از نظر آنان، اکنون، آنچه به معیار تشخیص توسعه‌یافتگی تبدیل شده، دانش رقابتی مستتر در محصولات تولیدی است. اما همچنان گروه بزرگی از کارشناسان و سیاستگذاران، نقش بی‌بدیلی برای صنعت فولاد قائلند و آرزوهای پررنگ و لعابی را برای این بخش در سر می‌پرورانند، نظیر آنچه در سند چشم‌انداز توسعه آمده و تولید ۵۵ میلیون‌تنی را برای صنعت فولاد هدفگذاری کرده است. در عین حال، صنعت فولاد ایران باید با غول‌های فولادی همچون چین، هند و البته ترکیه نیز بجنگد و سهم صادرات خود را در افق سال ۱۴۰۴ به ۱۵ میلیون تن برساند. هرچند که این صنعت هنوز نتوانسته است، چالش‌های شکل‌گرفته در بازار داخلی را مرتفع کند. چالش‌هایی از جنس اختلاف میان صنایع بالادستی و پایین‌دستی که یکدیگر را به خام‌فروشی و بی‌نظمی در برنامه تولید متهم می‌کنند. صنایع پایین‌دستی در حالی به صادرات مواد خام از سوی صنایع بالادستی اعتراض دارند که فعالان حوزه سنگ‌آهن و صنایع بالادستی نیز مدعی هستند که با مازاد عرضه مواجه‌اند.

با وجود این، به‌زعم کارشناسان، اگر قرار است، توسعه صنعت فولاد به توسعه اقتصادی کشور گره بخورد، ضرورت دارد رقابت‌پذیری بر اساس قیمت تمام‌شده و الزامات صادرات به بازارهای بین‌المللی را در کانون توجه قرار دهد. حال آنکه، جعفر سرقینی، معاون معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفت‌وگو با رسانه‌ها، قیمت تمام‌شده بالا، تحولات بازار جهانی، تکنولوژی قدیمی و تولید در مقیاس کوچک را به عنوان چهار مانع رقابت‌پذیری صنایع فولادی در کشور برشمرده است. اما جالب است که سهم کشورهای توسعه‌یافته اروپایی، آمریکای شمالی و حتی ژاپن در تولید فولاد تنزل یافته و این کشورها میدان را به کشورهای آسیایی نظیر هند و چین و نیز خاورمیانه واگذار کرده‌اند. گزارش‌های رسمی به نقل از سازمان جهانی فولاد نیز نشان می‌دهد تولید فولاد خام در کشور به ۹/ ۱۷ میلیون تن در سال ۲۰۱۶ رسیده، در حالی که میزان تولید در سال ۲۰۱۵، معادل ۱/ ۱۶ میلیون تن برآورد شده است. اکنون با رشد تولید فولاد در هند و چین و همچنین با در نظر گرفتن جایگاهی که این دو کشور به عنوان دو اقتصاد در حال گذار در جهان کسب کرده‌اند، می‌توان نتیجه گرفت توسعه صنعت فولاد به رشد اقتصادی در این کشورها کمک کرده است؟ و پرسش دیگر اینکه، آیا می‌توان به تحرک‌آفرینی صنعت فولاد در ایران نیز امید بست؟

122