مدیریت نوآوری در صنعت بیمه کشور
بیمه برای جامعه از دیدگاههای مختلف ارزشمند است. بیمهگران، اشخاص و موسسات تجاری را بیمه میکنند. افراد و کسبوکارها، یک محصول بیمهای را به منظور اجتناب از مواجهه با بار مالی حاصل از بروز آسیب و صدمه ناشی از روی دادن یک حادثه خاص یا کاهش ریسکهای طول عمر، مرگومیر و ازکارافتادگی انتخاب میکنند. بیمه در حفظ ثبات مالی به آنها کمک کرده و باعث میشود که بتوانند با صرفهجویی از هزینههای غیرضروریشان کاسته و ذخایر مالی خود را به پروژههای دارای بازگشت سرمایه بالاتر تخصیص دهند.
بیمهها انواع مختلفی دارند و هر کدام از آنها میتوانند در زمان نیاز بیمهگذار یا بیمهشده، بخشی از هزینهها را پوشش دهند. بیمه درمان و همچنین بیمه عمر، از مهمترین بیمههایی هستند که نه تنها در تامین و جبران هزینهها به خانوادهها کمک میکنند، بلکه نوعی سرمایهگذاری هم محسوب میشوند. بیمههایی نظیر بیمه شخص ثالث و بیمههای اتومبیل نیز بیمههایی هستند که فراگیری بالایی دارند و به نوعی موجب کاهش هزینههای ریسک خانوارها میشوند. علاوه بر زندگی و خانواده، بیمه در کار و تجارت نیز مورد نیاز است. در اصل، استفاده از بیمه نوعی آیندهنگری محسوب میشود که میتواند در آینده در هزینههای ناشی ریسکهای خاص مشاغل و کسبوکارها، به افراد و سازمانها کمک کند. اما مسئلهای که وجود دارد این است که از زمان آغاز به کار بیمه و بهطور خاص شروع فعالیتهای بیمهای در ایران، تغییرات فراوانی در بسیاری از حوزهها رخ داده است. تغییرات بسیار زیاد در فناوری و نوسانات شدید اقتصادی که در ایران وجود دارد، نیازهای جدید بیمهای را در افراد و کسبوکارها به وجود آورده، اما آنچه مشاهده میشود این است که همچنان محصولاتی در بازار به فروش میرسند، که از دهههای دور در ایران وجود داشتهاند. بنابراین، در حال حاضر یکی از مهمترین نیازهای صنعت بیمه نوآوری و خلاقیت در ارائه محصولات جدید و متناسب با نیازهای روز جامعه است و لازم است که شرکتها در خدماترسانی و ارائه بیمهنامهها بازنگری کرده و با استفاده از خلاقیت، خدمات و محصولات جدید ارائه نمایند. اگرچه اهمیت نوآوری بهطور کامل توسط اکثر شرکتهای بیمه در ایران درک شده و آنها هر روز توجه بیشتری صرف نوآوری میکنند، بااینحال بسیاری از این ابتکارات برای آنها مزیت رقابتی ایجاد نمیکند. در واقع مشکل مربوط به بخش نوآوری یا تولید ایدههای نوآورانه نیست، بلکه در مدیریت موفق فرآیند نوآوری از ایده به یک محصول موفق در بازار است. اکثر شرکتهای بیمه فاقد استراتژی مشخص و شفاف برای نوآوری محصول هستند، درحالیکه وجود چنین راهبردی ضروری و به شدت مرتبط با عملکرد مثبت در نوآوری محصول است. استراتژی نوآوری باید اهداف و مقاصد کل تلاشهای صورتگرفته برای نوآوری محصول را مشخص کرده و نقشی را که نوآوری محصول در کمک به تحقق اهداف کسبوکار دارد، بیان کند و شناختهشدهترین شاخص نیز، درصد فروش سالانه ناشی از محصولات جدید است.
بیمه عمر، حوادث و درمان و اکنون هر نوع بیمه کسبوکار از عدمالنفع تا بیمه سایبری، نشاندهنده نوآوریهای بیمهگران است تا به صاحبان کسبوکار امکان ریسکپذیری برای رشد دهند و خانوادهها در مواجهه با سختیهای پیشبینینشده، دوام بیاورند. سه نوع نوآوری در محصولات بیمهای میتوانند انجام شوند: نوآوریهای توانمندساز، نوآوریهای پایدارکننده و نوآوریهای کاراییبخش. نوآوریهای توانمندساز، محصولات را از اقلام پرهزینه موجود برای حجم کمی از بازار انبوه، تبدیل به محصولاتی میکنند که برای افراد بیشتری قابل دسترسی هستند. این نوآوریها، بازار را توسعه میدهند، مانند حرکت از بیمه تمام عمر به محصولات بیمه عمر زمانی یا مدتدار که نمونهای از نوآوریهای توانمندساز است.
