در انتظار جایگزینی
آیا معدن میتواند جای نفت را در اقتصاد ایران پر کند؟
این همان مزیتی است که نفت دهههاست از آن بهره برده است بدین معنی که صنعت نفت به اتکای بیش از یک سده فعالیت، اکنون به حدی از بلوغ و کارایی رسیده است. در حالی که در بخش معدن به مراتب سرمایهگذاریهای کمتری شده است. درواقع چنین چشماندازی برای بخش معدن، این سوال را به وجود میآورد که پتانسیل یادشده در این بخش تا چه حد میتواند در اقتصاد ایران اثرگذار باشد؟ آنچه مسلم است در حال حاضر آمار و ارقام گواهی میدهند که معدن سهم چندان قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی ایران را بر دوش نمیکشد. بنابراین اولین قدم در این زمینه باید سرمایهگذاری در جهت اکتشاف، بهرهبرداری از معادن و نیز گسترش صنایع مرتبط با این بخش باشد. همچنین واقعیت این است که در طول سالهای گذشته، کمتر شاهد مشارکتهای بینالمللی در این بخش بودهایم یا حداقل این مشارکتها با ظرفیتهای بالقوه بخش معدن فاصله داشتهاند.
بنابراین به نظر میرسد هنوز راه زیادی برای شکوفایی این بخش در پیش داریم. سوال دیگری که اینجا اهمیت پیدا میکند، این است که چنانکه بارها در اقتصاد ایران مطرح شده است، در صورتی که بخواهیم اتکایمان را به نفت کمتر کنیم آیا میتوانیم روی معدن حساب بازکنیم؟ به عبارت بهتر آیا معدن میتواند پیشران اقتصاد ایران باشد؟ برای نیل به این هدف باید چه برنامهریزیهایی صورت گیرد.
اگر این مساله درست باشد، در چه افق زمانی میتوان به آن رسید. این پرسشهای فرعی همگی ذیل سوال قبلی قابل طرح هستند. قاعدتاً برای پاسخ به این پرسشها، باید ابتدا بحثهای فنی و واقعیات آماری بخش معدن مورد بررسی قرار گیرد. سپس نیمنگاهی هم به بخش نفت در ایران داشته باشیم و ببینیم این صنعت در طول دهههای گذشته چگونه به منبع اول درآمدی ایران تبدیل شده و چه فرصتهایی حول آن شکل گرفته است. با مرور اینها، سپس میتوان به پتانسیلهای بخش معدن و بایدها و نبایدهای نحوه توسعه و گسترش آن پرداخت. از همین رو در پروندهای که پیش روی شماست، ابتدا تحلیلی از وضع فعلی بخش معدن در اقتصاد ایران ارائه شده است. سپس در گفتوگو با یکی از کارشناسان این حوزه به بررسی الزامات سوال فوق پرداختهایم.
ارسال نظر