جنجال بیهوده

 وضعیت توزیع سود میان سهامداران شرکت‌های فولادی، برای برخی سهامداران ابهاماتی را به وجود آورده است. در واقع برخی از این سهامداران بر این باورند که باید بخش بیشتری از کیک سود شرکت‌های فولادی در یک سال مالی گذشته، میان آنها توزیع می‌شد، در حالی که خود شرکت‌های فولادی اعلام می‌کنند این سود سهم سرمایه‌گذاری برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای خواهد شد که در آینده نیز باز سود آن به سهامداران خواهد رسید. دلیل طرح چنین ابهاماتی در خصوص توزیع سود سهام شرکت‌های فولادی چیست؟

صنعت فولاد کشور، صنعت سوددهی است و همچون سایر محصولات معدن و صنایع معدنی، سهامداران آن طی یک سال گذشته شاهد کاهش سودآوری نبوده‌اند و همچنان توانسته‌اند بازدهی مناسبی را از سهام در اختیار خود، به  دست آورند. اما اینکه بخشی از سود توزیع نشده و بخشی دیگر از آن در اختیار سهامداران قرار گرفته است، در واقع دلایل مشخصی دارد. به این معنا که سود متعلق به سهامداران همواره در مقایسه با سال‌های قبل از آن، از رقم قابل ملاحظه‌ای برخوردار بوده است. نکته حائز اهمیت آن است که از منظر سهامداری باید در افق بلندمدت، به یک سهام نگاه کرد تا اینکه در افق یک تا دوساله، سهام یک شرکت پربازده را در اختیار گرفت تا بتوان از مزایای سودهای حاصل از سرمایه‌گذاری آن نیز بهره‌مند شد. در واقع، وقتی که بنگاه‌ها سود را توزیع نمی‌کنند، ما شاهد رشد ظرفیت و سودآوری آنها در بلندمدت خواهیم بود؛ اگرچه مطابق با قانون تجارت، حداقل باید ۱۰ تا ۱۵ درصد از سود توزیع‌شده، به سهامداران عرضه شود که ما هم در شرکت‌های فولادی شاهد این روند توزیع سود هستیم و سود مناسب هم توزیع شده است، اما بخش بیشتری از سود حاصله فولادی‌ها در سال مالی گذشته، صرف سرمایه‌گذاری‌های صنعت و توسعه پایدار شده است. بنابراین بار دیگر تاکید می‌کنم که حتی اگر سود توزیع‌شده امسال نیز، با سال‌های گذشته یا سایر شرکت‌های بورسی مورد مقایسه قرار گیرد، امسال رقم قابل توجهی سود میان سهامداران شرکت‌های فولادی توزیع شده است؛ بنابراین جای نگرانی از طرف سهامداران وجود ندارد و به آنها هم توصیه می‌شود نگاه بلندمدت به سهام و بنگاهی داشته باشند که به آن اعتماد کرده و سهام آن را خریداری کرده‌اند.

به هر حال در مقابل عده‌ای از سهامداران که معتقدند باید سود بیشتری توزیع می‌شد، برخی دیگر بر این باورند که باید سرمایه‌گذاری‌ها را توسعه داد تا با افزایش سرمایه بتوان شاهد سودآوری در آینده بود. آیا دیدگاه سهامداران باید بلندمدت باشد یا به هر حال دیدگاه کوتاه‌مدت به دلیل اطمینان از آینده بازار سهام است؟