نوآوری پایدارکننده، الزاما به معنی جایگزین کردن محصولات و حرکت از یک مدل به مدل دیگری است که ممکن است از قبلی بهتر باشد، اما مشابهتهای پایهای با هم دارند. اکثریت نوآوریهای فعلی در حوزه محصولات بیمهای از این نوع هستند، اما این نوآوری یک بازی اقتصادی مجموع صفر است. مثلا، جایگزین کردن یک بیمه مستمری با بیمه مستمری دیگری که کمی بهتر است، اما شباهتهای قابل توجهی با محصول قبلی دارد، نمونهای از این نوع نوآوری است. نوآوریهای کاراییبخش، هزینه محصولات یا توزیع را کاهش میدهند. استفاده از اینترنت توسط بسیاری از بیمهگران دنیا، میتواند نمونه خوبی برای استفاده از این نوع نوآوری باشد. این سه نوع نوآوری مانند یک چرخه هستند. نوآوریهای کاراییبخش منجر به استفاده کاراتر از سرمایه میشوند و شرکتها میتوانند این سرمایه را در نوآوریهای توانمندساز صرف کنند. نوآوریهای توانمندساز هم از طریق نوآوریهای پایدارکننده اهرم میشوند.
ماهیت نوآوریهای توانمندساز، برای مدل کسبوکار بیشتر بیمهگران موجود، نوآوری مخرب محسوب میشود. بیمه به عنوان یک صنعت بر بهترین محصولات و سرمایهگذاریهای مناسب تمرکز دارد و جایگاه خوبی برای هر دو نوع نوآوری پایدارکننده و کاراییبخش است، اما این کافی نیست. بیمهگران در تحلیل دادهها بسیار عالی و توانا هستند، اما بازاری که وجود ندارد، دادهای هم ندارد. اگر موج بعدی نوآوری نادیده گرفته شود، انجام دادن کارهای درست برای زمان حال کافی نیست. محصولات جدید اغلب در ابتدا مبهم هستند و محبوبیت ندارند. اما معمولا ارزانترند و استفاده از آنها آسانتر میباشد و بنابراین افراد و شرکتهایی که برای استفاده از محصولات قدیمیتر به قدر کافی ثروتمند یا پیچیده نیستند، شروع به خریدن محصولات جدید میکنند.
بیمه به نوعی زندانی گذشته است. این صنعت برای ارزیابی و مدیریت ریسکها و خلق محصولات جدید، نیازمند داده است. بیمهگران در توسعه مرزهای مدل فعلی کسبوکارشان بسیار توانایی دارند و صنعت بیمه در اصلاح و بهینهسازی محصولاتش، استاد است. نگاهی گذرا به برخی از محصولات جدیدی که در دهههای اخیر خلق شدهاند نشاندهنده تعداد زیادی نوآوریهای پایدارکننده است. بنابراین به نظر میرسد صنعت میداند که چگونه نیازهای مصرفکنندگانش را رفع کند. از سوی دیگر، نگاهی به درصد بازار موجود خریداران بیمهنامههای مختلف نشاندهنده تحرک کم برای توسعه ضریب نفوذ بیمه است.
ممکن است بیمه آماده نوآوری مخرب شگفتانگیزی نباشد (مانند بیمه عمر زمانی در دورانی که بیمه تمام عمر، تنها محصول بیمه زندگی بود)؛ اما ممکن است بازار بیمه، این نوع نوآوری را تقاضا کند. چه نوآوری منجر به خلق بازار جدید شود (نوآوری مخرب) و چه باعث توسعه شگفتانگیز بازار گردد (نوآوری توانمندساز)، بیمهگران به خوبی میتوانند نوآوریهایی انجام دهند که اندازه بازار تحت خدماتشان را افزایش دهد. با اینکه ممکن است مشتریان فعلی از گزینههای محصولات بیمهای موجود راضی باشند، اما با وجود جمعیت بزرگی که از محصولات بیمه بهرهمند نیستند و نیازمند بیمههایی مانند مراقبت بلندمدت یا بیمههای زندگی میباشند، یا نیازهای بیمهای جدیدی که تحولات شگفتانگیز فناوری، به ویژه صنعت فناوری اطلاعات ایجاد کرده، صنعت بیمه باید به این نیازها توجه داشته باشد و محصولات مناسبی را برای رفع این نیازها طراحی کند.
ارسال نظر