.
مطلب دیگر اینکه ارتباط با خریداران بینالمللی مستلزم فرآیند شناسایی، ارتباط، ایجاد اعتماد متقابل و مراودات مالی باثبات است و این فرآیند نیازمند صرف زمان زیادی است، ضمن اینکه اگر ارتباط حاصله قطع شود برقراری مجدد آن خسارتبار است بنابراین تاکید میکنم در سیاستهای صادرات فولاد، ثبات ایجاد شود تا صنعت فولاد بتواند به صورت متعادل فرآیند تامین، تولید و عرضه محصولات متنوع فولادی را مدیریت کند.
قیمتگذاری دستوری همواره به عنوان یکی از سیاستهای نامطلوب دولتها برشمرده شده است. در این میان نظام قیمتگذاری محصولات زنجیره فولاد چگونه تعریف شده است؟
در پاسخ به این پرسش، بازگویش نتایج کار پژوهشی مرکز پژوهشهای مجلس را مفید میدانم. این مرکز ضمن یادآوری مشکل بیتوجهی به ضرورت ثبات در صادرات در کنار نحوه تامین پایدار نیاز داخلی کشور و الزام همه تولیدکنندگان فولاد به عرضه محصولات در بورس کالا و ایجاد کمیته جدیدی برای سیاستگذاری در صنعت فولاد، تاکید میکند که عدم اصلاح رویکردهای مذکور، بازار را مستعد مشکلاتی جدید برای زنجیره تولیدکنندگان فولاد خواهد کرد. واگذار کردن نظام قیمتگذاری به بورس کالا از نگاه تئوری خوب است اما باید بررسی شود که آبا بورس کالا به عنوان یک «بازار» از کارایی اطلاعاتی لازم برخوردار است؟ به نظر شخصی بنده به دلایل مختلف، پاسخ به این سوال منفی است؛ چراکه کارایی اطلاعاتی بازار زمانی برقرار است که اولاً، اطلاعات بازار فولاد در اختیار همه اشخاص دخیل در بازار فولاد قرار داشته باشد به نحوی که اشخاص دارنده اطلاعات نهان به سودها و رانتهای غیرعادی نرسند، چرا که این سودها و رانتها ضمن ایجاد فساد، موجب زیان سایرین میشود. ثانیاً، تعداد فعالان عرضهکننده و متقاضی فراوان باشد به نحوی که تعداد معدودی از اشخاص نتوانند منافع را برای خود بردارند و زیانها را نصیب دیگران کنند. از این دو مورد گذشته، آیا دسترسی بازار داخل به منابع خارجی فولاد، به سادگی امکانپذیر است؟ آیا دولت حاضر است از دخالت در فولاد کنار بکشد در حالی که شریانهای اصلی تولید فولاد ایران در اختیار دولت است؟ بنابراین نظام قیمتگذاری فولاد در ایران باید ترکیبی از سیاستهای دستوری و بازار آزاد باشد که مطمئناً در مقرراتگذاری هماهنگ مراجع ذیربط دولتی و مجلس در کنار نظارتهای جدی مراجع نظارتی محقق خواهد شد.
گفتنی است که وجود تقاضاهای غیرواقعی فولاد که صرفاً موجب تورم قیمتی فولاد در ایران میشود یکی از موانع اصلی نظام قیمتگذاری صحیح در فولاد است؛ تقاضاهایی که در ثروتهای ناشی از حجم نقدینگی ناسالم در اقتصاد ایران ریشه دارد.
به نظر شما نقش تنظیمگری دولت در بازار زنجیره فولاد ایران چگونه باید تعریف شود؟
همانطور که اشاره کردم ایجاد کمیتهای جدید مرکب از نمایندگان قانونگذار، دولت (صمت)، بورس کالا، تولیدکنندگان فولاد (حداقل یک نماینده از شرکتهای معدنی و یک نماینده از ورقههای فولادی و یک نماینده از فولادیهای آلیاژی؛ در مجموع سه نماینده)، نمایندگانی از مصرفکنندگان اصلی محصولات فولادی و یک نماینده از مراجع نظارتی میتواند به عنوان یک شورای مشورتی نقش مناسبی ایفا کند تا قیمتگذاری با در نظر گرفتن همه ابعاد و جوانب موضوع صورت گیرد. دولت باید بپذیرد که تحمیل بار سنگین سیاستهای ضد تورمی بر بنگاههای بخش خصوصی با روح اصل ۴۴ قانون اساسی در تضاد است. ضمن اینکه به حقوق مالکیت خصوصی صدها هزار سهامدار خصوصی این صنعت تعرض میشود. نقش تنظیمگری دولت به این معناست که بسته به شرایط و مقتضیات زمانی به گونهای عمل کند که حقوق بخش خصوصی در کنار بخش دولتی رعایت شود. در نهایت باید گفت، حمایت از صنایع در این دوره حساس زمانی که فشارهای تحریمی افزایش یافته باید به اولویت کشور تبدیل شود. مردم ازنظر معیشت تحت فشار قرار دارند و اقتصاد هم وارد فاز رکود تورمی شده است. در این موقعیت اولین بخش اقتصاد که آسیب میبیند، صنایع و بهخصوص صنایع بزرگ و مولد هستند. نکته قابل تامل این است که همین گروه از صنایع در پیشانی برخوردهای تحریمی آمریکا هم قرار گرفتهاند و درنتیجه صنعت نفت و صنعت فولاد بیشترین حجم از آسیبها را تحمل میکنند. امروز اقتصاد ایران و بهخصوص صنایع مولد در چند حوزه مشغول نبردی تمامعیار شدهاند که هر کدام از آنها میتواند تمام توان یک بنگاه اقتصادی پویا را بگیرد. اما خوشبختانه اقتصاد ایران به دلیل پتانسیلهای قوی درونی، به نقطهای از تابآوری رسیده که فشارهای بیرونی آن را به زانو درنمیآورد. البته مسوولیت همه ما این است که اجازه ندهیم صنعت و کلیت اقتصاد ایران در پس تحریمها یا نارساییهای داخلی دچار خدشه شود. بنابراین مراقبت از صنایع در این دوره زمانی بسیار حائز اهمیت است.