 به نظرم نکته‌ای که باید از سوی سهامداران مورد توجه قرار گیرد، آن است که ما هم‌اکنون در شرایط تحریم به سر می‌بریم و موجودی انبار شرکت‌ها به لحاظ مواد اولیه و تامین لوازم یدکی باید از اطمینان کافی برخوردار بوده و موجودی آن نیز بیشتر از حالت عادی باشد. پس بخشی از منابع ناشی از سود حاصله شرکت که میان سهامداران توزیع نشده است، در قالب تامین مواد اولیه و موجودی لوازم یدکی هزینه شده است، پس سهامداران باید به مدیریت و تصمیم‌گیران یک شرکت سودده، اطمینان لازم را داشته باشند و اجازه دهند که در شرایط کنونی، بخشی از منابع را در افزایش موجودی انبار و نیز رشد موجودی قطعات استراتژیک هزینه کنند که به هر حال امسال در شرکت‌های فولادی، در این بخش عدد قابل توجهی هزینه شده است و آن‌گونه که اعداد و ارقام می‌گویند، صحبت از حدود سه تا چهار هزار میلیارد تومان در تنها یک شرکت مثل فولاد مبارکه است تا بتوانند مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین کرده و مطمئن شوند که شرکت در فضای جدید و همزمان با محدودیت‌های بین‌المللی، بتواند در بازه زمانی متوسط تا بلندمدت، به ادامه کار و فعالیت خود بپردازد، بنابراین، لزوماً تمام سود وارد سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای نشده است و بخشی از آن، حتی ممکن است وارد اصلاح ساختار و صرف اجرای سیاست‌های رشد موجودی و مدیریت اثرات تحریم شده باشد. این بخش و سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با آن، یک الزام است؛ تا اتفاقاتی که در صنعت خودرو رخ داد و با یک تحریم ساده، تولید خودروسازان به دلیل کمبود مواد اولیه و قطعات یدکی به یک‌سوم و یک‌چهارم کاهش یافت، در حوزه معدن و صنایع معدنی تکرار نشود؛ چراکه شرکت‌های فولادی آماده بودند و بخشی از منابع خود را بر روی اصلاح موجودی انبارهای خود گذاشتند و خوشبختانه الان ذخایر مطلوبی از مواد اولیه معدنی  دارند.

 با توجه به مجموعه شرایطی که معدن و صنایع معدنی به‌خصوص شرکت‌های فولادی در نیمه اول سال تجربه کردند، چه چشم‌اندازی را می‌توان برای ادامه فعالیت آنها متصور بود؟

به هر حال شرکت‌های فولادی، عملکرد خیلی خوبی در سال جاری به‌رغم همه محدودیت‌ها داشته‌اند و بر اساس برآوردها، در نیمه اول امسال، رضایت کامل از عملکرد آنها وجود دارد؛ به نحوی که هم مشتریان داخلی و هم مشتریان صادراتی کمک کردند که موجودی انبار فولادسازان کشور در حالت نرمال و عادی باقی بماند و افزایشی نداشته باشیم؛ ضمن اینکه تقریباً بازارهای صادراتی، حداقل در نیمه اول امسال برای شرکت‌های فولادی فوق‌العاده بودند و در سه ماه آینده نیز، محصولات حتی پیش‌فروش شده است و حتی در حال دریافت سفارش‌های فروش و تولید تا سال ۲۰۲۰ میلادی هستیم و با این حساب، به نظر می‌رسد فعلاً وضعیت شرکت‌های فولادی به لحاظ تولید و صادرات، از سلامت کامل برخوردار است که این، به قدرت رقابتی فولادسازان داخلی برمی‌گردد و از منظر مشتریان بین‌المللی نیز، تولیدات فولادی ایران کیفیت خوبی دارد که می‌تواند منجر به توسعه بازارهای صادراتی شود. پس در حالت کلی، وضعیت بازار محصولات فولادی در داخل و خارج کشور مناسب است و با توجه به اینکه چینی‌ها، بخش عمده‌ای از فولاد خود را در داخل مصرف می‌کنند و خروجی در بازارهای بین‌المللی ندارند، بازارهای جهانی بین چند کشور توزیع شده است که یک تکه آن هم، سهم ایران است.

 رقم تولید امسال فولادسازان به چه میزان خواهد رسید؟

بیش از دو میلیون تن در ماه روند تولید را داریم که بر این اساس، می‌توان پیش‌بینی کرد که امسال رقم تولید نیز به هدف‌گذاری تعیین‌شده ۲۷ تا ۲۸ میلیون تنی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت طراحی شده برسد؛ ضمن اینکه در کنار آن، رشد بین ۷ تا ۱۰درصدی را نیز انتظار داریم که در عرصه تولید فولاد نسبت به سال‌های گذشته اتفاق بیفتد. نکته حائز اهمیت آن است که در نیمه اول امسال، بنگاه‌های بزرگ فولادی، شش تا هفت درصد رشد داشته‌اند که آمارهای مرتبط با تولید آنها نیز موجود است؛ اما در حالت کلی وضعیت تولید رو به رشد است و ما امسال نیز بالای پنج میلیون تن ظرفیت جدید فولادی را در چند ماه آینده به بهره‌برداری خواهیم رساند که بر اساس آن، این امیدواری وجود دارد که ظرفیت تولید فولاد نیز به میزان قابل توجهی افزایش یابد.

 ایمیدرو در حوزه‌های تولید محصولات فولادی مشخصاً چه برنامه‌ای را تدارک دیده است؟

 فعالیت‌های مختلفی را در این راستا انجام داده‌ایم؛ اما در مجموع باید به این نکته اشاره کرد که ایمیدرو دو ماموریت اصلی که یکی از آنها، توسعه‌ای است، تدارک دیده است، به نحوی که از طریق رشد سرمایه‌گذاری، به اهداف این ماموریت دست خواهد یافت. به این معنا که سرمایه‌گذاری می‌تواند از سمت بخش خصوصی و ایمیدرو صورت گیرد و کار به صورت مشارکتی پیش رود. در کنار این، ماموریت دوم توانمندسازی واحدهای معدن و صنایع معدنی است که در این بخش، ما بیشتر نقش حمایت‌کننده را ایفا خواهیم کرد و ذی‌نفعان آن نیز، بخش‌های خصوصی و نیمه‌دولتی هستند؛ به نحوی که در توانمندسازی بنگاه‌ها، کار آموزش را در دستور کار قرار داده و در پروژه‌های پژوهشی مشارکت داریم. از سوی دیگر، اکتشاف انجام داده و ریسک آن را هم از طریق صندوق بیمه فعالیت‌های معدنی قبول می‌کنیم. در کنار این، ایمیدرو در پروژه‌های اچ‌اس‌ای نیز وارد شده و خدماتی را هم ارائه می‌دهد. اما مهم‌ترین بحثی که دنبال می‌کنیم، توسعه صادرات است که ایمیدرو بر آن، اصرار بالایی داشته و بسیار علاقه‌مند است تا رشد صادرات در زنجیره پایین‌دستی را شاهد باشیم تا اینکه صادرات مواد اولیه معدنی صورت گیرد که نمونه آن نیز، تلاش برای صادرات با ارزش افزوده بالاتر در این حوزه است؛ به نحوی که ایمیدرو علاقه‌مند است حداکثر ارزش افزوده را از سنگ‌آهن تولید داخلی داشته باشد و در حوزه گندله و تولید آهن اسفنجی و مواد فولادی نیز فعالیت بیشتری صورت گیرد؛ به نحوی که سنگ‌آهن خام صادر نشود. شاید علت اینکه دولت بر روی صادرات سنگ‌آهن عوارض صادراتی گذاشته است، هم همین است که بتوان نیاز داخلی را تامین و کالاهای با ارزش افزوده بالاتر را صادر کرد. در واقع، همه بر این باورند که نباید نیاز داخلی را صادر کرد؛ اگرچه قیمت نیز باید رقابتی باشد تا این احساس ایجاد نشود که ما به دنبال ارزان کردن مواد اولیه صنایع معدنی هستیم؛ بلکه باید این تفکر را گسترش داد که ما به دنبال رقابت هستیم و در کنار آن، هم در حوزه بالادست و هم در حوزه پایین‌دست، از صادرات نیز حمایت می‌کنیم. در این میان، موافقت‌نامه‌هایی نیز با صندوق ضمانت صادرات ایران در جهت پوشش ریسک صادرکنندگان به امضا رسانده و به دنبال توسعه این خدمات هم هستیم تا بتوانیم صادرات را هم حمایت کنیم. در مجموع امیدواریم بتوانیم در نیمه دوم امسال، وضعیت بهتری نسبت به نیمه اول سال جاری داشته باشیم.

 به هر حال سیاست وزارت صنعت، معدن و تجارت مبنی بر وضع عوارض بر روی صادرات سنگ‌آهن موافقان و مخالفانی هم داشته است. این سیاست در نهایت به نفع صادرات و تولید داخلی تمام خواهد شد؛ اما سنگ‌آهنی‌ها بر این باورند که قیمت محصول آنها نیز در داخل باید به نرخ جهانی خریداری شود. چقدر این فضا اکنون فراهم است؟

یکسری از سیاستگذاری‌ها از جمله وضع عوارض روی صادرات سنگ‌آهن، از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان سیاستگذار باید انجام شود و ما در ایمیدرو، به عنوان یک تولیدکننده، تابع سیاست‌های بالادستی هستیم که از سوی ستاد تنظیم بازار و حوزه معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت تعیین و ابلاغ می‌شود؛ ولی در حالت کلی، اگر مازاد تولید در کشور وجود داشته باشد، طبعا عوارض صادراتی باید به رقم حداقلی برسد و اگر به دنبال سیاست فاصله‌گیری از خام‌فروشی هستیم، باید از چنین سیاست‌های منطقی تبعیت کنیم. در این میان، شعار ایمیدرو نیز از گذشته این بوده که تنها راهکار مقابله با خام‌فروشی، سرمایه‌گذاری است؛ به نحوی که بتوان ظرفیت‌هایی را ایجاد کرد تا مواد خام را در داخل مصرف و ارزش افزوده بیشتری ایجاد کرد. بنابراین اگر این مواد اولیه صادر شوند، ممکن است سرمایه‌گذاری به دلیل کمبود مواد اولیه با مشکل مواجه شود. اما از سوی دیگر، اگر تامین نیاز داخلی صورت گیرد و مازاد وجود داشته باشد؛ آنگاه اگر صادرکنندگان دچار محدودیت شوند و دولت به دنبال جریمه کردن آنها باشد، کار صحیحی صورت نگرفته است؛ پس ما به دنبال آن هستیم که خام‌فروشی را از طریق سرمایه‌گذاری محدود کنیم.

 آیا برآوردی دارید که برای رسیدن به این هدف، به چه میزان سرمایه‌گذاری نیاز است؟

در چند سال آینده به نظر می‌رسد که به هر حال کشور از صادرات سنگ‌آهن فاصله می‌گیرد؛ به‌خصوص اینکه در نیمه اول سال، با صادرات فزاینده سنگ‌آهن مواجه بوده‌ایم و کشور در این حوزه، از رشد صادراتی برخوردار بوده است؛ پس حتی در نیمه دوم امسال که عوارض سنگ‌آهن وضع شده است، به نظر می‌رسد سهمیه صادرات نیمه دوم هم در نیمه اول پر شده است و اکنون که صادرکنندگان باید عوارض ۲۵درصدی بپردازند، خیلی با کاهش صادرات مواجه نخواهند بود؛ ضمن اینکه در صنایع فولادی، حداقل ریسک توقف تولید را در تولیدکنندگان آهن اسفنجی و گندله و فولاد نداریم؛ پس این سیاست درستی است که ما فعلاً در حوزه سنگ‌آهن، متمرکز بر بازار داخلی شویم که در واقع بتوانیم سطح اطمینانی از موجودی انبار سنگ‌آهن را ایجاد کنیم و اگر مازاد وجود داشت، صادرات صورت گیرد. همان‌طور که اشاره کردم، در نیمه اول امسال، جهش قابل ملاحظه‌ای در صادرات داشتیم و در نیمه دوم، صادرات کاهش خواهد یافت؛ به همین منظور کمیته‌هایی وجود دارد که بتوانیم هر چه سنگ‌آهن در بازار موجود است را چه از معادن بزرگ و چه از معادن کوچک خریداری کنیم؛ به نحوی که فولادسازان آماده هستند که در معادن کوچک سنگ‌آهن سرمایه‌گذاری کنند تا مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین کنند؛ به‌خصوص اینکه در نیمه دوم فعلاً با توجه به مازاد صادراتی که در نیمه اول داشتیم، تمرکز باید بر تامین سنگ‌آهن مورد نیاز بازار داخلی باشد و اگر ظرفیت‌های جدیدی در نیمه دوم به بهره‌برداری برسد، در تولید داخلی مورد استفاده قرار گیرد و حتی ذخیره‌سازی شود. به هر حال در زمانی که کشور با مازاد عرضه سنگ‌آهن مواجه شود، می‌تواند چرخشی در سیاست توقف صادرات ایجاد کرده و اقدام به کاهش عوارض صادراتی کند و بعید است که البته به زودی این طور شود؛ چراکه چرخه کمبود سنگ‌آهن در کشور به‌تدریج شروع شده و شاید در بلندمدت حتی برای اجرای طرح‌های توسعه‌ای خود در حوزه فولاد و صنایع پایین‌دستی، ایران واردکننده سنگ‌آهن شود.

 این کمبود سنگ‌آهن به خاطر افزایش ظرفیت‌های فولادی است؟

بله، یکی از دلایل آن است ولی با توجه به اینکه ایران جدا از سنگ‌آهن، آهن اسفنجی نیز صادر می‌کند؛ پس تقاضا برای این بخش هم وجود دارد؛ ضمن اینکه معادن خوب ما عمیق می‌شوند و طبعاً سرمایه‌گذاری جدیدی باید در آنها رخ دهد تا ثبات تولید سال‌های گذشته را ادامه دهیم؛ پس فکر نمی‌کنم تا مدت‌ها مازاد سنگ‌آهن داشته باشیم.